الف) انفجار دستگاههای ارتباطی حزب الله
رژیم صهیونیستی در جدیدترین تجاوزات خود به لبنان، اقدام به هک و انفجار همزمان دستگاههای ارتباطی در لبنان کرد که این اقدام تروریستی به شهادت چندین نفر و زخمی شدن هزاران نفر از جمله مجتبی امانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان شد. در همین رابطه وزارت بهداشت لبنان اعلام کرد که بر اثر انفجار دستگاههای ارتباطی و بیسیم در این کشور طی روزهای سهشنبه و چهارشنبه هفته گذشته تاکنون ۲۶ نفر به شهادت رسیده و بیش از ۴۰۰۰ نفر زخمی شدهاند.
گمانه زنیهای مربوط به انفجار
هنوز اطلاع دقیقی از نحوه اجرای این عملیات تروریستی در دست نیست و کارشناسان در حال گمانه زنی درباره نحوه انفجار تجهیزات الکترونیکی مذکور هستند. در حملات به پیجرهای حزبالله لبنان، فناوریهای خاصی برای تعبیه دستگاههای انفجاری مورد استفاده قرار گرفته است. برخی کارشناسان گفتهاند که به احتمال زیاد، مواد منفجره بهطور مخفیانه در داخل پیجرها قبل از تحویل به حزبالله قرار داده شده اند و این عمل نیازمند نفوذ به زنجیره تأمین و دسترسی به دستگاهها بوده است.
بعضی دیگر بر این باورند که انفجارها ممکن است از طریق سیگنالهای رادیویی یا دیگر روشهای ارتباطی فعال شده باشند. این نوع فعالسازی نیازمند تجهیزات پیشرفته و دانش فنی بالا است. کارشناسانی هم اختلال فرکانسی را موجب این اقدامات دانستهاند و گفته اند که مهاجمان میتوانند با ایجاد اختلال در فرکانسهای ارتباطی پیجرها، کنترل آنها را به دست بگیرند و پیامهای مخرب ارسال کنند که منجر به انفجار شود.
طبق گفته یک منبع امنیتی ارشد لبنانی در گفتگو با خبرگزاری رویترز، مقدار کمی مواد منفجره در سری جدید پیجرهای اعضای حزبالله جایگذاری شده بوده و همین امر علت انفجار بوده است.
طبق این سناریو، موساد یک مدار در داخل دستگاه کار گذاشته است که مواد منفجرهای دارد که یک کد را دریافت میکند. شناسایی این مدار از طریق دستگاههای ردیاب یا اسکنری بسیار دشوار است. همچنین یک منبع امنیتی دیگر گفته است تا ۳ گرم مواد منفجره در پیجرهای جدید وجود داشته و ماهها توسط حزبالله شناسایی نشده بود. این منبع گفت که ۴ هزار پیجر با ارسال پیامی رمزنگاری شده منفجر شدند؛ پیامی که همزمان مواد منفجره را فعال کرده است.
در حالی که موساد هنوز اظهار نظر رسمی درباره این حادثه نداشته است، پرسش این است که منشأ این تجهیزات الکترونیکی کجاست؟
گفته میشود حزب الله ۵ هزار پیجر از شرکت تایوانی «Gold Apollo» سفارش داده بود و این دستگاههای جدید بودند که منفجر شدهاند. علاوه بر این، تحلیلگران گروه اطلاعاتی بلینگکت نیز منشأ تجهیزات الکترونیکی جدید حزبالله را شرکت تایوانی میدانند.
یک منبع نزدیک به حزبالله نیز گفته است که پیجرهای منفجر شده مربوط به یک محموله هستند که اخیراً توسط حزبالله وارد شده بود و به نظر میرسد که خرابکاری در منبع رخ داده است. از همین روی به نظر میرسد این دستگاهها که به عنوان مدل «AR-۹۲۴» شناسایی شدهاند، توسط سرویس جاسوسی اسرائیل در خط تولید هدف دستکاری قرار گرفته باشند.
