۱۳:۳۶
۱۴۰۴/۰۲/۲۲
از بن‌بست تا توافق احتمالی؛

بررسی دور چهارم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا

این دور از مذاکرات، در شرایطی بسیار حساس برگزار می‌شود. آمریکا تحت رهبری ترامپ، موضعی تهاجمی‌تر اتخاذ کرده است؛ به ویژه در قبال فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم توسط ایران. نماینده آمریکا، «استیو ویکاف»، به صراحت خواستار توقف کامل غنی‌سازی و حتی برچیده شدن زیرساخت‌های هسته‌ای ایران شده است؛ درخواستی که لحن تند آمریکا را تشدید کرده و سطح ریسک مذاکرات را بالا برده است. در سوی مقابل، ایران همچنان بر حق مسلم خود برای غنی سازی اورانیوم تأکید دارد. «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرده است که کشورش آماده توافقی است که تضمین دهد به سمت تسلیحات هسته‌ای نخواهد رفت، اما پذیرش مطالبات «غیرمنطقی و غیر واقع بینانه» آمریکا را ناممکن می‌داند. این بن‌بست، بازتابی از بی‌اعتمادی تاریخی و اهداف متضاد دو کشور است. یکی از ویژگی‌های بارز این مذاکرات، نبود اجماع داخلی در درون دولت آمریکا است. موضع آمریکا بین خواسته‌های سخت‌گیرانه و تمایل به توافق در نوسان است. این دوگانگی، روند گفت‌و‌گو‌ها را پیچیده‌تر کرده است. اظهارات علنی مقامات آمریکایی مبنی بر توقف کامل غنی‌سازی و نابودی تأسیسات هسته‌ای، ممکن است بخشی از یک تاکتیک مذاکره‌ای برای نمایش قدرت و کسب امتیاز بیشتر باشد. اما چنین موضعی می‌تواند مذاکرات را تا مرز فروپاشی پیش ببرد؛ به ویژه اگر از نگاه ایران، این خواسته‌ها تغییر مداوم خطوط قرمز تلقی شوند.
نویسنده :
حجت صالحی کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۲۶۸۳

بازگشت به میز مذاکره در میانه تنش‌های فزاینده

این دور از مذاکرات، در شرایطی بسیار حساس برگزار می‌شود. آمریکا تحت رهبری ترامپ، موضعی تهاجمی‌تر اتخاذ کرده است؛ به ویژه در قبال فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم توسط ایران. نماینده آمریکا، «استیو ویکاف»، به صراحت خواستار توقف کامل غنی‌سازی و حتی برچیده شدن زیرساخت‌های هسته‌ای ایران شده است؛ درخواستی که لحن تند آمریکا را تشدید کرده و سطح ریسک مذاکرات را بالا برده است. در سوی مقابل، ایران همچنان بر حق مسلم خود برای غنی سازی اورانیوم تأکید دارد. «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرده است که کشورش آماده توافقی است که تضمین دهد به سمت تسلیحات هسته‌ای نخواهد رفت، اما پذیرش مطالبات «غیرمنطقی و غیر واقع بینانه» آمریکا را ناممکن می‌داند. این بن‌بست، بازتابی از بی‌اعتمادی تاریخی و اهداف متضاد دو کشور است. یکی از ویژگی‌های بارز این مذاکرات، نبود اجماع داخلی در درون دولت آمریکا است. به گفته «روسبا پارسی»، رئیس برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای مؤسسه امور بین‌المللی سوئد، موضع آمریکا بین خواسته‌های سخت‌گیرانه و تمایل به توافق در نوسان است. این دوگانگی، روند گفت‌و‌گو‌ها را پیچیده‌تر کرده است. اظهارات علنی مقامات آمریکایی مبنی بر توقف کامل غنی‌سازی و نابودی تأسیسات هسته‌ای، ممکن است بخشی از یک تاکتیک مذاکره‌ای برای نمایش قدرت و کسب امتیاز بیشتر باشد. اما چنین موضعی می‌تواند مذاکرات را تا مرز فروپاشی پیش ببرد؛ به ویژه اگر از نگاه ایران، این خواسته‌ها تغییر مداوم خطوط قرمز تلقی شوند.

دیدگاه ایران؛ خط قرمز غنی سازی و نیاز به رفع تحریم‌ها

ایران با هدف اصلی «رفع تحریم‌های آمریکا» پای میز مذاکره بازگشته است. فشار‌های اقتصادی شدید، اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار داده و چشم‌انداز توافق جدید – مشابه برجام – می‌تواند روزنه‌ای به سوی رهایی از این وضعیت باشد. اما برای ایران، حفظ برنامه غنی سازی اورانیوم نه تنها یک مسئله فناورانه، بلکه یک حق حاکمیتی و ابزار چانه‌زنی کلیدی است. کنار گذاشتن این برنامه، از منظر مقامات ایرانی، خط قرمزی عبورناپذیر تلقی می‌شود. افزون بر موضوع هسته‌ای، برنامه موشکی ایران نیز به یکی از محور‌های اختلاف تبدیل شده است. آمریکا و متحدانش این برنامه را عامل بی‌ثباتی در منطقه می‌دانند؛ حال آنکه ایران آن را عنصری بنیادین در دکترین دفاعی‌اش قلمداد می‌کند. به باور کارشناسان، مذاکره بر سر محدودسازی این برنامه، بسیار دشوار و حساس و به طور دقیق‌تر غیرممکن خواهد بود.

