
بعد از ۱۵ ماه جنگ میان رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین، بالاخره با میانجیگری برخی از کشورهای منطقه و عدم تحقق اهداف نتانیاهو در جریان جنگ غزه، دو طرف توافقی مبنی بر آتشبس سه مرحلهای را به تصویب رساندند. پایان دادن به جنگ در شرایطی به تصویب رسید که با توجه به آمارهای وزارت بهداشت غزه در جنگ اخیر، بیش از ۴۶ هزار فلسطینی به شهادت رسیده و حدود ۹۰ درصد از جمعیت محدوده نوار غزه آواره شدهاند. به هر حال اجرایی شدن آتشبس در سرزمین بیتالمقدس با اعلام اسامی اسیران جنگی به مرحله عملیاتی رسید. به رغم توافقات صورت گرفته برای پایان دادن به جنگ، اما مسئله حکمرانی در نوار غزه همچنان مبهم باقی مانده است. بسیاری از کشورهای منطقه به دنبال پاسخ به این سوال هستند که در نهایت کدام بازیگر غزه را اداره خواهد کرد؟ بنابراین در ادامه این یادداشت تلاش خواهیم کرد سناریوهای محتمل درباره آینده غزه را مورد بررسی قرار دهیم.
۱- سناریوی تشکیل حکومت خودگردان با هدف یکپارچگی کردن نوار غزه و کرانه باختری
این سناریو بیشتر حالتی میانی دارد. در این سناریو اداره غزه به دست رژیم صهیونیستی و حماس نمیافتد و در ادامه برای اداره کردن خود به بودجههای بینالمللی نیاز پیدا خواهد کرد. برخی از کشورها از جمله فرانسه و آمریکا برای آنکه سناریو موجود را قویتر جلوه دهند از محمود عباس خواستهاند اگر در پی تشکیل فلسطین یکپارچه است باید در مرحله اول اصلاحاتی را در حکومت خود گردان اجرایی کند. در چند روز اخیر محمد مصطفی، نخست وزیر فلسطین در نشستی در اسلو گفت: «برای هیچ نهادی غیر از تشکیلات خودگردان فلسطینی قابل قبول نیست که غزه را اداره کند.» با این حال اجرایی شدن این سناریو نیاز به عناصر حمایتکننده قوی دارد که در شرایط موجود آن را به همراه ندارد. زیرا مردم غزه با توجه به مقاومتی که در این ۱۵ ماه از خود نشان دادهاند، از حکومت خودگردان حمایت نخواهند کرد و از سویی دیگر در درون کرانه باختری اختلافات و مشکلاتی وجود دارد که امکان ادره کردن غزه را نامحتمل نشان میدهد.
۲- اداره نوار غزه توسط نیروهای بینالمللی و یا مجموع کشورهای عربی
تعدادی از تحلیلگران براین باورند احتمال دارد نظارت بر نوار غزه باری دیگر مانند گذشته، تحت قیمومیت نیروهای خارجی قرار بگیرد و در این صورت از میزان درگیری میان حماس و ارتش رژیم جلوگیری میکند. علاوه بر این احتمال آن وجود دارد، با توجه به قرارگیری غزه در میان کشورهای عربی، اداره این باریکه به کشورهای عربی منطقه منتقل شود. اما در میان نکتهای که سناریو موجود را کمرنگتر نشان میدهد، نبود مقبولیت داخلی در میان فلسطینیان و همچنین عدم توافق سران اسرائیلی از حکمرانی اعراب در همسایگیشان است. در شرایط موجود احتمال حضور نیروهای ناهمگون و خارجی در منطقه جنگزده غزه نامحتمل است.
۳- کنترل غزه توسط رژیم صهیونیستی
در میان سران رژیم صهیونیستی تعدادی از آنها در پاسخ به سوالات خبرنگاران مبنی بر آینده غزه پاسخی مبهم دادهاند. از سویی نتانیاهو مخالف خارج کردن نیروهای خود در غزه است و از طرفی دیگر توان حکمرانی بر این سرزمین را به دلیل جنگهای طولانی مدت، عدم رضایت مردم غزه و عدم توافق کلی میان مقامات صهیونیستی ندارد. همچنین با توجه به عملکرد او به نظر میرسد اسرائیلیها به دنبال دستیابی بر جغرافیا غزه نیستند، اما با خارج نکردن نیروهای خود به دنبال کنترل بر آن هستند. در نتیجه سناریو پیش روی مبنی بر حکمرانی یهودیان بر مسلمین نه ارزش بالقوه دارد و نه امکان تحقق آن وجود دارد.
۴- ادامه اداره غزه توسط حماس و مقاومت فلسطین
روایت جنگ میان حماس و رژیم صهیونیستی حاکی از مقاومت بیوقفه حماس در جنگی نابرابر و عدم تسلیم شدن گردانهای عزالدین قسام و مقاومت فلسطین در برابر حملات سهمگین دشمن است. این جنگ باری دیگر به خوبی میزان تأثیرگذاری اراده محور مقاومت برای پیروزی در برابر ارتش دشمن را نمایان کرد. میزان تابآوری حماس و مردم غزه به اندازهای بود که نه تنها از سرانجام رساندن اهداف دشمن (نابودی حماس، آزادی اسرا بدون انجام توافقی و...) جلوگیری کرد، بلکه در ادامه منجر به توافقی شد که شکست نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی را باری دیگر به جامعه بینالملل نشان داد. با این حال اکرچه در طی جنگ زیرساختهای حماس دچار ضرباتی شد، اما در مجموع ریشههای مقاومت در طی جنگ آسیبی ندید؛ بنابراین حکمرانی حماس بر نوار غزه، با توجه به حمایت مردمی که دارد یکی از محتملترین گزینههای موجود در اداره غزه است.
در آخر باید گفت حکمرانی بر نوار غزه از چند جهت قابل تحقق است. اول آنکه باید گروهی این مسئولیت را برعهده بگیرد که از لحاظ داخلی دارای مشروعیت و همگونی با مردم آسیبدیده غزه را در خود داشته باشد. در مرحله دوم نیز اعضا حکمران باید دارای توانایی و قابلیت بالفعل برای اجرای سیاستهای بازسازی و اداره محدوده مورد نظر را داشته باشد. در آخر نیز تمایل جمعی از سوی طرف حکمران برای بر عهده گرفتن وظیفه مدنظر وجود داشته یاشد. در نتیجه تنها گزینهای که به مراحل بازگو شده نزدیک است، حکومت کردن حماس بر مردم غزه بوده و هست.