با این وجود، نشانهای وجود ندارد که شرکت تایوانی «Gold Apollo» از دستکاری دستگاههایش آگاه بوده باشد. بنیانگذار این شرکت، هسو چینگ-کوانگ، در پاسخ به خبرنگاران گفت که پیجرهای مورد استفاده در حمله توسط این شرکت تولید نشده بودند، بلکه محصول «BAC Consulting»، شرکتی مستقر در مجارستان هستند که حق استفاده از برند این شرکت تایوانی را داشت. با این حال، ادعای مذکور از سوی شرکت مجارستانی نیز رد شده است.
احتمال دستکاری دستکاهها در طول مسیر نیز از جمله احتمالاتی است که برخی کارشناسان به آن اشاره کرده اند. برای نمونه گفته شده شرکت ویدیسکو (Vidisco) که یک توسعهدهنده اسرائیلی سیستمهای پرتابل دیجیتال پرتو ایکس است، با رژیم صهیونیستی همکاری داشته و توانسته به آن کمک کند تا اقلام آلوده به مواد منجره را در چند نقطه جابجا کند.
شرکت ویدیسکو وابسته به یگان ۸۲۰۰ رژیم صهیونیستی است و بیش از ۸۴ درصد از فرودگاهها و بنادر در جهان از دستگاههای اشعه ایکس تولید شده توسط این شرکت استفاده میکنند. طبق این احتمال، شرکت ویدیسکو با کمک موساد، برای گم کردن رد این خرابکاری، این باتریهای آلوده را از چند نقطه عبور داده و به لبنان رسانده است.
با وجود موارد ضدونقیض در بررسی ابعاد مختلف این حادثه تروریستی، عملیات مذکور زنگ خطر را برای بررسی دقیقتر مخاطرات موجود در استفاده از تجهیزات الکترونیکی به صدا درآورده و جنگهای نوین الکترونیک و سایبری وارد مرحله جدید و خطرناکی شده است.
اهداف حمله الکترونیک
جبران رسوایی شکست: رژیم صهیونیستی سعی دارد با حملات مکرر خود از جمله حمله اخیر الکترونیکی علیه لبنان، شکست حیثیتی ناشی از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اُکتبر ۲۰۲۳ را به نحوی جبران کند. واقعیت این است که ارکان قدرت در رژیم غاصب به ویژه اترش و نهادیهای اطلاعاتی در بامداد ۷ اکتبر به شدت غافلگیر شده و افکار عمومی مردم اسرائیل نسبت به این نهادها بدبین شده است. کسب دستاوردهای جدید نظامی و امنیتی به منظور بازگرداندن اعتماد اسرائیلیها به ارکان قدرت در اسرائیل و نیز بازسازی وجهه اقتدار این رژیم در سطح خارجی میباشد. با این حال میتوان گفت اسرائیل در این هدف ناکام مانده است، زیرا از یک سو حجم شکست بی سابقه و تاریخی عملیات طوفان الاقصی بسی فراتر از اقدماتا ایذایی اسرائیل بوده و در عین حال طبق قواعد و هنجارهای بین المللی، اقدامات وحشیانه و ضد انسانی این رژیم جنایت جنگی محسوب میشود، نه دستاورد نظامی.
ادامه بحران سازی برای حفظ دولت نتانیاهو: بنیامین نتانیاهو نخست وزیر افراطی رژیم غاصب که در باتلاق جنگ غزه گرفتار شده است، تلاش میکند با ادامه سیاست بحران سازی و توسعه جنگ، جایگاه متزلزل خود را در ساختار قدرت در رژیم صهیونیستی حفظ کند، زیرا به خوبی میداند که پایان جنگ به معنای تصفیه حسابهای داخلی و به احتمال زیاد خداحافظی با قدرت خواهد بود. رد پیشنهادهای آتش بس و سنگ اندازی در روند مذکرات میانجیگرانه توسط دولت راستگرای نتانیاهو نیز در این راستا قابل ارزیابی است و به نظر میآید نتانیاهو حداقل تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر آینده به همین سیاست ادامه خواهد داد.
