برچسب ها - سیاست خارجی آمریکا
ترامپ و منطقه؛
❇️ 1. مقصد بی‌سابقه برای اولین سفر: برخلاف رؤسای جمهور پیشین، ترامپ سفر اول خارجی‌اش در سال ۲۰۲۵ را به عربستان، امارات و قطر انجام داد؛ نه برای دیپلماسی سنتی، بلکه برای جذب سرمایه و ثروت نفتی این کشورها.❇️ 2. باج مالی در ازای امنیت صوری: ترامپ در داووس اعلام کرد از عربستان حداقل ۱ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری می‌خواهد؛ در حالی که سعودی‌ها پیش‌تر ۶۰۰ میلیارد دلار تعهد داده بودند. امارات هم متعهد به سرمایه‌گذاری ۱.۴ تریلیون دلاری طی ۱۰ سال در آمریکا شده است!❇️ 3. اجلاس میلیاردرها در ریاض: همزمان با سفر ترامپ، اجلاس بزرگ سرمایه‌گذاری با حضور غول‌هایی مثل بلک‌راک، سیتی‌گروپ، آلفابت، آی‌بی‌ام، پالانتیر و دیگر شرکت‌های بزرگ وال‌استریت و سیلیکون‌ولی در ریاض برگزار شد؛ مکمل اقتصادی پروژه چشم‌انداز ۲۰۳۰ بن‌سلمان. ❇️ 4. نفت شما، امنیت ما؟ یا توهم امنیت؟ در ظاهر، آمریکا به این کشورها امنیت می‌فروشد، اما تجربه‌هایی چون شکست عربستان در یمن و موشک‌باران آرامکو نشان داده که این امنیت، اغلب گران، ناکارآمد و توهمی است!❇️ در مجموع، سفر ترامپ به سه کشور حاشیه خلیج فارس ترکیبی از اهداف دیپلماتیک و منافع تجاری خانوادگی است که واکنش‌های متفاوتی را در سطح بین‌المللی برانگیخته است. این سفر که نشان‌دهنده رویکرد جدید دولت آمریکا در غرب آسیا و خلیج فارس بوده و ممکن است تأثیرات قابل توجهی بر روابط آمریکا با کشورهای منطقه و بر تحولات منطقه‌ای داشته باشد، می‌تواند است باعث تقویت روابط آمریکا با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شود. ❇️ به طور کلی، چشم‌انداز سفر ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج فارس مثبت است، اما چالش‌ها و محدودیت‌هایی نیز وجود دارد که می‌تواند مانع از تحقق کامل اهداف مورد نظر به ویژه برای سه کشور عربی میزبان ترامپ شود.
کد خبر: ۲۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۳

از بن‌بست تا توافق احتمالی؛
این دور از مذاکرات، در شرایطی بسیار حساس برگزار می‌شود. آمریکا تحت رهبری ترامپ، موضعی تهاجمی‌تر اتخاذ کرده است؛ به ویژه در قبال فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم توسط ایران. نماینده آمریکا، «استیو ویکاف»، به صراحت خواستار توقف کامل غنی‌سازی و حتی برچیده شدن زیرساخت‌های هسته‌ای ایران شده است؛ درخواستی که لحن تند آمریکا را تشدید کرده و سطح ریسک مذاکرات را بالا برده است. در سوی مقابل، ایران همچنان بر حق مسلم خود برای غنی سازی اورانیوم تأکید دارد. «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرده است که کشورش آماده توافقی است که تضمین دهد به سمت تسلیحات هسته‌ای نخواهد رفت، اما پذیرش مطالبات «غیرمنطقی و غیر واقع بینانه» آمریکا را ناممکن می‌داند. این بن‌بست، بازتابی از بی‌اعتمادی تاریخی و اهداف متضاد دو کشور است. یکی از ویژگی‌های بارز این مذاکرات، نبود اجماع داخلی در درون دولت آمریکا است. موضع آمریکا بین خواسته‌های سخت‌گیرانه و تمایل به توافق در نوسان است. این دوگانگی، روند گفت‌و‌گو‌ها را پیچیده‌تر کرده است. اظهارات علنی مقامات آمریکایی مبنی بر توقف کامل غنی‌سازی و نابودی تأسیسات هسته‌ای، ممکن است بخشی از یک تاکتیک مذاکره‌ای برای نمایش قدرت و کسب امتیاز بیشتر باشد. اما چنین موضعی می‌تواند مذاکرات را تا مرز فروپاشی پیش ببرد؛ به ویژه اگر از نگاه ایران، این خواسته‌ها تغییر مداوم خطوط قرمز تلقی شوند.
کد خبر: ۲۶۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۲

