۱۱:۴۶
۱۴۰۴/۰۱/۱۹
سکانسی از تئاتر سیاسی شیاطین؛

پشت‌پرده‌های سفر نتانیاهو به واشنگتن و ملاقات با ترامپ

سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، به واشنگتن و دیدار پرحاشیه با دونالد ترامپ، نه یک رویداد معمول دیپلماتیک، بلکه پرده‌ای نو از نمایشی کلاسیک در سیاست خاورمیانه محسب می‌شود که پیام آور نقشه‌های خبیثانه و منفعلانه و سراسر شکست و استیصال غرب و آمریکا در منطقه می‌باشد. این ملاقات، در نگاه نخست، تکرار کلیشه‌ای اتحاد سنتی تل‌آویوواشنگتن به نظر می‌رسد، اما زیر پوست این «همکاری استراتژیک»، لایه‌های پنهانی از محاسبات شیطانی وجود دارد که تنها با عبور از لنز انتقادی و تحلیل موشکافانه قابل رصد است. ترامپ و نتانیاهو در این دیدار، بی‌سر و صدا تلاش می‌کنند تا باقیماندهٔ پروژهٔ نرمال‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با برخی رژیم‌های عربی (تحت عنوان «توافق‌های ابراهیم») را احیا کنند. هدف، ایجاد جبهه‌ای یکپارچه علیه محور مقاومت و به حاشیه راندن مسئلهٔ فلسطین است. اما واقعیت این است که این توافق‌ها، با وجود تبلیغات رسانه‌ای، نتوانسته‌اند خیزش مردمی ملت‌های منطقه را – که هنوز اشغال قدس را نماد ظلم می‌دانند – ساکت کنند.یکی از محور‌های اصلی گفت‌و‌گو‌های نتانیاهو و ترامپ، تهدیدات ناشی از برنامه هسته‌ای ایران بوده است. نتانیاهو بر این باور است که احتمال دستیابی به توافق هسته‌ای جدید میان آمریکا و جمهوری اسلامی بسیار پایین است و به همین دلیل، او قصد دارد درباره اقدامات نظامی احتمالی در صورت شکست دیپلماسی، با ترامپ به توافق برسد. هر چند که همزمان نتانیاهو به دنبال کشاندن پای آمریکا در تقابل با ایران است و در مذاکرات هم طرح لیبی سازی ایران را به آمریکا ارائه داده است. گرچه این طرح هیچگاه عملی نخواهد شد.
نویسنده:
رامین نصیری کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۲۵۴۹

سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، به واشنگتن و دیدار پرحاشیه با دونالد ترامپ، نه یک رویداد معمول دیپلماتیک، بلکه پرده‌ای نو از نمایشی کلاسیک در سیاست خاورمیانه محسب می‌شود که پیام آور نقشه‌های خبیثانه و منفعلانه و سراسر شکست و استیصال غرب و آمریکا در منطقه می‌باشد. این ملاقات، در نگاه نخست، تکرار کلیشه‌ای اتحاد سنتی تل‌آویوواشنگتن به نظر می‌رسد، اما زیر پوست این «همکاری استراتژیک»، لایه‌های پنهانی از محاسبات شیطانی وجود دارد که تنها با عبور از لنز انتقادی و تحلیل موشکافانه قابل رصد است. برای جهانیان، این سفر نه یک دست‌دادن ساده، بلکه هشداری است بر تشدید پروژهٔ هژمونی منطقه‌ای غرب و متحدانش و همچنین زنگ خطری است برای کوک مجدد ناقوس جنایات بی حد و حصر غربی‌ها بر علیه بشریت. کلان موضوعات گفتگویی محتمل در این دیدار عبارت است از؛ تعرفه‌های تجاری جدید ترامپ، وضعیت منطقه و ادامه جنگ در غزه، موضوع پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران.