تغییر معادله بازدارندگی: رژیم اشغالگر تلاش دارد با حملات پی در پی در جبهههای مختلف به ویژه علیه حزب الله که از زیرساخت و توانمندی نظامی قابل توجهی برخوردار است، معادله بازدارندگی را به نفع خود تغییر دهد. به گفته عاموس یادلین، رئیس سابق سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) هدف عملیات، به نمایش گذاشتن قدرت اسرائیل در مقابل حزبالله و بهنوعی، افزایش بازدارندگی بوده است. اما تحلیلگران مسائل امنیتی تاکید دارند که حمله اسرائیل به لبنان هرچند موفقیتآمیز بوده، اما شرایط میدانی نبرد را تغییر نمیدهد و ضربهای که حزب الله متحمل شده هر چند سنگین و بی سابقه بوده است، اما به زیرساختهای اصلی و آمادگی کلی حزب الله آسیبی وارد نکرده است.
جدا کردن حزب الله از معادله جنگ غزه: حزب الله از روز دوم جنگ غزه وارد این معرکه شد و ارتش رژیم صهیونیستی را در جبهه شمال در معرض فشار و فرسایش قرار داد. یکی از اهداف حمله اخیر اسرائیل در کنار ترور هدفمند فرماندهان ارشد این حزب، جدا کردن حزب الله از معادله جنگ غزه است. اما همان طور که دبیر کل حزب الله سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود تاکید کرد، تا زمانی که جنگ غزه پایان نپذیرد، این حزب در دفاع از مردم غزه در این میدان باقی خواهد ماند و حملات اسرائیل نه تنها حزب الله در در نبرد جاری سست نخواهدکرد، بلکه بر عزم و انگیزه آن برای ادامه مقاومت خواهد افزود.
آثار و پیامدها
حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و هدف قرار دادن دستگاههای ارتباطی حزب الله پرده جدیدی از نبردهای نوین الکترونیک محسوب میشود که آثار و تبعات متعددی در بر خواهد داشت.
این عملیات را میتوان عملیاتی چندجانبه دانست، چراکه علاوه بر نفوذ و قطع سیستم ارتباطی حزب الله، ضربه روانی و فیزیکی به عناصر این حزب را مد نظر داشته است. در حال حاضر بسیاری از نیروهای حزبالله در مناطق مختلف لبنان آسیب دیدهاند و حدود ۴ هزار نفر که بیشتر آنها نیروهای حزبالله هستند، مجروح شده اند و برخی آسیبهای جدی دیده اند. علاوه بر این، عملیات پیجرها موجب یک وحشت عمومی در سطح منطقه شده و شوک ناشی از این عملیات تا مدتها باقی خواهد بود.
به طور طبیعی و قهری، حمله اخیر موجب بازنگری مقاومت در زیرساختهای امنیتی و اهتمام بیشتر به پروژه نفوذ و نیز تلاش برای آمادگی بیشتر در عرصه جنگ الکترونیک شده و مستلزم دقت بیشتر در استفاده از تجهیزات ارتباطی خواهد شد. در هر حال به تعبیر سید حسن نصرالله جنایت سه شنبه و چهارشنبه به عنوان یک تجربه تلخ، اما آموزنده در تاریخ مقاومت باقی خواهد ماند.
از این منظر میتوان حمله اخیر را یک پیروزی نظامی بدون شلیک موشک برای رژیم صهیونیستی دانست؛ اما بر اساس نظر تحلیلگران مسائل بینالملل این آغاز ماجرا است، به طور حتم همانطور که در تهدیدات اخیر دبیر کل حزب الله علیه رژیم صهیونیستی آمده، حزب الله به عملیاتهای تلافیجویانه دست خواهد زد و معادله جاری نبرد دچار تغییر خواهد شد. از این رو نباید این اقدامات تروریستی را یک دستاورد برای رژیم صهیونیستی تلقی کرد و حزب الله به زودی ضمن بازسازی خود ابتکار عمل را در تقابل با رژیم غاصب در دست خواهد گرفت.
