تحریم‌های هسته‌ای ایران

برچسب ها - تحریم‌های هسته‌ای ایران
پاسخ قاطع رهبر معظم به اظهارات مقامات آمریکا؛
با پیروزی دوباره دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴، آمریکا وارد مرحله‌ای تازه از حیات سیاسی خود شده است؛ مرحله‌ای که بسیاری آن را «دوران ترامپیسم تثبیت‌شده» می‌نامند. ترامپ سه اولویت اساسی را در صدر برنامه‌های داخلی و خارجی خود قرار داده است: ❇️۱. مهندسی قدرت در داخل؛ بازنویسی نظم سیاسی آمریکا: ترامپ این‌بار دیگر فقط به دنبال ریاست‌جمهوری نیست؛ او به دنبال نهادینه‌سازی نوعی نظم سیاسی نوین با محوریت «ترامپیسم» است. در ماه‌های نخست بازگشتش به قدرت، موجی از تغییرات مدیریتی در نهاد‌های امنیتی، قضایی و رسانه‌ای آمریکا آغاز شد. بسیاری از مدیران ارشد مخالف یا مستقل، از سمت خود برکنار شدند و چهره‌های وفادار به گفتمان ترامپ جایگزین آنان شدند. ❇️ ۲. سیاست تهاجم اقتصادی: تحریم ها، سازمان‌های نظیر بریکس و شانگهای، ظهور رمز ارز‌ها و قدرت گرفتن برخی ارز‌ها نظیر یوآن، ترامپ را به این چالش انداخته که دیگر دلار نمی‌تواند آینده آمریکا را تضمین کند لذا سیاست تهاجم اقتصادی را در عرصه بین الملل در پیش گرفته است و اقداماتی نظیر جنگ تعرفه ها، جایگزین کردن کشور‌های عربی با اروپا برای منافع اقتصادی، نگاه بر کشور‌های دارای منابع و معادن نظیر اوکراین و کشور‌های آفریقایی و ... در این راستا ارزیابی می‌گردد. ❇️ 3. مهار چین با تمام ابزار‌های ممکن: در سیاست خارجی، ترامپ چین را تهدید شماره یک برای نظم جهانی تحت رهبری آمریکا می‌داند. این نگاه، اگرچه در دوره اول نیز وجود داشت، اما در سال اول دوره دوم به مرحله تهاجمی‌تری رسیده است.
کد خبر: ۲۷۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۱

مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا؛
در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، مذاکرات هسته‌ای با ایران دوباره به کانون توجهات بین‌المللی بازگشته؛ اما این بار با پیچیدگی‌های مضاعف. تهران با اتکا به عقلانیت حاکمیتی و تجربه‌های پیشین، مسیر گفت‌وگو را نه از موضع ضعف، بلکه برای تثبیت حقوق خود آغاز کرد. با وجود حسن نیت ایران، گره اصلی همچنان در دستان آمریکایی است که در سال ۲۰۱۸ یکجانبه از برجام خارج شد و حالا با سابقه‌ای پرخطا، در تلاش برای بازگشت است. از طرفی فرایند تصمیم‌گیری در ایران، برخلاف تصور رسانه‌های غربی، فرادولتی و در سطح شورای عالی امنیت ملی انجام می‌شود. توافق خوب آن است که عزت، استقلال و منافع ملت را حفظ کند. در خصوص سه دور مذاکرات باید گفت که نخستین دور (در عمان) تنها امکان‌سنجی بود؛ نمادی از پذیرش شکست سیاست‌های فشار حداکثری. دور دوم (در رم)، گام مهم‌تری برداشته شد: ایران سه مطالبه اصلی خود را مطرح کرد—تضمین‌های حقوقی، لغو کامل تحریم‌ها و حفظ غنی‌سازی. اما دور سوم (باز هم در عمان) با تنش همراه شد؛ آمریکا از مواضع اولیه عقب نشست و با درخواست توقف کامل غنی‌سازی، عملاً به خطوط قرمز ایران تاخت. واکنش قاطع تهران، توقف مذاکرات را رقم زد. درخصوص این تعویق مذاکرات باید گفت که از اختلافات داخلی در واشنگتن گرفته تا سنگ‌اندازی‌های اروپا، تهدید مکانیسم ماشه، فشار صهیونیست‌ها و مطالبات حداکثری آمریکا، همه نشان از دشواری مسیر دارد. ایران اما ثابت‌قدم است: غنی‌سازی خط قرمز است، و حذف توان هسته‌ای یعنی تسلیم در برابر سلطه. سناریوهای محتمل درخصوص آینده مذاکرات شامل: 1- توافق موقت و شکننده، برای نفس‌گیری طرفین 2- شکست مذاکرات و تداوم تقابل هوشمند 3- سناریوی نظامی با حمله احتمالی اسرائیل، پرهزینه و بی‌نتیجه 4- توافق حداقلی منطقه‌ای برای کنترل بحران 5- توافق جامع با حفظ حقوق ایران، اما دور از دسترس در کوتاه‌مدت. ایران در این نبرد دیپلماتیک، نه‌تنها از تجربه برجام آموخته، بلکه با صبر استراتژیک و انسجام حاکمیتی، مسیر خود را مشخص کرده است. گره در دستان آمریکاست، نه تهران.
کد خبر: ۲۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

سفر گروسی به تهران؛
در آستانه دور دوم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران، توجهات را به نوعی بازتعریف نقش‌ها در بحران هسته‌ای ایران جلب کرده است. این سفر، در حالی که اروپا عملاً از دایره گفت‌وگوهای مستقیم حذف شده، بیش از آنکه ابتکاری مستقل باشد، تلاشی برای حفظ ظاهری نقش نهادهای بین‌المللی به نظر می‌رسد. با افول نقش سیاسی اتحادیه اروپا پس از خروج آمریکا از برجام و ناکامی اروپا در ایفای تعهدات اقتصادی، ایران عملاً دیگر به اروپا اعتمادی ندارد. در این فضا، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حال تبدیل شدن به ابزار جدید غرب برای اعمال فشار بر تهران در پوشش مسائل فنی است. گروسی با طرح لزوم حل مسائل پادمانی معوقه، در واقع در حال آماده‌سازی فضا برای گزارش مهم آژانس در سال ۲۰۲۵ است؛ گزارشی که می‌تواند بر روند تنش‌زدایی یا تشدید بحران تأثیرگذار باشد. به نظر می‌رسد تهران و واشنگتن ترجیح می‌دهند بدون واسطه‌های غیرکارآمد، اختلافات را مستقیماً مدیریت کنند. این راهبرد، همزمان اروپا را از میز سیاسی کنار زده و آژانس را به ابزاری برای حفظ کنترل فنی بر برنامه هسته‌ای ایران تبدیل کرده است. بنابراین سفر گروسی را می‌توان بخشی از سناریوی جدید غرب برای مدیریت بحران دانست؛ سناریویی که در آن، آژانس به‌عنوان "بازوی فنیِ غرب" جایگزین نقش تحلیل‌رفته اروپا می‌شود. موفقیت این روند به اراده واقعی طرفین برای مصالحه بستگی دارد. اگر واشنگتن به کاهش ملموس تحریم‌ها تن دهد و تهران سطح شفافیت برنامه هسته‌ای را ارتقا دهد، شاید گزارش ۲۰۲۵ آژانس به‌جای تهدید، سکویی برای توافقی جدید باشد.
کد خبر: ۲۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۳۱