۱۴:۵۴
۱۴۰۴/۰۲/۲۲
تقابل آمریکا با رژیم صهیونیستی؛

اختلافات آمریکا و رژیم اسرائیل به کدام سو می‌رود؟

اختلافات آمریکا و رژیم اسرائیل به کدام سو می‌رود؟
در هفته‌های اخیر گزارش‌های بسیاری در رسانه‌های غربی، صهیونیستی و عربی در خصوص اختلافات آمریکا و نتانیاهو منتشر شده است. این مسأله در حال حاضر در محافل رسانه‌ای و سیاسی آمریکا، اروپا و اسرائیل کاملاً مشهود است که رئیس‌جمهور ایالات متحده در سیاست‌هایی که در منطقه دنبال می‌کند حتی در گفتگوهای هسته‌ای با ایران، ملاحظات اسرائیل را در نظر گرفته و توجهی به دیدگاه‌هایی که تل‌آویو دارد نمی‌کند، به‌طوری بعضاً گفته می‌شود روابط واشنگتن - تل‌آویو به شکل بی‌سابقه‌ای در بن‌بست قرار گرفته است! اظهارات اخیر ترامپ در پاسخ به یک خبرنگار در کاخ سفید که تأکید کرد آتش‌بس وی با حوثی‌ها صرفاً معطوف به این است که آن‌ها به کشتی‌های آمریکایی حمله نکنند و وی مشکلی با حملات آتی یمنی‌ها به فلسطین اشغالی ندارد، بیش‌ازپیش به گزاره دامن زده که آمریکا عملاً پشت اسرائیل را خالی کرده و آن را از روندهای تصمیم‌گیری با محوریت غرب‌آسیا و ایران حذف کرده است! با وجود همه این‌ها و تحلیل‌های زیادی که در مورد سرد شدن روابط آمریکا و رژیم اسرائیل وجود دارد، اما باید توجه داشت اختلافات موجود اگر اختلاف نامیده شود، صرفاً مسائلی بین شخص ترامپ و نتانیاهو بوده، بنابراین نباید در چهارچوب روابط آمریکا - اسرائیل تحلیل شود. به عبارتی این اختلافات و بی‌اعتنایی‌ها صرفاً تاکتیکی و فاقد ابعاد استراتژیکی است و هیچ تأثیری در مناسبات راهبردی دو طرف و تعهد راهبردی آمریکا در حمایت همه‌جانبه و نامحدود از رژیم ندارد. باید توجه داشت لابی صهیونیست بیشترین تاثیر را در روی کارآمدن ترامپ در دوره قبلی و فعلی داشته است و تا همین الان خدمتی که ترامپ به اسرائیل کرده پیش از این هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا به رژیم نداشته است.
حمید خوش آیند تحلیل گر ارشد مسائل بین الملل
نویسنده :
حمید خوش آیند تحلیل گر ارشد مسائل بین الملل
کد خبر:
۲۶۸۱

در هفته‌های اخیر گزارش‌های بسیاری در رسانه‌های غربی، صهیونیستی و عربی در خصوص اختلافات آمریکا و نتانیاهو منتشر شده است. این مسأله در حال حاضر در محافل رسانه‌ای و سیاسی آمریکا، اروپا و اسرائیل کاملاً مشهود است که رئیس‌جمهور ایالات متحده در سیاست‌هایی که در منطقه دنبال می‌کند حتی در گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای با ایران، ملاحظات رژیم اسرائیل را در نظر نگرفته و توجهی به دیدگاه‌هایی که تل‌آویو دارد نمی‌کند، به‌طوری بعضاً گفته می‌شود روابط واشنگتن - تل‌آویو به شکل بی‌سابقه‌ای در بن‌بست قرار گرفته است!

نه تنها ترامپ از دست نتانیاهو به خاطر برخی مسائل عصبانی است بلکه در نقطه مقابل، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی هم به‌علت سیاست‌هایی که رئیس جمهور آمریکا در غرب آسیا و به ویژه ایران دنبال می‌کند به‌شدت عصبانی است. اظهارات اخیر ترامپ در پاسخ به یک خبرنگار در کاخ سفید که تأکید کرده است، آتش‌بس وی با حوثی‌ها صرفاً معطوف به این است که آنها به کشتی‌های آمریکایی حمله نکنند و وی مشکلی با حملات آتی یمنی‌ها به فلسطین اشغالی ندارد، بیش‌ازپیش باعث عصبانیت محافل سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی شده و به این گزاره دامن زده که آمریکا عملاً پشت اسرائیل را خالی کرده و آن را از روند‌های تصمیم‌گیری با محوریت غرب‌آسیا و ایران حذف کرده است!