ب) ترور ابراهیم عقیل
رژیم صهیونیستی در ادامه تجاوزات خود علیه لبنان، عصر روز جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ در حمله موشکی به ضاحیه جنوبی بیروت شهید ابراهیم عقیل از فرماندهان برجسته حزب الله را ترور کرد. رسانههای رژیم صهیونیستی از همان لحظات اولیه اذعان کردند که هدف حمله به ضاحیه بیروت ابراهیم عقیل فرمانده نیروهای ویژه و فرماندهان ارشد نیروی رضوان و نیز فرماندهان طراح سیطره بر الجلیل بوده است.
ابراهیم عقیل ملقب به «تحسین» فرمانده نیروهای ویژه حزب الله لبنان موسوم به یگان رضوان بود.
وی یکی از فرماندهان تأثیرگذار نظامی در نیروهای رضوان بود و بعد از شهید فواد شکر دومین فرمانده بزرگ حزب الله لبنان به شمار میرفت. دولت آمریکا برای ترور این فرمانده جهادی حزب الله یا ارائه اطلاعاتی که به ترور یا دستگیری وی منجر شود، ۷ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود.
عقیل که دارای تجربههای گسترده در زمینههای نظامی و امنیتی بود، به عنوان یکی از مغز متفکرها و مهندس عملیاتهای حزبالله در زمینه طراحی و اجرای این عملیاتهای نظامی شناخته میشد. عقیل به عنوان یکی از اعضای بلندپایه حزبالله، در جلسات مهم استراتژیک این سازمان شرکت داشت و در بسیاری از تصمیمگیریهای مهم نقش آفرینی میکرد.
یکی از ویژگیهای برجسته او تواناییاش در مدیریت عملیاتهای پیچیده نظامی بود که موفقیتهای مهمی را برای حزبالله محقق کرد. یکی از نقاط عطف در کارنامه نظامی ابراهیم عقیل، نقش او در جنگ ۳۳ روزه حزبالله برابر رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ بود.
نقش ابراهیم عقیل در تقویت روابط میان اضلاع محور مقاومت به ویژه حزبالله و حماس بسیار مهم بوده است. او با ارتباط با فرماندهان نظامی دیگر گروههای مقاومت، توانست در ایجاد هماهنگیهای نظامی میان آنها نقش فعالی ایفا نماید.
هدف اسرائیل از ترور مهرههای کلیدی حزب الله مانند شهید فؤاد شکر و ابراهیم عقیل وارد کردن ضربه به زیرساخت سازمانی و کادر حزب الله و در عین حال ارایه این پیام است که ما از محل اختفای سران شما باخبر بوده و قادر به ترور و حذف آنها هستیم.
از این منظر، حزب الله باید در تدابیر امنیتی خود دقت و جدیت بیشتری اعمال کند و به ویژه از شبکه نفوذ اعم از تجهیزات فن آوری و یا جاسوسان رژیم صهیونیستی غافل نباشد. از طرفی، ضرباتی، چون ترور فرماندهان ارشد و برجسته حزب الله هر چند برای این سازمان ضربه سختی محسوب میشود که درکوتاه مدت قابل جبران نیست، اما در عین حال موجب افزایش روحیه مقاومت و جهاد و کادرسازی مجدد خواهد شد.
این تجربهای است که حزب الله از زمان تاسیس خود تا کنون به رغم از دست دادن رهبران و فرماندهان کلیدی از سید عباس موسوی گرفته تا حاج عماد مغنیه و شهدای اخیر آن را آزموده و همچنان در جهت اهداف خود، سیر پابرجا و بلکه تکاملی داشته است.
ج) تشدید حملات رژیم صهیونیستی علیه سوریه
هفته گذشته هواپیماهای جنگی و پهپادهای رژیم صهیونیستی چندین حمله گسترده علیه سوریه انجام دادند که منجر به خسارات جانی و مادی زیادی شد. کارشناسان نظامی این حملات را در چهارچوب مفاهیم نوین فن آوری نظامی، ترکیبی، پیچیده و چندگانه توصیف کرده اند که در نوع کم سابقه یا کم سابقه است.
این در حالی است که اسرائیل به ندرت مسئولیت حملات در داخل سوریه را به عهده میگیرد. پیش از این، رسانههای اسرائیلی به نقل از وزارت جنگ این رژیم گزارش داده بودند که ارتش اسرائیل بیش از ۲۰۰ حمله هوایی در سوریه انجام داده که عمدتا مربوط به ایران و حزب الله بوده است.
