۰۹:۲۹
۱۴۰۳/۱۱/۲۱
پیروزی شیعیان در دولت لبنان؛

نگاهی بر دلایل مداخله آمریکا در روند تشکیل دولت لبنان

سیاست های مداخله جویانه و اعمال نفوذ ایالات متحده آمریکا در کشور لبنان سابقه دیرینه ای دارد. دلیل این امر از یک سو به ساختار ضعیف سیاسی لبنان بازمی گردد که از دیرباز زمینه دخالت های منطقه ای و بین المللی را در این کشور کوچک در اقصی نقاط غرب آسیا فراهم کرده است. از دیگر سو، تعهد خاص واشنگتن نسبت به کیان و امنیت رژیم غاصب موجب شده است، مقامات آمریکایی همواره حزب الله را به عنوان نماد مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل تحت فشار قرار دهند. در شرایط فعلی که حزب الله در اثر جنگ ویرانگر رژیم صهیونیستی دچار آسیب شده است، دولت جدید ترامپ به زعم خود فرصت مناسبی یافته تا پروژه فشار سیاسی بر حزب الله را پس از فشارهای امنیتی و نظامی توسط تل آویو، تکمیل نماید. سفر شتابزده اورتگاس، نماینده ترامپ به بیروت برای تشکیل دولت جدید لبنان و اظهارات نسنجیده و مداخله جویانه او در دیدار با مقامات لبنان در این راستا قابل ارزیابی است. از نظر آمریکا حضور حزب الله در دولت خط قرمز محسوب می شود. با این حال موج محکومیت گسترده از سوی جریان های سیاسی و مردمی لبنان علیه معاون فرستاده آمریکا به خاورمیانه، مانع تاثیرگذاری جدی و عملی کاخ سفید در روند تشکیل دولت جدید لبنان شد. از این منظر دولت افراطی ترامپ در ابتدای کار خود در پرونده لبنان یک ناکامی تازه سیاسی را آزمود. در واقع حاکمان جدید کاخ سفید گویی نمی دانند که حزب الله نه تنها یک سازمان مقاومت مردمی است؛ بلکه طی سه دهه گذشته وارد روند سیاسی شده و با توجه به دارا بودن پایگاه گسترده اجتماعی، با شرکت در انتخابات پارلمانی، چندین کرسی نمایندگی و همچنین سابقه حضور در دولت های مختلف را داشته است. در این راستا به رغم فشارهای غربی، حزب ‌الله و جنبش امل هم در دولت جدید حضور خواهند داشت و شیعیان حداقل ۵ وزیر خواهند داشت و این شکست دیگری برای سیاست های مداخله جویانه آمریکا درلبنان است.
نویسنده:
فرزان شهیدی تحلیلگر ارشد مسائل منطقه
کد خبر:
۲۴۳۷
مورگان اورتگاس، معاون فرستاده آمریکا به خاورمیانه، طی سفر به لبنان با مقامات این کشور از جمله «جوزف عون»، رئیس ‌جمهور این کشور دیدار کرده و آشکارا خواستار حذف حزب الله از دولت جدید لبنان شده است. اورتگاس که در دولت پیشین ترامپ سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بود، ضمن برخورداری از تجربه در روابط بین ‌الملل به حمایت آشکار از رژیم صهیونیستی مشهور است. گفته می شود اورتگاس در تیمی به رهبری استیون ویتکاف، فرستاده آمریکا در خاورمیانه، از نزدیکان دونالد ترامپ، نقش کلیدی خواهد داشت. این اظهارات مداخله جویانه، بلافاصله اعتراضات مردمی و محکومیت احزاب مختلف لبنانی را در پی داشت. محمد رعد، رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان، در بیانیه‌ ای ضمن انتقاد از این اظهارات، آن‌ها را مملو از حقد، کینه و بی‌ مسئولیتی دانست. رعد تأکید کرد که اظهارات اورتاگوس به ‌صورت آشکار برای حاکمیت لبنان مشکل ‌ساز است و نشانگر نقض پروتکل‌ های دیپلماتیک می باشد. این در حالی است که اخیرا «جوزف عون» فرمان استعفای دولت پیشبرد امور (موقت) لبنان به ریاست «نجیب میقاتی» را امضا کرد تا دولت جدید در این کشور متشکل از ۲۴ وزیر به ریاست «نواف سلام» تشکیل شود. به رغم فشارهای غربی، حزب ‌الله و جنبش امل هم در دولت جدید حضور خواهند داشت و شیعیان حداقل ۵ وزیر خواهند داشت. سیاست های مداخله جویانه و اعمال