دیپلماسی منطقهای؛
سفرهای عراقچی به مصر و لبنان با هدف کاهش تنش با آژانس، حمایت از محور مقاومت و ارسال پیام به آمریکا و متحدانش، بخشی از راهبرد دیپلماسی فعال ایران در آستانه مذاکرات هستهای است. این تحرکات نشان میدهد تهران بهدنبال تثبیت موقعیت خود در منطقه و تعدیل فشارهای بینالمللی است.
کد خبر: ۲۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۵
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا؛
در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، مذاکرات هستهای با ایران دوباره به کانون توجهات بینالمللی بازگشته؛ اما این بار با پیچیدگیهای مضاعف. تهران با اتکا به عقلانیت حاکمیتی و تجربههای پیشین، مسیر گفتوگو را نه از موضع ضعف، بلکه برای تثبیت حقوق خود آغاز کرد. با وجود حسن نیت ایران، گره اصلی همچنان در دستان آمریکایی است که در سال ۲۰۱۸ یکجانبه از برجام خارج شد و حالا با سابقهای پرخطا، در تلاش برای بازگشت است. از طرفی فرایند تصمیمگیری در ایران، برخلاف تصور رسانههای غربی، فرادولتی و در سطح شورای عالی امنیت ملی انجام میشود. توافق خوب آن است که عزت، استقلال و منافع ملت را حفظ کند.
در خصوص سه دور مذاکرات باید گفت که نخستین دور (در عمان) تنها امکانسنجی بود؛ نمادی از پذیرش شکست سیاستهای فشار حداکثری. دور دوم (در رم)، گام مهمتری برداشته شد: ایران سه مطالبه اصلی خود را مطرح کرد—تضمینهای حقوقی، لغو کامل تحریمها و حفظ غنیسازی. اما دور سوم (باز هم در عمان) با تنش همراه شد؛ آمریکا از مواضع اولیه عقب نشست و با درخواست توقف کامل غنیسازی، عملاً به خطوط قرمز ایران تاخت. واکنش قاطع تهران، توقف مذاکرات را رقم زد. درخصوص این تعویق مذاکرات باید گفت که از اختلافات داخلی در واشنگتن گرفته تا سنگاندازیهای اروپا، تهدید مکانیسم ماشه، فشار صهیونیستها و مطالبات حداکثری آمریکا، همه نشان از دشواری مسیر دارد. ایران اما ثابتقدم است: غنیسازی خط قرمز است، و حذف توان هستهای یعنی تسلیم در برابر سلطه. سناریوهای محتمل درخصوص آینده مذاکرات شامل: 1- توافق موقت و شکننده، برای نفسگیری طرفین 2- شکست مذاکرات و تداوم تقابل هوشمند 3- سناریوی نظامی با حمله احتمالی اسرائیل، پرهزینه و بینتیجه 4- توافق حداقلی منطقهای برای کنترل بحران 5- توافق جامع با حفظ حقوق ایران، اما دور از دسترس در کوتاهمدت. ایران در این نبرد دیپلماتیک، نهتنها از تجربه برجام آموخته، بلکه با صبر استراتژیک و انسجام حاکمیتی، مسیر خود را مشخص کرده است. گره در دستان آمریکاست، نه تهران.
کد خبر: ۲۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
ایران_ آذربایجان
سفر رئیسجمهور ایران به باکو، آغاز فصلی تازه در مناسبات تهران–باکو است؛ فصلی که میتواند با تمرکز بر چهار محور، توازن ژئوپلیتیک منطقه را به نفع ایران تغییر دهد.
۱_ کریدور ارس_ مقابله با زنگزور:
اتصال ریلی ارس–اردوباد، راهبردی برای خنثیسازی کریدور زنگزور است. این کریدور، ایران را به بازارهای آسیای مرکزی و شبکه ترانسکاسپین متصل میسازد.
۲_احیای جلفا–نخجوان: دیپلماسی ریلی
ایران میتواند با کاهش تنشهای منطقهای، خط ریلی فراموششده جلفا–نخجوان را احیا کند و ضمن سودآوری ترانزیتی، اعتمادسازی میان باکو و ایروان را رقم بزند.
۳_ رقابت در بازسازی قرهباغ: حضور شرکتهای ایرانی در بازسازی قرهباغ، مانع نفوذ ترکیه و رژیم صهیونیستی شده و فرصتی برای تقویت پیوندهای فرهنگی و تاریخی با آذربایجان است.
۴_ نهادسازی دوجانبه، از اقتصاد تا امنیت:
توسعه بازارچههای مرزی، همکاری در سازمانهای منطقهای و گفتوگو درباره مسائل راهبردی مانند رژیم حقوقی خزر، ضامن تحکیم روابط است.
در نهایت باید گفت که تنها راهبرد فعال دیپلماتیک است که میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و جایگاه ایران در قفقاز جنوبی را ارتقاء دهد.
کد خبر: ۲۶۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۷