واقعیت این است که رژیم اشغالگر به شدت نگران حضور و نفوذ ایران در سوریه است؛ زیرا این حضور به معنای نزدیکی به مرزهای فلسطین اشغالی و آمادگی برای آزادسازی بلندیهای اشغالی جولان است.
البته جمهوری اسلامی بدون خواست و هماهنگی دولت سوریه برنامهای برای آزادی جولان ندارد، اما صرف وجود سپاه و نیروهای سازمان یافته و آموزشدیده محور مقاومت در سوریه (اعم از حزبالله، فاطمیون، حیدریون، زینبیون و...) در نزدیکی مرزهای این رژیم نگرانی مقامات تل آویو را برانگیخته است. با این نگاه، حملات ایذایی و مستمر ارتش اسرائیل علیه مراکز ایران و متحدانش در سوریه، نوعی پیام هشدار جهت خروج از این کشور در جهت رفع نگرانیهای امنیتی خود میباشد.
اهداف تشدید حملات
تخریب زیرساختهای مقاومت: هدف عمده حملات، زیرساختها و تسلیحات سوریه و جبهه مقاومت است که اسرائیل مدعی است از طرف ایران وارد خاک سوریه شده و آن را تهدیدی علیه امنیت خود قلمداد میکند و در نتیجه طی حملات پیشدستانه، به نابودی آن مبادرت میورزد.
حملات اخیر اسرائیل، حومه استان حماه در مرکز سوریه را هدف قرار داده و نیز چندین انبار مهمات و سلاح را در استان راهبردی طرطوس در دریای مدیترانه هدف قرار دادند. گفته میشود حملات اصلی بر روی "مرکز تحقیقات علمی" در طرطوس متمرکز بوده است. اسرائیل بر این باور است که نظام سوریه از طریق مستشاران نظامی ایران، در حال توسعه تحقیقات برای تولید تسلیحات شیمیایی در این مکان، در جهت استفاده از آن برای ساخت موشکهای هدایت شونده دقیق است.
انتقام از طوفان الأقصی: حملات اسرائیل به سوریه طی سالهای گذشته متوقف نشده و غالباً زیرساختهای نظامی ایران در این کشور را مورد حمله قرار میدهد و علاوه بر این، پرسنل نظامی، چه از سپاه پاسداران و یا رهبران گروههای مقاومت در مناطق جنوبی و مرکزی را هدف قرار میدهد؛ اما از ماه اکتبر گذشته و به طور مشخص پس از عملیات طوفان الاقصی، این حملات به نزدیکی پایتخت، دمشق رسیده و در سال ۲۰۲۳ و در چارچوب عملیات طوفان الاقصی، مشاهده شده است که تفاوت آشکاری در این حملات از نظر سبک، نوع اهداف و وسعت جغرافیایی در چارچوب اهداف اسرائیل برای از بین بردن تواناییها و ساختار نظامی مقاومت در سوریه وجود دارد.
زمان بندی حملات: حملات اخیر اسرائیل به سوریه از نظر زمان بندی اهمیت زیادی دارد، زیرا مصادف است با چهلمین روز سالگرد ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، در زمانی که جمهوری اسلامی ایران هنوز در حال بررسی چگونگی واکنش به این حادثه است که بر وجهه حاکمیت تأثیر گذاشته و میزان نفوذ دشمن را به عمق آن منعکس کرده است.
برخی تحلیلگران بر این باورند که تاخیر ایران در پاسخ به اسرائیل، این رژیم را در ادامه حملات خود در سوریه جسورتر نموده است. هر چند طبق تهدید مقامات جمهوری اسلامی ایران پاسخ به ترور اسماعیل هنیه حتمی است، اما رژیم غاصب به زعم خود قصد دارد از طریق هدف قرار دادن زیرساختهای مقاومت در سوریه نوعی بازدارندگی و یا تضعیف ایران را در پاسخگویی رقم بزند.