نفوذ ایالات متحده آمریکا در کشور لبنان سابقه دیرینه ای دارد. دلیل این امر از یک سو به ساختار ضعیف سیاسی لبنان بازمی گردد که از دیرباز زمینه دخالت های منطقه ای و بین المللی را در این کشور کوچک در اقصی نقاط غرب آسیا فراهم کرده است. از دیگر سو، تعهد خاص واشنگتن نسبت به کیان و امنیت رژیم غاصب موجب شده است، مقامات آمریکایی همواره حزب الله را به عنوان نماد مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل تحت فشار قرار دهند. در شرایط فعلی که حزب الله در اثر جنگ ویرانگر رژیم صهیونیستی دچار آسیب شده است، دولت جدید ترامپ به زعم خود فرصت مناسبی یافته تا پروژه فشار سیاسی بر حزب الله را پس از فشارهای امنیتی و نظامی توسط تل آویو، تکمیل نماید. سفر شتابزده اورتگاس به بیروت در آستانه تشکیل دولت جدید لبنان و اظهارات نسنجیده و مداخله جویانه او در دیدار با مقامات لبنان در این راستا قابل ارزیابی است. به گفته وی از نظر آمریکا حضور حزب الله در دولت خط قرمز محسوب می شود. با این حال موج محکومیت گسترده از سوی جریان های سیاسی و مردمی لبنان علیه معاون فرستاده آمریکا به خاورمیانه، مانع تاثیرگذاری جدی و عملی کاخ سفید در روند تشکیل دولت جدید لبنان شد. از این منظر دولت افراطی ترامپ در ابتدای کار خود در پرونده لبنان یک ناکامی تازه سیاسی را آزمود. در واقع حاکمان جدید کاخ سفید گویی نمی دانند که حزب الله نه تنها یک سازمان مقاومت مردمی است؛ بلکه طی سه دهه گذشته وارد روند سیاسی شده و با توجه به دارا بودن پایگاه گسترده اجتماعی، با شرکت در انتخابات پارلمانی، چندین کرسی نمایندگی و همچنین سابقه حضور در دولت های مختلف را داشته است. اشتباه محاسباتی ترامپ و نیز نخست وزیر مستاصل رژیم غاصب در اعمال فشار علیه حزب الله، دقیقاً در این نکته نهفته است که از امتداد مردمی و ظرفیت های شگرف حزب الله غافل بوده و گویی این جنبش را در یک سازمان شبه نظامی خلاصه می کنند. قرار دادن حزب الله در لیست تروریسم، تحریم های مختلف علیه این جنبش و بالاخره اقدام نظامی ـ امنیتی گسترده علیه این حزب همانند آنچه در جنگ 33 روزه در سال 1985 شاهد بودیم و یا هجمه سنگین اسرائیل در جنگ اخیر لبنان؛ نشان از تلاش های مذبوحانه دشمنان علیه حزب الله دارد. نکته قابل توجه این است که به دلیل همان اشتباه محاسباتی، اهداف اولیه جنگ نظامی که مهمترین آن از میان بردن حزب الله و طراحی نظم نوین منطقه ای است محقق نشده است. در این راستا، حتی آمریکا از قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل فراتر رفته است؛ زیرا به رغم دعوت قطعنامه مزبور به محدودیت نظامی و خلع سلاح حزب الله، اما با موجودیت این حزب به عنوان یک سازمان سیاسی مخالفتی نکرده است. از یک نگاه می توان گفت سیاست منطقه ای دولت جدید ترامپ کاملا همسو با حاکمیت راست افراطی در اسرائیل است. طرح عجیب و ظالمانه تخلیه نوار غزه از فلسطینی ها که اخیرا از سوی ترامپ مطرح شده، نمادی از این همسویی و اتحاد عمیق قلمداد می شود. در همین سیاق، دخالت مکرر و افراطی در امور داخلی لبنان نیز پرده دیگری از تحقق خواسته های افراطیون حاکم در تل آیو بوده و ترامپ سعی دارد نتانیاهو را که در شرایط پساجنگ در اثر چالش های ناشی از شکست با وضعیت متزلزل سیاسی مواجه است، نجات دهد. سخن پایانی آنکه طبق تجربه، رویای آمریکا و متحدش اسرائیل در طراحی نظم نوین منطقه با حذف مقاومت به ویژه حزب الله، هیچ گاه به واقعیت نخواهد پیوست و این ظرفیت شگرف ایمانی و مردمی، در عرصه های مختلف به نقش آفرینی خود ادامه خواهد داد.
گزارش خطا