بازیگران منطقه‌ای؛ از حاشیه تا قلب مذاکرات

نقش کشور‌های خلیج فارس؛ تسهیل‌گر یا مانع؟

حضور بازیگران منطقه‌ای، لایه‌ای دیگر به پیچیدگی مذاکرات می‌افزاید. سفر قریب الوقوع ترامپ به عربستان سعودی، قطر و دیگر کشور‌های عربی خلیج فارس، بیانگر اهمیت نقش آنان در آینده توافق است. این کشور‌ها خواهان ایران بدون بمب هسته‌ای هستند و ثبات منطقه را به نفع خود می‌دانند. کارشناسان معتقدند کشور‌های خلیج فارس می‌توانند با ارائه مشوق‌های اقتصادی، به ایران برای پیشبرد مذاکرات انگیزه دهند. گرچه رفع تحریم‌های آمریکا زمان‌بر خواهد بود، اما اعراب خلیج فارس می‌توانند با اقدامات اقتصادی فوری، پل میان مطالبات ایران و پیشنهادات آمریکا ایجاد کنند. نمی‌توان از مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا سخن گفت و نقشی برای اسرائیل قائل نشد. اسرائیل از دیرباز مخالف سرسخت هرگونه توافقی است که به ایران حتی امکان غنی‌سازی محدود دهد. در دولت ترامپ، جناح‌های تندرو حامی اسرائیل، مدافع الگوی موسوم به «الگوی لیبی» هستند؛ یعنی برچیده شدن کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران. از نگاه کارشناسان، چنین مطالباتی یا تاکتیکی برای چانه‌زنی است یا «قرص سمی» که شانس توافق را از بین می‌برد. چراکه پذیرش این شروط توسط ایران، بدون فشار نظامی، بعید به‌نظر می‌رسد. این خواسته‌ها بیش از آنکه هدف واقعی مذاکرات باشند، ابزاری برای رضایت افکار عمومی داخلی و متحدان منطقه‌ای‌اند.

آینده مذاکرات؛ بن‌بست یا توافق؟

خطر فروپاشی مذاکرات

مذاکرات جاری با چالش‌های جدی مواجه است؛ از بی اعتمادی متقابل گرفته تا فشار‌های داخلی و اهداف متضاد. آمریکا خواهان توقف غنی‌سازی و برچیدن زیرساخت‌هاست، در حالی‌که ایران به‌دنبال رفع تحریم‌ها و حفظ برنامه موشکی است. در چنین شرایطی، خطر بن‌بست بسیار بالاست. اگر یکی از طرفین احساس کند طرف مقابل با نیت واقعی وارد گفت‌و‌گو نشده یا خواسته‌هایی غیرقابل پذیرش مطرح می‌کند، مذاکرات می‌تواند متوقف شود و تنش‌های جدیدی رقم بخورد. با این حال، نشانه‌هایی از آمادگی برای توافق همچنان وجود دارد. ترامپ توافق دیپلماتیک را رد نکرده و ایران نیز تمایل خود برای توافقی که تضمین عدم ساخت بمب هسته‌ای را می‌دهد، اعلام کرده است. راه حل، یافتن فرمولی است که به هر دو طرف امکان پیروزی نسبی در فضای داخلی دهد و همزمان دغدغه‌های اساسی طرف مقابل را پاسخ دهد. از جمله راهکار‌ها می‌توان به اجرای مرحله‌ای، تضمین‌های طرف ثالث، یا استفاده از کشور‌های منطقه به عنوان تسهیل‌گر اشاره کرد. نتیجه مذاکرات هسته‌ای، اثرات عمیقی بر امنیت خاورمیانه خواهد داشت. توافق موفق، می‌تواند ریسک اشاعه سلاح هسته‌ای و رقابت تسلیحاتی را کاهش دهد، تنش‌های ایران با همسایگانش را فرو بنشاند و زمینه همکاری‌های گسترده‌تری در حوزه انرژی، تجارت و مبارزه با تروریسم فراهم کند. در مقابل، شکست مذاکرات می‌تواند به افزایش نفوذ تندروها، بالا رفتن احتمال درگیری نظامی و آغاز رقابت تسلیحاتی جدید منجر شود. اهمیت این مذاکرات، نه فقط برای ایران و آمریکا، بلکه برای کل جامعه بین‌المللی، بسیار حیاتی است. در سطح جهانی، این مذاکرات آزمونی مهم برای نظام بین‌المللی عدم اشاعه است. موفقیت دیپلماسی، می‌تواند امید به حل منازعات هسته‌ای از راه مذاکره را تقویت کند. در حالی‌که شکست آن، اعتبار جامعه جهانی در جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای را زیر سوال خواهد برد.

جمع بندی: دیپلماسی در مسیر پرمخاطره

مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، نمونه‌ای از چالش‌های دیپلماسی در دنیای پرتنش امروز است؛ جهانی که در آن ملی‌گرایی، رقابت‌های منطقه‌ای و بی ثباتی قدرت‌ها، مسیر توافق را دشوارتر کرده است. با این وجود، تاریخ نشان داده حتی عمیق‌ترین اختلافات نیز با دیپلماسی خلاقانه، صبورانه و مبتنی بر اراده سیاسی قابل حل است. هفته‌ها و ماه‌های پیش رو، تعیین خواهد کرد که آیا دو طرف – با حمایت شرکای منطقه‌ای و بین‌المللی – می‌توانند راهی نو به سوی امنیت، ثبات و حفظ اصول عدم اشاعه باز کنند یا نه. پشت سر هر توافق یا شکست، انسان‌هایی هستند که باید مواضع غیرقابل جمع را به هم نزدیک کنند، انتظارات داخلی را مدیریت کنند و در میانه میدان مین سیاسی و استراتژیک حرکت کنند. توانایی این مذاکره‌کنندگان در ایجاد اعتماد، یافتن زمین مشترک و تدوین توافقی قابل قبول برای همه، سرنوشت مذاکرات و آینده صلح در منطقه را تعیین می‌کند.

گزارش خطا