۱. زمینِ بازی: چرا اکنون؟ چرا آمریکا؟

الف) زمان‌بندی سفر

پیش از این قرار بود تا سفر نتانیاهو به ایالات متحده در هفته‌های بعد و در زمان هفته عید پسح (۱۴ آوریل تا ۲۱ آوریل) انجام شود، اما با تاکید و اصرار ترامپ این سفر خیلی زودتر از موعد مقرر انجام شد. این سفر نتانیاهو که همزمان با تشدید بحران‌های داخلی در آمریکا و اسرائیل – اعتراضات سراسری به سیاست‌های جنگی نتانیاهو و اعتراضات به سیاست‌های ترامپ در آمریکا – اتفاق می‌افتد نشان می‌دهد که این دو متحد در منجلاب افتاده به دنبال تلاش برای خروج از باتلاق‌ها و گرفتاری‌هایی هستند که هم اکنون در آن قرار دارند. ترامپ، که خود را معمار «توافق‌های قرن» می‌خواند، نیازمند نمایش پیروزی‌های نمادین و رسانه‌ای در موضوع پرونده هسته‌ای ایران و روند مذاکرات است و از سوی دیگر نتانیاهویی که به دنبال بازگرداندن تعرفه اعمال شده ترامپ علیه رژیم اسرائیل و همچنین تلاش برای جلوگیری از کاهش فشار حداکثری ایالات متحده بر علیه ایران است؛ بنابراین این دیدار، برای هر دو، ابزاری محسوب می‌شود برای بقا: نتانیاهو می‌خواهد با چسبیدن به تصویر «متحد بی‌بدیل آمریکا»، مشروعیت فروپاشیدهٔ داخلی خود را ترمیم کند و شهرک نشینان را با ترساندن از خطر دائمی محور مقاومت و به ویژه خطر تهدید هسته‌ای ایران کنترل کند، و ترامپی که در پی تحکیم پایگاه حمایتی راست افراطی و لابی‌های صهیونیستی در آمریکا است و می‌خواهد تا در خلال اخبار مذاکرات با ایران صحنه گردان و روایتگر اول فضای دیپلماسی بوده و همچنین به دنبال دلجویی از کارفرمای اصلی، یعنی رژیم منحوس صهیونی می‌باشد.

ب) واشنگتن؛ بازتعریف کننده هژمونی غرب

سفر نخست وزیر اسرائیل به واشنگتن به این منظور است که نتانیاهو و ترامپ به دنبال آن هستند تا مجدداً این صحنه را نمایش دهند که همچنان واشنگتن به عنوان قلب تپنده هژمونی نظام بین الملل توانایی حل و فصل بزرگترین و پیچیده‌ترین بحران نظام بین المللی (مسئله جنگ غزه) را دارد. البته این سفر در شرایطی رخ می‌دهد که محور مقاومت، با هوشمندی و ابتکار عمل خود، توازن قدرت را در منطقه به چالش کشیده است و معادلات را به کلی عوض کرده است. از یمن تا لبنان، نقش‌آفرینی جبههٔ مقاومت، محاسبات رژیم صهیونیستی و آمریکا را برهم زده است و عملاً تبدیل به باتلاقی شده است که غربی‌ها و صهیونیست‌ها با تقلای هر چه بیشتر خود، بیشتر مدفون شده و دستاورد محسوس و قابل اعتنایی نداشته‌اند. نتانیاهو می‌داند که بدون حمایت بی‌قید و شرط آمریکا، توانایی مقابله با محور مقاومت را ندارد. از سوی دیگر، واشنگتن به دنبال بازتعریف نقش خود به عنوان «دلال امنیتی» در خاورمیانه است تا از روند افول هژمونیک خود بکاهد.