ایران - آمریکا؛
چهارمین دور مذاکرات هسته ای میان مقامات دو کشور ایران و آمریکا در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ماه در شهر مسقط، پایتخت عمان، برگزار شد. این مذاکرات در حالی انجام شد که تنش ها در منطقه افزایش یافته و فشارهای سیاسی زیادی از سوی بازیگران مختلف بین المللی بر دو طرف وارد می شود. ❇️به طور کلی می‌توان 3 محور اصلی برای چهارمین دوره از مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا در مسقط در نظر گرفت: 1. موضوع مربوط به غنی سازی اورانیوم 2. موضوع مربوط به تحریم‌های اعمال شده علیه ایران 3. موضوع مرتبط با برنامه موشکی ایران. ❇️ عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، مذاکرات را«صریحتر و جدیتر» از دوره های قبل توصیف کرد و اظهار داشت که بحث‌های مفیدی در این دوره مطرح شده است. در مقابل، استیو ویتکوف، نماینده ویژه آمریکا، نیز مذاکرات را مثبت ارزیابی کرد. ❇️با این حال می توان با توجه به روند برگزاری چهار دوره مذاکرات اخیر چند سناریوی اصلی را برای آینده مذاکرات میان دو کشور طرح کرد: 1. شکل گیری توافق گام به گام در سطح محدود 2. شکست کامل مذاکرات و تشدید تنش میان دو کشور 3. ادامه مذاکرات بدون نتیجه قطعی و نهایی. ❇️با این حال موضوعات مهمی مانند: 1. سفر ترامپ به خاورمیانه 2. تنش های منطقه ای می تواند تا حد زیادی چشم اندازه آینده مذاکرات میان آمریکا و ایران را تغییر دهد.
کد خبر: ۲۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱

مبهم و متوهم همانند ترامپ؛
سفر سه روزه دونالد ترامپ به غرب آسیا در ۱۳ تا ۱۵ مه، با زمزمه‌های «خبر بزرگ» او، گمانه‌زنی‌ها درباره آتش‌بس در غزه و طرح دو دولتی را داغ کرده است. این سفر، فراتر از نمایش قدرت، تحت تأثیر نیازهای اقتصادی آمریکا و تغییرات ژئوپلیتیکی شکل گرفته است.◽️ آتش‌بس غزه: ترامپ به دنبال دستاورد دیپلماتیک و نمایش چهره صلح‌طلب آمریکاست. طرح آتش‌بس می‌تواند به «اشغال مدرن» غزه با کنترل کمک‌ها توسط شرکت‌های خصوصی منجر شود. مقاومت فلسطین شروط خود را دارد: پایان تجاوزات، رفع محاصره و بازگشت آوارگان.طرح دو دولتی: وعده به رسمیت شناختن فلسطین مبهم است و حاکمیت واقعی را به آن نمی‌دهد. این طرح با تثبیت اشغال و حذف حماس، حقوق اساسی فلسطینی‌ها را نادیده می‌گیرد. محور مقاومت آن را فاقد مشروعیت و محکوم به شکست می‌داند. تأثیر سفر ترامپ: هدف، حفظ هژمونی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است. مقاومت فلسطین و حمایت محور مقاومت، این طرح‌ها را با چالش جدی مواجه کرده‌اند. تجربه شکست‌هایی مثل معامله قرن، نشان‌دهنده ضعف رویکرد قمارگونه ترامپ است. چشم‌انداز منطقه: سیاست‌های آمریکا با ابهام و فشار همراه است، اما ایستادگی ملت فلسطین و هوشیاری منطقه، شانس موفقیت این طرح‌ها را کم کرده است. آینده غرب آسیا نه در دست سیاستمداران خارجی، بلکه به اراده مردم آن وابسته است.
کد خبر: ۲۶۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱

از بن تا برجام؛
در دنیای سیاست، بدعهدی چیز تازه‌ای نیست؛ اما وقتی پای آمریکا و ایران وسط باشد، این بدعهدی‌ها به یک الگوی تکراری تبدیل می‌شوند! از همکاری ایران در کنفرانس بن برای ثبات افغانستان گرفته تا امضای برجام در ۲۰۱۵، ایران بارها نشان داده آماده تعامل است؛ اما در پاسخ چه دریافت کرده؟ ۱_ قرار گرفتن در محور شرارت ۲_ خروج یک‌جانبه از برجام۳_ تحریم‌های گسترده اقتصادی. در حالی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید کرده بود ایران به تعهداتش پایبند است، ترامپ در ۲۰۱۸ با شعار فشار حداکثری، همه چیز را زیر پا گذاشت. آمریکا نه‌تنها در برابر ایران، بلکه در اوکراین، کره شمالی و حتی با کانادا و مکزیک هم سابقه عهدشکنی دارد!نتیجه؟ اعتماد دوباره به آمریکا یعنی بازی با آتش! راه‌حل؟ تمرکز بر خودکفایی، اقتصاد مقاومتی و تقویت روابط با شرق و همسایگان. البته ممکن است در آینده نزدیک، کشور به سمت یک توافق موقت با آمریکا پیش برود؛ اما برای حل ریشه‌ای مشکلات که عمدتاً اقتصادی است، تنها راه مطمئن، حرکت به سوی خودکفایی و اقتصاد مقاومتی است تا با هر بدعهدی غربی‌ها، کشور دچار تزلزل نشود.
کد خبر: ۲۶۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۷

مذاکرات ایران- آمریکا؛
ترامپ شخصیتی بی ثبات دارد که در لحظه تصمیم می‌گیرد و ممکن است بعد از اندک زمانی از تصمیم خود پشیمان شود و یا نقض آن عمل کند. مواجهه ترامپ با جمهوری اسلامی ایران، به‌رغم تصورات پیشین او تبدیل به چالشی اساسی برای آمریکا و ترامپ شده است. 1) درست در روزهای ابتدایی ریاست جمهوری دور دوم ترامپ بود که او مدعی شد ایران باید کنترل شود و سیاست فشار حداکثری همراه با حمله نظامی به ایران می‌تواند تا ایران را به زانو در آورده و تسلیم کند. او ادعا می‌کرد که برای کنترل فعالیت‌های هسته‌ای ایران تنها کافی است تا چند بمب افکن آمریکایی به پرواز در بیایند و مراکز مهم و حیاتی هسته‌ای ایران را بمباران کنند. در حالی که ارسال نامه به تهران و درخواست برای مذاکره و قبول شرایط ایران برای ادامه مذاکرات نشان داد که ادعاهای اولیه ترامپ دروغی بیش نبود. 2) دومین دروغ ترامپ در نیازمندی به مذاکرات است. او بار ها ادعا کرده است که ایران نیازمند مذاکره و توافق است و یا با ادبیاتی رکیک مدعی شد که کشورهای دنیا برای انجام توافق حاضر هستند تا هرکاری انجام دهند اما مستندات موجود نشان می‌دهد که اتفاقاً درخواست برای مذاکره و ارسال نامه و دعوت به مذاکره از طرف آمریکا و ترامپ بوده است. به اذعان بسیاری از تحلیلگران ترامپ در شرایط بحرانی سیاست خارجی خود به دنبال دستیابی به موفقیت نسبی در روابط با ایران و دستاورد سازی برای دولت خود است. 3) سومین دروغ بزرگ ترامپ در نحوه تعامل و مذاکرات بوده است. او ابتدا گفت که مذاکرات به صورت مستقیم خواهد بود، سپس گفت که این مذاکرات تحت پوشش مستقیم رسانه‌ها و خبرگزاری خواهد بود، در نهایت هم ادعا کرد که مواضع مسئولین جمهوری اسلامی ایران خلاف واقع است. در حالی که مذاکرات غیر مستقیم و با واسطه گری عمان انجام شد، به صورت محرمانه و خارج از پوشش رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها انجام شد و مطابق با اظهارات و مواضع مسئولین جمهوری اسلامی ایران رقم خورد.
کد خبر: ۲۵۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۵