درگیر کردن سوریه در نبرد: هدف دیگر این رژیم این است که سوریه را به میدان نبرد جدید و مستقیم با اسرائیل بکشاند، خصوصاً اینکه دمشق مدت هاست سیاست خویشتنداری در برابر حملات اسرائیل را در پیش گرفته است. دلیل عمده سوریه از اتخاذ سیاست خویشتنداری، پرهیز از درگیری مستقیم با رژیم صهیونیستی به دلیل درگیری با تروریستها در شمال و نیز شرایط وخیم اقتصادی میباشد.
آمادگی برای جبهه لبنان: از طرف دیگر، رویارویی اسرائیل با حزب الله لبنان در جبهه شمال تشده شده است و با توجه به حمله اخیر انفجار دستگاههای ارتباطی در لبنان، آماده پاسخ حزب الله لبنان میباشد. آماده شدن اسرائیل برای این حمله مستلزم انجام حملات پیشگیرانه در خاک سوریه علیه سایتهای تسلیحاتی، سیستمهای پدافند هوایی، پرتاب کنندههای موشک، مسیرهای تدارکاتی و سیستمهای هشدار اولیه، علاوه بر ادامه هدف قرار دادن شبه نظامیان مرتبط با ایران، فرماندهان و کادرهای خط اول آنها میباشد.
حاشیه سازی توسط نتانیاهو: گستره و اهداف در سوریه همزمان با چهلمین سالگرد ترور اسماعیل هنیه، بیانگر تداوم سیاست حاشیه پردازی است که همچنان از سوی نخست وزیر اسرائیل در حال پیگیری است. بنیامین نتانیاهو و شورای جنگ و دولت راستگرای او که به ادامه مذاکرات آتش بس، تبادل گروگانها و آتش بس اهمیتی نمیدهند، با هدف شعله ورتر کردن بیشتر در حال تلاش برای ادامه تشدید تنش نظامی در منطقه هستند. نتانیاهو در عین حال قصد دارد از طریق این حملات، زمان بیشتری برای دولت متزلزل خود تا انتخابات آتی ایالات متحده در ۵ نوامبر ۲۰۲۴ بخرد.
با این حال روند تحولات لزوما به نفع رژیم صهیونیستی به پیش نمیرود و پاسخ مناسب مقاومت شامل جمهوری اسلامی ایران یا حزب الله لبنان، این رژیم را وادار به بازنگری در سیاستهای تجاوزکارانه و حملات جسورانه خود خواهد نمود.
ارزیابی نهایی
رژیم صهیونیستی در جنگ غزه به وضعیت «بن بست راهبردی» رسیده است و نتانیاهو، صرفاً با کشتار غیرنظامیان سعی دارد مانع از فروپاشی دولت خود گردد. از طرفی تنشها در شمال سرزمینهای اشغالی نیز بسیار بدتر از غزه برای رژیم صهیونیستی در حال ادامه یافتن است چراکه حزب الله توانسته است ضمن درگیرسازی نیمی از توان رژیم صهیونیستی در مرزهای شمالی، قواعد خود را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کند. آوارگی بیش از ۲۰۰ هزار صهیونیست از مرزهای شمالی باعث نارضایتیهای داخلی متعددی علیه کابینه نتانیاهو گردیده است که این رژیم را ناچار به جنایتهایی علیه حزب الله کرده است. گرچه این جنایات، صدماتی را به حزب الله وارد کرده است کرد ولی هدف قرار دادن مواضع رژیم صهیونیستی در حیفا و پایگاه هوایی رامات دیوید و سایر مواضع این رژیم نشان داد که حزب الله تا پایان یافتن جنگ غزه همچنان بر حمایت از مقاومت فلسطین ادامه خواهد داد و اکنون رژیم اشغالگر قدس با وضعیتی رو به رو شده است که سردرگمی راهبردی آن در قالب جنگ با حزب الله لبنان و به طور کلی جریان مقاومت بیش از پیش آشکار شده و هر اقدامی که این رژیم به آن دست میزند عملاً وضعیت امنیتی را برای آن بدتر و وخیمتر میکند و در مجموع میتوان گفت که روندها در منطقه غرب آسیا برخلاف برخی رویدادها، به نفع محور مقاومت پیش میرود.