عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه سبب برهم ریختن نظم سیاسی- امنیتی در شرق مدیترانه و ایجاد بستر لازم برای تغییرات اساسی در این منطقه جغرافیایی شده است. برهمین اساس هر یک از قدرتهای منطقهای و جهانی سعی دارند تا به وسیله اراده معطوف به منافع ملی یا ایجاد ائتلافهای سیاسی بر روی آینده غزه همچون فرآیند بازسازی، سازوکار اداره و حتی حکومت آتی این منطقه فلسطینینشین تاثیر گذار باشند. در این کارزار مقامات ارشد آمریکایی به عنوان یکی از بازیگران سنتی در مناقشه فلسطین از لزوم واگذاری حاکمیت غزه به تشکیلات خودگردان احیا شده سخن میگویند. در این طرح سیاسی- امنیتی واشنگتن همسو با تلآویو خواستار به حاشیه رفتن حماس از قدرت سیاسی و در عین حال خواهان ایجاد تشکیلاتی تکنوکرات در منطقه است. برهمین اساس در ادامه این یادداشت به چرایی روند پرسرعت اصلاحات در تشکیلات خودگردان و چهرههای تاثیرگذار در این روند خواهیم پرداخت.
در نظر بسیاری از اندیشکدهها و صاحب نظران برجسته در حوزه مسائل فلسطین اشغالی، هدف اصلی واشنگتن از مطرح کردن طرح بازگشت تشکیلات خودگردان احیا شده به غزه، کنار گذاشتن تیم سنتی محمود عباس بوده است که لزوما مورد تایید نتانیاهو و کابینه راست گرای وی نیست. نخست وزیر رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده است که فتح با حماس هیچ فرقی ندارد و این گروه نیز با تاکید بر ایده «دو دولت» به دنبال نابودی تدریجی رژیم است. علاوه بر این تلآویو دستگاه امنیتی شین بت اصرار دارند که تشکیلات خودگردان نقش مهمی در تامین مالی گروهها و عناصر وابسته به مقاومت داشته و به همین دلیل صلاحیت اداره غزه را ندارند.
استعفای محمد اشتیه از سمت نخست وزیری در تشکیلات خودگردان شاید مهمترین اقدام اصلاحی محمود عباس برای پاسخ به درخواستهای مکرر واشنگتن بوده است. رسانههای وابسته به واشنگتن اعلام کردند که این اقدام حرکتی در راستای اصلاحات مد نظر واشنگتن برای واگذاری اداره غزه به تشکیلات خودگردان است. با وجود کنار رفتن بخش اجرایی تشکیلات خودگردان اما تاکنون صحبتی در خصوص کنار رفتن محمود عباس از اریکه قدرت مطرح نشده است. این شخصیت فلسطینی پس از شکست در برابر حماس و تقسیم حاکمیت فلسطینی به دو بخش کرانه باختری و حماس، بدون در نظر گرفتن قواعد انتخابات یا چرخش نخبگان در سمت خود باقی مانده است. اکنون اما به نظر میرسد دولتهای غربی همگام با تلآویو به دنبال تقویت گزینه «نه فتح نه حماس» با هدف ایجاد دولتی تکنوکرات در سراسر سرزمینهای 1967 هستند.
براساس تحرکات هر یک از بازیگران موثر در بحران به نظر میرسد در حال حاضر شخصیت محوری در شکل دهی به سیاستهای واشنگتن، محمد دحلان رقیب سنتی محمود عباس و چهره نزدیک به سازمان «سیا» است. وی در مصاحبه با نیویورک تایمز با آنکه هرگونه احتمال برای اداره غزه یا دولت مستقل فلسطینی را رد کرده بود اما از طرح «دو یا سه دولتی» رونمایی کرد که در آن سازوکاری تکنوکرات مسئولیت بازسازی غزه و ایدئولوژی زدایی از این منطقه را برعهده خواهد گرفت. در این طرح برخلافت دورههای پیشین قطر و ترکیه نقش محوری در روند بازسازی غزه نداشته و قرار است تا عربستان سعودی و امارات عربی متحده این نقش را بر عهده بگیرند. به گفته برخی کارشناسان در نگاه دولتمردان صهیونیست همکاری مجدد با دوحه- آنکارا ممکن است به تقویت مجدد جنبش اسلامی حماس در سپهر سیاسی فلسطین منجر شود. به نظر میرسد دحلان به عنوان مشاور محمد بن زاید و شخصیت محوری مبارزه با جریان «اخوان المسلمین» اراده جدی برای مقابله با یکی از آخرین پایگاهها جریان اخوانی در منطقه دارد. نکته جالب توجه آن است که دحلان با واسطه در حال مذاکره با سران حماس؛ به ویژه یحیی سنوار است تا از این طریق بتواند بستر برای پیاده شدن طرح خود در این باریکه را فراهم آورد.
یکی از اقدامات جدی دحلان برای تاثیر گذاری در روند تحولات غزه، ارائه طرح کریدور قبرس- غزه و ایجاد اسکله موقت توسط ارتش آمریکا برای ارائه کمکهای بشردوستانه به مردم غزه بوده است. به گزارش شبکه 11 رژیم صهیونیستی دحلان طی سه هفته اخیر با نمایندگان حماس در دوحه دیدار داشته و زمینه اجرایی شدن این طرح را فراهم کرده است. براساس این طرح قرار است تا کمکهای بشردوستانه بین المللی در بنادر قبرس بارگیری شده و سپس در حریم آبهای این کشور اروپایی تحت نظارت نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی و قبرس بازرسی شوند. این کشتی ها تا رسیدن به سواحل غزه توسط نیروی دریایی رژیم کنترل خواهند شد و در این محدوده تلآویو گروههای معتبر در غزه را برای دریافت کمک ها مطلع خواهد ساخت. اجرایی شدن این طرح میتواند نخستین اقدام جدی واشنگتن برای اجرایی کردن طرحهای محمد دحلان در غزه باشد.