۲. پشت پردهٔ دیپلماتیک: از نرمال‌سازی تا ادامه اشغالگری

الف) احیای معاملهٔ قرن؛ تلاش برای فراموشی فلسطینیان

ترامپ و نتانیاهو در این دیدار، بی‌سر و صدا تلاش می‌کنند تا باقیماندهٔ پروژهٔ نرمال‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با برخی رژیم‌های عربی (تحت عنوان «توافق‌های ابراهیم») را احیا کنند. هدف، ایجاد جبهه‌ای یکپارچه علیه محور مقاومت و به حاشیه راندن مسئلهٔ فلسطین است. اما واقعیت این است که این توافق‌ها، با وجود تبلیغات رسانه‌ای، نتوانسته‌اند خیزش مردمی ملت‌های منطقه را – که هنوز اشغال قدس را نماد ظلم می‌دانند – ساکت کنند.

همچنین استیصال و شکست صهیونیست‌ها در برابر مردم مقاوم غزه به رغم جنایت و جنگ تقریباً یک و نیم ساله اسرائیلی‌ها باعث شده است که پشت پرده این سفر نخست وزیر رژیم جعلی اسرائیل به آمریکا، تلاش برای لاپوشانی شکست‌ها و تلاش برای نشان دادن چهره پیروز و مسلط بر جنگ است.

نتانیاهو همچنین به دنبال آن است تا شهرک نشینان سرزمین‌های اشغالی را به این باور برساند که ادامه جنگ در غزه نه فقط صرفاً تصمیم شخصی او و مبتنی بر دیپلماسی فرد محورانه او، بلکه حاصل تصمیم مسئولین و سیاستمداران غربی و آمریکایی بوده و این ادامه جنگ برای نجات حیات سیاسی نتانیاهو نمی‌باشد بلکه پروژه‌ای بزرگتر در حال انجام است.

به نظر می‌رسد همچنین یکی دیگر از پشت پرده‌های اصلی سفر نتانیاهو به ایالات متحده و دیدار با ترامپ، خرید بیشتر تجهیزات و تسلیحات نظامی بوده و همچنین مجوز گرفتن برای ادامه خشونت و تجاوز به فلسطینی‌ها و تضمین گرفتن از آمریکا برای انواع حمایت‌های سیاسی، مالی، فناورانه و غیره.

در این بین البته موضوع بسیار مهم دیگر که باعث شده است تا ترامپ خواهان دیدار حضوری با بنیامین نتانیاهو باشد احتمالاً موضوع عدم کارکرد صحیح رژیم منحوس صهیونی در طول دو سال اخیر برای ایالات متحده باشد. ایالات متحده انتظار دارد تا رژیم به عنوان متحد استراتژیک ایالات متحده در منطقه، اولاً بتواند تا اشراف کاملی بر وضعیت منطقه داشته باشد و اهداف اسستعماری آمریکایی‌ها را برآورده کند در ثانی رژیم آمادگی کاملی برای پر کردن خلع حضور منطقه‌ای ایالات متحده در آینده داشته باشد. از منظر ترامپ زمان آن فرا رسیده است که آمریکا با کاهش بار مسئولیت بین المللی خود، هزینه‌های بین المللی خود را کاهش داده وبه بازسازی قدرت رو به افول خود و هژمونی در سراشیبی افول خود بپردازد.

ب) سایهٔ جنگ نیابتی

منابع آگاه از مذاکرات پشت در‌های بسته خبر می‌دهند که دو طرف بر گسترش همکاری‌های امنیتی در برابر ایران و متحدانش تأکید کرده‌اند. این شامل احتمال تشدید عملیات‌های خرابکارانه در خاک یمن، عراق، یا حتی لبنان و یا انجام برخی عملیات‌های نظامی مشترک است. نتانیاهو می‌خواهد با نمایش پشتیبانی ترامپ، پیامی به حزب‌الله و نیرو‌های مقاومت بفرستد: «ما هنوز دست بالاتر را داریم.»

