
اخیراً بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفته بود: "محور ایران را شکست دادیم، اما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم از جمله نابود کردن راکتورهای هستهای و تاسیسات غنی سازی آنها، این کار را انجام خواهیم داد." در این راستا اهداف این اظهارات را می توان در موارد ذیل بررسی کرد:
١) نتانیاهو میخواهد این طور نشان که ایران و محور مقاومت ضعیف شده است تا قدرت چانه زنی تیم آمریکایی را در مذاکرات بالا ببرد در حالی که ضرباتی که محور غربی، عبری از مقاومت بعد از طوفان الاقصی دریافت کرده بسیار سنگینتر بوده است و این گزاره از اساس باطل است.
حقیقت این است که بعد از طوفان الاقصی ماهیت نبرد ما با محور عبری_غربی به نبرد موجودیتی تغییر کرده است و این کلام رهبر حکیم انقلاب بعد از طوفان الاقصی که شکست را خوردهاند، تاکید من بر غیر قابل ترمیم بودن است، بیانگر میزان حجم و گستردگی ضربه است و تمام ضرباتی که محور بعد از این عملیات دریافت کرد بیشتر از آنکه قدرت دشمن را نشان دهد، نشان دهنده میزان ترس، عصبانیت و شوک وارده به دشمن است.
٢) اشاره به عملیات ترور سید حسن نصرالله بدون اطلاع آمریکاییها به نوعی تهدید غیرمستقیم ایران به حمله نظامی و حتی بدون هماهنگی با آمریکاییها است. میخواهد چنین القا کند که مذاکرات برای ایران امنیت تولید نمیکند و با فشار روانی ایرانیها را وادار به عقب نشینی از خطوط قرمز خود کند تا زودتر مذاکرات به نفع غربیها به نتیجه برسد.
البته ترور سید حسن نصرالله از سویی دیگر نشان میدهد در این نبرد هیچ خط قرمزی وجود ندارد و این را اولین بار رهبر معظم انقلاب در دیدار با نبیه بری بیان نمودند که شرایط کنونی منطقه به گونهای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق. شاید این جمله به آن اندازه که باید در محور درک نگردید، زیرا ضربات دشمن به حزب الله و حتی ترور هنیه در تهران در یک نبرد عادی اتفاق نمیافتاد، اما تغییر ماهیت نبرد باعث شد دشمن تمام داشتههای خود را به میدان آورد و از اشتباهات شناختی محور مقاومت حداکثر استفاده را بکند که البته باطل السحر ضربات دشمن، حرکات بعد از شهادت سید حسن نصرالله بود که عملا دوباره موازنه را به وضعیت تعادل کشاند.
٣) سخن از لیبی سازی ایران و یا نابودی تاسیسات هستهای ایران به منظور القا ترس در جامعه ایرانی با هدف عقب نشینی ایران از خواستههای خود در میز مذاکرات است که البته تمام تلاش دشمن برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی است وگرنه نظام میداند در عمل امکان نابودی تاسیسات هستهای با حمله نظامی ممکن نیست و اگر درصدی از موفقیت وجود داشت تاکنون این عمل را انجام داده بودند.
۴) هدف نتانیاهو از بیان ترور سید حسن نصرالله و شیوه به شهادت رساندن او برای نشان دادن میزان نفوذ آنها در محور مقاومت و القا این گزاره است که عملا حزب الله نابود شده است و محور مقاومت در ضعیفترین حالت ممکن است، در حالی که زیر ضربه رفتن تلآویو توسط موشکهای فاتح ١١٠ و مقاومت ۵٧ روزه حزب الله در برابر حمله زمینی همه جانبه صهیونیستها بعد از شهادت سید حسن نصرالله نشان داد که مقاومت در لبنان در وضعیت خوبی است.
ضمنا شاید مقاومت در سوریه فعلا از بین رفته یا در لبنان کمی تضعیف شده است، اما یمن، چون کوهی استوار در حال مستهلک کردن ارتش آمریکا و فعال کردن آژیر خطر در اسرائیل برای ایجاد توازن وحشت است. همچنین اتفاقات سودان نیز باعث نگرانی غربیها شده است سودانی که سالهای پیش با ایران روابط خوبی داشت، اما در سال ٩۴ روابط خود با ایران را قطع کرد، اما ظاهرا دوباره شرایط سودان به نفع ایران در حال تغییر است.
۵) همچنین میخواهد وضعیت شکننده اسرائیل را که بعد از طوفان الاقصی ایجاد شده است را وارونه جلوه دهد و چنین القا کند که اسرائیل در موضع قدرت و محور مقاومت در ضعیفترین حالت ممکن است. افزایش مهاجرت معکوس، رشد اقتصادی منفی ٢٠ درصد، عدم تمایل شهرک نشینان به بازگشت به خانههای خود در شمال اسرائیل و شهرکهای اطراف نوار غزه، مسدود بودن تنگه باب المندب توسط یمنیها و تعطیلی بندر ایلات در کنار افزایش تنفر افکار عمومی دنیا از صهیونیستها به خاطر کشتار مردم بی گناه غزه و ناکامی صهیونیستها از نابودی حزب الله و حماس و همچنین آزادی اسرا همه و همه بیانگر پایههای متزلزل صهیونیستها است.۶) تجربه نشان داده است که صهیونیستها بدون هماهنگی با آمریکاییها هیچ حرکتی نمیکنند و انتظار اختلاف بین این دو کاملا غلط است و حتی در صورت بروز اختلاف باز هم آمریکاییها در بحرانها پشت صهیونیستها را خالی نمیکنند و هرگونه حرکتی از سوی صهیونیستها قطعا با چراغ سبز و هماهنگی آمریکاییها است، شهادت فؤاد شکر در ضاحیه بیروت در حالی که آمریکاییها تعهد داده بودند اسرائیل ضاحیه را بمباران نمیکند و دستور ترور سید حسن نصرالله از نیویورک آن هم در شرایطی که آمریکا متعهد شده بود در مقابل عدم پاسخ ایران به ترور هنیه در غزه آتش بس اعلام کنند موید این قضیه است، پس در حین مذاکرات باید انتظار هر حرکتی را داشت. اساسا هدف غربیها از مذاکره بیشتر خرید زمان است برای زدن ضربات سنگینتر تا رسیدن به یک توافق و حتی اگر توافقی هم صورت گیرد معمولا بلافاصله آن را نقض میکنند
در پایان توییتهای آقای عراقچی و شمخانی بیانگر این موضوع است که ایران نیز در مواضع خود مستحکم است و در مقابل سیاست چماق و هویچ آمریکاییها کاملا ایستاده است.
سخنرانی نتانیاهو و تهدیدهایش قسمتی از جنگ ترکیبی است که غربیها علیه ایران عملیاتی کردهاند و میخواهند هر آنچه را که میدان به دست نیاوردند با دیپلماسی به آن برسند.