سکانسی از تئاتر سیاسی شیاطین؛
سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، به واشنگتن و دیدار پرحاشیه با دونالد ترامپ، نه یک رویداد معمول دیپلماتیک، بلکه پرده‌ای نو از نمایشی کلاسیک در سیاست خاورمیانه محسب می‌شود که پیام آور نقشه‌های خبیثانه و منفعلانه و سراسر شکست و استیصال غرب و آمریکا در منطقه می‌باشد. این ملاقات، در نگاه نخست، تکرار کلیشه‌ای اتحاد سنتی تل‌آویوواشنگتن به نظر می‌رسد، اما زیر پوست این «همکاری استراتژیک»، لایه‌های پنهانی از محاسبات شیطانی وجود دارد که تنها با عبور از لنز انتقادی و تحلیل موشکافانه قابل رصد است. ترامپ و نتانیاهو در این دیدار، بی‌سر و صدا تلاش می‌کنند تا باقیماندهٔ پروژهٔ نرمال‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با برخی رژیم‌های عربی (تحت عنوان «توافق‌های ابراهیم») را احیا کنند. هدف، ایجاد جبهه‌ای یکپارچه علیه محور مقاومت و به حاشیه راندن مسئلهٔ فلسطین است. اما واقعیت این است که این توافق‌ها، با وجود تبلیغات رسانه‌ای، نتوانسته‌اند خیزش مردمی ملت‌های منطقه را – که هنوز اشغال قدس را نماد ظلم می‌دانند – ساکت کنند.یکی از محور‌های اصلی گفت‌و‌گو‌های نتانیاهو و ترامپ، تهدیدات ناشی از برنامه هسته‌ای ایران بوده است. نتانیاهو بر این باور است که احتمال دستیابی به توافق هسته‌ای جدید میان آمریکا و جمهوری اسلامی بسیار پایین است و به همین دلیل، او قصد دارد درباره اقدامات نظامی احتمالی در صورت شکست دیپلماسی، با ترامپ به توافق برسد. هر چند که همزمان نتانیاهو به دنبال کشاندن پای آمریکا در تقابل با ایران است و در مذاکرات هم طرح لیبی سازی ایران را به آمریکا ارائه داده است. گرچه این طرح هیچگاه عملی نخواهد شد.
کد خبر: ۲۵۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۹

ایران- آمریکا؛
نامه اخیر رئیس جمهور آمریکا به ایران، نمونه ای آشکار از تداوم راهبرد فرسوده «تهدید و تطمیع» است که طی چهار دهه گذشته، هسته اصلی سیاست‌گذاری واشنگتن در قبال ایران بوده است. این رویکرد، که بر دو پایه توهمِ برتری مطلق قدرت آمریکا و بی اعتنایی به واقعیت های ژئوپلیتیک غرب آسیا استوار است، نه تنها نتوانسته به اهداف ادعایی آمریکا دست یابد، بلکه موجب افزایش شکاف اعتماد میان دو کشور، تقویت گفتمان مقاومت در ایران و تضعیف جایگاه بین المللی واشنگتن شده است.در مقابل اما جمهوری اسلامی با تکیه بر سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت»، هرگونه مشارکت در «دیپلماسی نمایشی» آمریکا را رد کرده است. آینده روابط ایران و آمریکا نه در نامه های نمادین که در توانایی واشنگتن برای عبور از ذهنیت‌های منسوخ جنگ سرد و پذیرش نقش ایران در شکل دهی به «نظم جدید جهانی» تعیین خواهد شد. تا آن زمان، بن بست کنونی نه تنها تداوم می یابد، بلکه هزینه های استراتژیک آن برای آمریکا در غرب آسیا و نظام بین الملل، فزاینده خواهد بود.
کد خبر: ۲۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵

تحولات یمن؛
تحولات اخیر در یمن نشان‌دهنده یک جنگ نابرابر است که میان نیروهای انصارالله و ائتلاف سعودی-آمریکایی در حال انجام است. این جنگ نه تنها به لحاظ نظامی بلکه به لحاظ اطلاعاتی نیز دچار چالش‌های جدی است. صهیونیست‌ها و آمریکا به عنوان بازیگران اصلی در این بحران، به رغم تلاش‌های خود، هنوز نتوانسته‌اند به اهداف خود در یمن دست یابند. این ناکامی‌ها نشان‌دهنده ضعف اطلاعاتی و استراتژیک آن‌ها در این منطقه است.یکی از اهداف کلیدی دشمنان، حذف یمن از معادلات غزه و اعمال نظر خود در این منطقه است. با این حال، تا کنون این تلاش‌ها با ناکامی مواجه شده است. یمن به عنوان یک بازیگر کلیدی در محور مقاومت، نه تنها به طور مستقل عمل می‌کند بلکه به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در معادلات غزه نیز شناخته می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده همبستگی و هماهنگی میان کشورهای محور مقاومت است.
کد خبر: ۲۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۱

