روایت سفیر ایران در لبنان از انفجار پیجرها
به گزارش ایرنا مجتبی امانی در گفتوگویی تلویزیونی اظهارداشت: این دستگاه در اتاق کار من هم بود هرچند که عموماً خیلی توجهی نداشتم چرا که دیگر ارکان سفارت این وظیفه را بر عهده دارند و به آن میپرداختند ولی آن روز به صورت تصادفی دکمه مربوطه را فشار دادم و این پیجر در دستان من منفجر شد. برخلاف بعضی موضوعات که مطرح شده بود، بینایی بنده مشکلی پیدا نکرده است و از ناحیه دست تحت درمان هستم و صدمهای که باعث ناتوانی شود، ندارم و امیدوارم آسیبهایی که به دیگر مجروحین وارد شده است نیز، کم باشد. برخی از مردم عادی هم از این پیجرها استفاده میکردند و همانطور که در فیلمها هم مشاهده کردید حتی یک صندوقدار فروشگاه نیز از این پیجرها استفاده میکرد. نیروهای مدادی هم از این پیجرها استفاده میکردند. معلم مدرسه ما نیز از این پیجرها استفاده میکرد که الحمدالله اتفاقی برای وی نیفتاد. آنها این دستگاهها را با همکاری برخی کشورهای اروپایی که همواره شعارهای حقوق بشری سر میدهند در یک عملیات جاسوسی این پیجرها را با مواد منفجره جاگذاری کرده بودند.
صحبتهای سید حسن خمینی درخصوص رژیم صهیونیستی
سید حسن خمینی: این فکر که «اگر کاری با اسرائیل نداشته باشید، کاری با شما ندارد» غلط است. نتانیاهو میخواهند بماند، اما خرد جمعی اسرائیل این طور نیست که دغدغه اش بود و نبود یک نفر باشد. این نظر اسرائیل بود که نظمی که به ضرر اسرائیل رقم خورده بود را بهم بزند، نظمی که طوفان الاقصی بوجود آور. شاید اگر حزب الله حمله پیشدستانه میکردند بهتر بود. حزب الله از جمهوری اسلامی دستور نمیگیرد، جریانی مردمی و لبنانی است. اسرائیل آمادگی فروپاشی دارد. بستگی دارد ما چقدر پیش برویم. / جماران
تمجید روزنامه اصولگرا از پزشکیان و عراقچی
فرهیختگان نوشت: نکته مهمی که در اقدامات و موضعگیری اخیر دولت بهخصوص سفر رئیسجمهور به قطر و حالا سفر عراقچی به بیروت به چشم میخورد، همراهی دولت با مجموعه نظام حکمرانی است. واقع امر این است تصویری که از موضعگیریهای مقامات ایرانی در فضای بینالمللی منتشرشده تا الان یک تصویر یکپارچه بوده است. ادبیاتی که مسعود پزشکیان در محکومیت اقدامات رژیم به کار برده و تأکید کرده اگر اسرائیل دست از پا خطا کند، پاسخی محکمتر دریافت خواهد کرد، در صحبتهای مقامات نظامی ایران نیز دیده شده است. نکته مهم این است که برخلاف آنچه مقامات رژیم تصور میکردند، مجموعه نظام حکمرانی ایران در مواجهه با شیطنتهای رژیم موضعی یکپارچه گرفتند و با ادبیاتی صریح اقدامات آن را محکوم کردند. اظهارات رئیسجمهور و سفر عباس عراقچی را میتوان نمونه مشخصی از بهکارگیری هوشمندانه دیپلماسی بهعنوان یک اصل اساسی همراه با میدان دانست که میتواند همزمان منجر به تقویت اثرات رفتار در میدان و دیپلماسی شود.
اتصال برخی منتقدان تعلل در پاسخ به رژیم صهیونیستی به سرویسهای اطلاعاتی دشمن
روزنامه جام جم نوشت: یکی از مهمترین موضوعاتی که رهبر حکیم، شجاع و مقتدر انقلاب در این خطبهها بدان اشاره داشتند، توضیح روشن و شفاف رویکرد و سیاست ایران در مواجهه نظامی با دشمن صهیونیستی بود که با کلیدواژه «نه تعلل، نه شتابزدگی» به تشریح آن پرداختند. طرح این موضوع از این جهت حائز اهمیت بود که طی ماههای اخیر بهویژه پس از ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، خط رسانهای دشمن تلاش میکرد القا کند که تهران «توان»، «اراده» یا «شجاعت» لازم را برای تحقق وعده «خونخواهی» ندارد. از اینسو و در داخل کشور نیز برخی سوار بر موج انتظار بحق و مطالبهگری جدی مردم برای عملیاتیشدن وعده «انتقام سخت»، با تشدید فشار نامتعارف بر فرماندهان و دولتمردان، خواسته یا ناخواسته آنان را به تعلل در انجام این وعده متهم میکردند که در این مسأله، جوسازی برخی فعالان ناشناس شبکههای اجتماعی نیز بیتاثیر نبود و البته بعدا رصد خط و ربط آنان نشان داد که برخی از آنها اتفاقا متصل به اتاقهای عملیات سرویسهای اطلاعاتی دشمن بودهاند.