از سوی دیگر احتمالاً طراحی و هماهنگی دو طرف برای پیشبرد اهداف نظام استکباری در منطقه و به ویژه در برابر یمن و ایران از دیگر اهداف پشت پرده سفر نتانیاهو به آمریکا است. همچنین انجام بازی رسانه‌ای و تلاش برای انجام عملیات روانی و ارعاب جامعه ملت‌های منطقه در برابر قدرت پوشالی غربی‌ها، از دیگر اهداف این سفر برآورد می‌شود. استفاده از این ملاقات به عنوان ابزاری برای القای شکست‌ناپذیری ائتلاف صهیونیست‌ها با آمریکایی‌ها و تضعیف روحیهٔ مقاومت از شگرد‌های این عملیات روانی برشمرده می‌شود.

ج) ایران؛ کانون اصلی توجهات جهانی

یکی از محور‌های اصلی گفت‌و‌گو‌های نتانیاهو و ترامپ، تهدیدات ناشی از برنامه هسته‌ای ایران بوده است. نتانیاهو بر این باور است که احتمال دستیابی به توافق هسته‌ای جدید میان آمریکا و جمهوری اسلامی بسیار پایین است و به همین دلیل، او قصد دارد درباره اقدامات نظامی احتمالی در صورت شکست دیپلماسی، با ترامپ به توافق برسد. هر چند که همزمان نتانیاهو به دنبال کشاندن پای آمریکا در تقابل با ایران است و در مذاکرات هم طرح لیبی سازی ایران را به آمریکا ارائه داده است. گرچه این طرح هیچگاه عملی نخواهد شد.

نتانیاهو همچنین در این دیدار تلاش خواهد کرد تا به منظور ضربه زدن به محور مقاومت، از قدرت ایالات متحده استفاده کند لذا احتمالاً پشت پرده اصلی این سفر تلاش برای اقناع ایالات متحده مبنی بر حضور نظامی مستقیم در منطقه و گسترش جنگ در منطقه و جنگیدن آمریکایی‌ها به نیابت از اسرائیل است.  چرا که اساساً رژیم منحوس صهیونی بعد از عملیات طوفان الاقصی نشان داده است که سست‌تر از خانه عنکبوت بوده و به تنهایی توانایی کنشگری فعال امنیتی در منطقه را ندارد و بسیار آسیب پذیر می‌باشد.

سخن پایانی

دیدار نتانیاهو و ترامپ، آخرین فصل داستان کهنه «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. اما تاریخ ثابت کرده که محور مقاومت، با تکیه بر اراده مردمی و استراتژی هوشمند، قادر است حتی پیچیده‌ترین توطئه‌ها را خنثی کند. امروز وظیفه نخبگان سیاسی، نه ترس از نمایش‌های دیپلماتیک، بلکه تبدیل هر حرکت دشمن به فرصتی برای بازتعریف هژمونی مقاومت است. به قول سان تزو: «جنگ واقعی، پیش از شروع نبرد، در ذهن استراتژیست‌ها برنده می‌شود.» بنابراین سفر نتانیاهو به واشنگتن نشان‌دهنده تلاش‌های مستمر اسرائیل غاصب برای تأمین منافع خود در یک محیط بین‌المللی پیچیده است. در حالی که نتانیاهو به دنبال تقویت روابط با آمریکا و کاهش تعرفه‌هاست، ترامپ نیز در پی آن است که از این فرصت برای تقویت پایگاه سیاسی خود استفاده کند.

با این حال، نتیجه این دیدار می‌تواند به‌طور مستقیم بر آینده روابط اسرائیل و آمریکا و همچنین امنیت منطقه‌ای تأثیر بگذارد. همچنین این دیدار را می‌توان تلاشی مذبوحانه از سوی دو جنایتکار معاصر برای نجات حیات سیاسی خود دانست. در نهایت، این سفر نه تنها به‌عنوان یک رویداد دیپلماتیک شیطانی، بلکه به‌عنوان تئاتر سیاسی شکست خوردگان بین المللی و تلاش مذبوحانه ایشان برای نمایش پیروزی‌های پوشالی تلقی می‌شود.

گزارش خطا