۱۰:۴۸
۱۴۰۴/۰۱/۳۱
سفر گروسی به تهران؛

پیوند پنهان یا تلاش برای ایفای نقش حداقلی؟

پیوند پنهان یا تلاش برای ایفای نقش حداقلی؟
در آستانه دور دوم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران، توجهات را به نوعی بازتعریف نقش‌ها در بحران هسته‌ای ایران جلب کرده است. این سفر، در حالی که اروپا عملاً از دایره گفت‌وگوهای مستقیم حذف شده، بیش از آنکه ابتکاری مستقل باشد، تلاشی برای حفظ ظاهری نقش نهادهای بین‌المللی به نظر می‌رسد. با افول نقش سیاسی اتحادیه اروپا پس از خروج آمریکا از برجام و ناکامی اروپا در ایفای تعهدات اقتصادی، ایران عملاً دیگر به اروپا اعتمادی ندارد. در این فضا، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حال تبدیل شدن به ابزار جدید غرب برای اعمال فشار بر تهران در پوشش مسائل فنی است. گروسی با طرح لزوم حل مسائل پادمانی معوقه، در واقع در حال آماده‌سازی فضا برای گزارش مهم آژانس در سال ۲۰۲۵ است؛ گزارشی که می‌تواند بر روند تنش‌زدایی یا تشدید بحران تأثیرگذار باشد. به نظر می‌رسد تهران و واشنگتن ترجیح می‌دهند بدون واسطه‌های غیرکارآمد، اختلافات را مستقیماً مدیریت کنند. این راهبرد، همزمان اروپا را از میز سیاسی کنار زده و آژانس را به ابزاری برای حفظ کنترل فنی بر برنامه هسته‌ای ایران تبدیل کرده است. بنابراین سفر گروسی را می‌توان بخشی از سناریوی جدید غرب برای مدیریت بحران دانست؛ سناریویی که در آن، آژانس به‌عنوان "بازوی فنیِ غرب" جایگزین نقش تحلیل‌رفته اروپا می‌شود. موفقیت این روند به اراده واقعی طرفین برای مصالحه بستگی دارد. اگر واشنگتن به کاهش ملموس تحریم‌ها تن دهد و تهران سطح شفافیت برنامه هسته‌ای را ارتقا دهد، شاید گزارش ۲۰۲۵ آژانس به‌جای تهدید، سکویی برای توافقی جدید باشد.
نویسنده :
محمد حمیدی کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۲۵۹۰

در آستانه دور دوم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا که با امیدواری نسبی از نتایج دور اول همراه است، سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به تهران و حذف اروپا از فرآیند گفت‌و‌گو‌های مستقیم واشنگتن-تهران، پرسش‌هایی درباره نقش‌آفرینی بازیگران در این چالش چندلایه را برجسته می‌کند.

دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان، اگرچه فاقد جزئیات علنی است، اما به نظر می‌رسد زمینه را برای کاهش تنش‌ها و احیای گفت‌و‌گو‌های فنی-سیاسی فراهم کرده است. در این میان، سفر گروسی به تهران و تأکید او بر «ضرورت توافق جدید» می‌تواند مکملی برای روند سیاسی جاری باشد. به ویژه آنکه آژانس، با گزارش جامع پیشِ‌رو در ۲۰۲۵، عملاً به عنوان نهادی واسط، نقش پل ارتباطی بین تهران و جامعه بین‌الملل را ایفا می‌کند. گروسی در این سفر، حل مسائل پادمانی معوقه (مانند منشأ ذرات اورانیوم) را شرط بهبود همکاری‌ها دانسته است؛ موضوعی که در صورت پیشرفت مذاکرات ایران و آمریکا، احتمالاً با ارائه اطلاعات فنی، به سرانجام نزدیک‌تر می‌شود. حذف اتحادیه اروپا از حلقه مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، نشانه‌ای از ناکارآمدی نقش میانجی‌گری اروپا در سال‌های اخیر و تمایل طرفین (ایران و امریکا) به کوتاه‌کردن فرآیند گفت‌وگوهاست. واقعیت آن است که پس از خروج امریکا از برجام، اروپا نخواست یا نتوانست بصورت مستقل عمل کند و بهمین دلیل و بخاطر وابستگی به سیاست‌های واشنگتن و ناتوانی در اجرای تعهدات اقتصادی برجام، اعتماد تهران را از دست داد. در این شرایط، سفر گروسی به تهران را می‌توان تلاشی از سوی غرب برای حفظ ظاهری نقش نهاد‌های بین‌المللی (مانند آژانس) در فرآیند مذاکرات دانست، تا همزمان با حذف اروپا از میز سیاسی، مسیر فنیِ نظارتی همچنان فعال بماند. به عبارت دیگر، آژانس به عنوان بازوی فنی غرب، جایگزین نقش کمرنگ اروپا در فشار بر ایران شده است.به نظر می‌رسد واشنگتن و تهران ترجیح می‌دهند مذاکرات را بدون «حاشیه‌سازی اروپا» پیش ببرند، اما این به معنای نادیده گرفتن کامل نهاد‌های تحت نفوذ غرب نیست. گروسی و آژانس، با تمرکز بر مسائل فنی، می‌توانند همزمان با پیشبرد مذاکرات سیاسی، اهرم فشار بر ایران را حفظ کنند. از سوی دیگر، حذف اروپا از مذاکرات، احتمالاً واکنشی به تمایل ایران برای کاهش نقش بازیگران غیرتأثیرگذار و تمرکز بر حل مستقیم اختلافات با آمریکاست. در این میان، گزارش ۲۰۲۵ آژانس به شورای حکام، به عنوان نقطه عطفی خواهد بود که می‌تواند همسو با نتایج مذاکرات ایران و آمریکا، به ابزاری برای تنش‌زدایی یا تشدید بحران تبدیل شود. ارتباط پنهان بین سفر گروسی و حذف اروپا از مذاکرات، نشان می‌دهد که غرب در حال بازتعریف استراتژی خود برای مدیریت بحران هسته‌ای ایران است. تمرکز بر گفت‌وگوی مستقیم امریکا با تهران از یکسو، و ایفای نقش اروپا در چارچوب آژانس برای نظارت و اعمال فشار از سوی دیگر. موفقیت این استراتژی، وابسته به پاسخگویی دو طرف به مطالبات حداقلی یکدیگر در دور دوم مذاکرات است. اگر واشنگتن به کاهش واقعی تحریم‌ها و تهران به افزایش شفافیت هسته‌ای تمایل نشان دهد، می‌توان امیدوار بود که حتی گزارش ۲۰۲۵ آژانس نه به ابزاری برای تنش، بلکه به سکوی پرشی برای توافق جدید تبدیل شود.

گزارش خطا