روایت روزنامه جوان از وفاق ملی بیسابقه در نمازجمعه ۱۳ مهر
جوان نوشت: «بیهیچ مجادلهای «جمعهی نماز» ۱۳ مهرماه ۱۴۰۳ یک پیروزی معنوی خارجازتصور بود که دستاوردهای آن غیرقابلمحاسبه است. آنچه را که دیگران گفتهاند، از «نمایش اقتدار با خواندن نماز و جمع شدن مقامات در یک نقطه در اوج تروریسم صهیونی» و «خطبهای هوشمندانه» و نظایر آن را وامیگذارم و فقط به مسئله «نماز سکولارها» اشاره میکنم! سکولارها و نمازنخوانها در صف نماز جمعه در جمعهی نماز؟! دو سال پیش در همین روزها بسیاری میگفتند و علیالاسلام السلام! چون آن وضعیت حجاب و آشوب را میدیدند و تعمیم میدادند به همهچیز. ولی دیروز برخی نوشتند در نماز حاضر شدند با آنکه هیچچیز از خواندن نماز نمیدانستند! شخصاً از اینگونه افراد در نماز دیدم. برخی دوستان سکولار هم پیام دادند که میخواهند در نماز شرکت کنند. اصلاحطلبانی هم نوشتند که آخرین نماز جمعه آنان، نماز هاشمی در ۸۸ بود ولی حالا دیگر آخرین نیست! این عزتی بود که خدا به ایران و به مردم مسلمان ایران و به رهبر معظم انقلاب و بالاتر از همه به اسلام داد تا در روزهایی که قرار بود دو سال از پایان جمهوری اسلامی گذشته باشد و حکومت سکولار در ایران برپا شده باشد، نماز سکولارها را هم ببینیم.
در شطرنج ایران و اسرائیل چه کسی برنده میشود؟
خراسان نوشت: «دو جور میتوان بازی شطرنج را انجام داد:۱- به شیوه آماتورها: که تصور میکنند شطرنج یعنی صرفاً زدن مهرههای حریف. فکر میکنند هرچقدر مهره بیشتری بزنند، پیروز نهایی هستند. کودکان این گونه بازی میکنند. سرخوش از زدن مهرهها هستند. ۲- به شیوه حرفهایها: بر اساس یک استراتژی کلان، وارد بازی میشوند و تارگت را کیش و مات حریف میگذارند. در این مدل، حرکت مهرهها، زدن مهرههای حریف، تغییر تاکتیک بازی و...، همه ذیل آن طرح کلانی است که از پیش طراحی شده. مدل ایران، اما مدل دوم است. بازی بر اساس استراتژی و داشتن یک طرح و اصول کلی. این طرح، حداقل چند جزء اصلی دارد:۱- ایران نباید آغازکننده «جنگ مستقیم» باشد. ۲- فشار باید روز به روز بر رژیم بیشتر شود. پس تسلیح و تجهیز هرچه بیشتر محور مقاومت اولویت راهبردی دارد. ۳- ناامن سازی رژیم، روز به روز باید بیشتر شود. پس باید کاری کرد که شهرکنشینان به خانههای خود برنگردند، به خصوص شهرک نشینان شمالی. ۴- ایجاد «حلقههای آتش»، دور تا دور رژیم. ۶ جبهه در حال جنگیدن است. ۵- مجموع این کارها باید منجر به یک چیز شود: فروپاشی از درون رژیم. دامنه اعتراضات و اغتشاشات باید تشدید شود و میشود. سوال اول: چه کسی پیروز بازی است؟ جواب: آن کسی که از استراتژی دقیقتری مبتنی بر محیط لحظهای بازی برخوردار است. هرکس که بتواند حرکتهای صحیح تری با مهرهها انجام دهد. سوال دوم: باید چه کنیم؟ جواب: باید مختصات دقیق این بازی و زمین بازی و مهرهها را برای مردم بگوییم. خیلی از نیروهای انقلابی هم حتی شناخت دقیقی از محیط بازی ندارند، چه برسد به عموم مردم.»
پیشنهاد جالب مهاجرانی به وزارت خارجه
عطاءالله مهاجرانی، سخنگوی دولت اصلاحات در اعتماد نوشت: با جنایات اسرائیل، نه تنها آتشبس اعلام نشد، بلکه شاهد کشتار بیشتر فلسطینیها در غزه و رفح و حتی کرانه غربی و توسعه تجاوز اسرائیل به لبنان و بمباران ضاحیه و شهادت سید حسن نصرالله و دیگر فرماندهان حزبالله و از جمله سردار نیلفروشان بودیم. به نظرم وزارت خارجه برای عبرتآموزی از تجربه تلفنهای رهبران اروپایی و یادداشتهای آمریکا، برای نشان دادن چهره مزورانه و هویت منافقانه و خدعهگر همه آنان متن این مذاکرات را اگر هم به صلاح نداند، منتشر کند و دراختیار کشورهای دوست ایران و حماس قرار دهد. یا چنانکه در دنیا مرسوم است بخشهایی از این مذاکرات دراختیار روزنامهنگاران قرار گیرد! کاری که وزارت خارجه آمریکا از طریق نیویورک تایمز انجام میدهد! رفتار ایران در پذیرش پیشنهاد منطقی و موجه و انساندوستانه بوده است.