با وجود همه اینها و تحلیل‌های زیادی که در مورد سرد شدن روابط آمریکا و رژیم اسرائیل وجود دارد، اما باید توجه داشت اختلافات موجود اگر به معنای واقعی کلمه "اختلاف" نامیده شود (که حتی در درون دولت ترامپ هستند افرادی که آن را اختلاف نمی‌دانند)، صرفاً مسائلی بین "شخص" ترامپ و نتانیاهو است، بنابراین نباید در چهارچوب روابط آمریکا - اسرائیل تحلیل شود. اگرچه نتانیاهو و ترامپ در مسائل مختلف مربوط به منطقه غرب آسیا از گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای با ایران گرفته تا غزه، فعالیت‌های ترکیه در منطقه، عادی‌سازی روابط، کارزار علیه حوثی‌ها، سوریه و موضوع جولانی و ... در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند و باز اگرچه ترامپ معتقد است نتانیاهو عمداً در حال کارشکنی در برابر سیاست‌های او در منطقه از جمله توافق با ایران است، و باز اگرچه ممکن است این اختلافات وارد روند‌های تنشی شود، اما یک موضوع کاملاً مشخص وجود دارد؛ اختلافات موجود اگرچه تا یک سطح مشخصی ممکن است باعث تغییر جهت روابط دو طرف شود، لیکن در سطح کلان هیچ خللی در "بنیان‌های استراتژیک" مناسبات تل‌آویو – واشنگتن به وجود نمی‌آورد و آسیبی به "تعهد راهبردی" آمریکا در قبال رژیم‌صهیونیستی نمی‌زند.

دیدگاه‌ها یا تحلیل‌هایی که معتقدند روابط واشنگتن و تل‌آویو به ویژه در دو سال اخیر تضعیف شده است، از منطق درستی برخوردار نیستند و با واقعیات حاکم بر روابط دو طرف ناسازگارند. اتفاقاً برخلاف تحلیل‌هایی که به این شکل ارائه می‌شود، اتحاد استراتژیک و کلان این دو بازیگر تداوم یافته و وقایعی، چون جنگ غزه، آن‌را عمق بیشتری داده است. باید توجه داشت در جریان جنگ غزه، دولت آمریکا چه در دوره بایدن و چه ترامپ بیش از ۲۵ میلیارد دلار سلاح به رژیم صهیونیستی ارسال کرده و حمایت همه‌جانبه خود از اسرائیل و سیاست‌ها و اقدامات او را در منطقه به چنان سطح بی‌سابقه رسانده است که پیش از این در مناسبات دو طرف دیده نشده است! اسرائیل یک "سرمایه استراتژیک" برای آمریکا محسوب می‌شود که در هر شرایطی حاضر به تضعیف این سرمایه نیست.

 اختلافات و بی‌اعتنایی‌ها صرفاً تاکتیکی و فاقد ابعاد استراتژیکی است و هیچ تأثیری در مناسبات راهبردی دو طرف و تعهد راهبردی آمریکا در حمایت همه‌جانبه و نامحدود از رژیم ندارد. باید توجه داشت لابی صهیونیست بیشترین تاثیر را در روی کارآمدن ترامپ در دوره قبلی و فعلی داشته است و تا همین الان خدمتی که ترامپ به رژیم انجام داده پیش از این کمتر رئیس‌جمهوری در آمریکا به رژیم نداشته است. در هر حال، مسائل پیش آمده در مناسبات ترامپ و نتانیاهو "گذرا" است و تأثیری در ابعاد راهبردی روابط دو طرف ندارد. همان‌طور که اختلاف‌نظر‌ها و فشار‌های آیزنهاور به بن گورین در سال ۱۹۵۷ / ۱۳۳۶ برای عقب‌نشینی از صحرای سینا، فشار‌های جان اف کندی به بن گورین در سال ۱۹۶۲ / ۱۳۴۱ به دلیل سوء ظن واشنگتن مبنی بر ساخت سلاح هسته‌ای رژیم در دیمونا، فشار‌های نیکسون در سال ۱۹۷۳ / ۱۳۵۲ به گلدا مئیر برای قبول آتش‌بس با اعراب و ده‌ها اختلاف‌نظر بعدی میان طرفین، نتوانسته است روابط تل‌آویو – واشنگتن را تضعیف کند، اختلاف‌نظر و فشار‌های ترامپ به نتانیاهو به ویژه در مورد غزه و متقابلاً عصبانیت شدید مقامات صهیونیستی از سیاست‌های منطقه‌ای ترامپ هم خللی در مناسبات طرفین به وجود نخواهد آورد.

گزارش خطا