زلنسکی در ایستگاه آخر؛
مشاجره ترامپ و زلنسکی نمایشی تلخ از واقعیت‌های پشت پرده سیاست جهانی بود. این حادثه نشان داد که قدرت‌های بزرگ چگونه از بحران‌ها برای پیشبرد منافع خود استفاده می‌کنند و کشورهای کوچک‌تر را تحت فشار قرار می‌دهند. این ماجرا باید هشداری جدی برای تمام کشورهایی باشد که گمان می‌کنند وابستگی به غرب راه‌حل مشکلاتشان است. تاریخ بارها ثابت کرده است که تنها اتکا به توان داخلی و حفظ استقلال می‌تواند ضامن بقای یک ملت باشد. واقعیت این است که هم ادامه جنگ و هم پایان جنگ، هر دو برای ایالات متحده دارای منافع متعددی است. در صورت ادامه جنگ اوکراین، فروش بیشتر تسلیحات به اوکراین و همچنین وابسته سازی هرچه بیشتر اروپایی‌ها به انرژی و کالا و حمایت‌های آمریکا رقم خواهد خورد. در چنین شرایطی باتلاق جنگ اوکراین می‌تواند انزوای روسیه را نیز تقویت کند و نهایتاً اروپایی‌ها را کت بسته به دامن آمریکایی‌ها بیاندازد. اما پایان جنگ و پذیرش شرایط آمریکایی نیز بار دیگر مزایای متعدد دیگری برای آمریکایی‌ها خواهد داشت. اول اینکه شعار انتخاباتی ترامپ محقق خواهد شد، دوم اینکه نقش رهبری بین المللی ایالات متحده مجدداً برگردانده خواهد شد و همگان به نقش اصلی هژمونیک بودن ایالات متحده برای حل و فصل بحران‌های بین المللی صحه خواهند گذاشت، سوم اینکه اروپایی‌ها چاره‌ای جز تمکین از آمریکا نخواهند داشت، چهارم اینکه روسیه خود را نه در مقابل آمریکا بلکه در مقابله دولت‌های اروپایی بازتعریف خواهد کرد، پنجم آن که منابع و معادن اوکراینی به یغما برده شده و اقتصاد اروپا کاملاً در دستان آمریکایی‌ها خواهد بود.
کد خبر: ۲۴۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

ترامپ و تحقیر اروپا؛
ترامپ با اتخاذ مواضع بی‌سابقه‌ای همچون متهم کردن اوکراین به آغاز جنگ با روسیه و دیکتاتور خواندن زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، نه تنها متحدان اروپایی خود را شوکه کرد، بلکه به وضوح نشان داد که حمایت از اوکراین در برابر تجاوز روسیه برای او اولویتی ندارد. این اقدامات، که با قطع کمک‌های نظامی و اقتصادی به اوکراین همراه بود، بسیاری از سیاستمداران اروپایی را به این نتیجه رساند که آمریکا دیگر نمی‌تواند شریکی قابل‌اعتماد برای امنیت اروپا باشد.از سوی دیگر، اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه اروپا کمک‌های خود را به اوکراین به صورت وام ارائه می‌دهد، در حالی که آمریکا کمک‌های بلاعوض ارائه کرده است، نشان‌دهنده تلاش او برای تحقیر اروپا و زیر سؤال بردن نقش این قاره در حمایت از اوکراین بود. ترامپ همچنین با تهدید به کاهش تعهدات امنیتی آمریکا نسبت به اروپا و استقبال از بازگشت پوتین به صحنه جهانی، نشان داد که سیاست خارجی او نه تنها در تقابل با منافع اروپا قرار دارد، بلکه می‌تواند موجودیت اتحادیه اروپا را نیز تهدید کند. این وضعیت باعث شد برخی سیاستمداران اروپایی آشکارا اعلام کنند که ائتلاف فراآتلانتیکی دیگر وجود ندارد و اروپا باید به دنبال استقلال راهبردی از واشنگتن باشد.
کد خبر: ۲۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸

مذاکرات بدون حضور اوکراین؛
مذاکره مستقیم دولت آمریکا با دولت روسیه یکی از مهم ترین اخبار این روزهاست. هیئت آمریکایی و هیئت روسی در عربستان درخصوص جنگ اوکراین دیدار کردند. نکته حالب ماجرا آنجاست که هیچ نماینده ای از اوکراین در این دیدار حضور نداشت. ظاهراً دونالد ترامپ قصد دارد جنگ اوکراین را به شیوه‌ای که خود صلاح می‌داند، پایان دهد و در این زمینه به هیچ عنوان مشورتی را با دولت و ملت اوکراین نیز انجام نمی‌دهد. از این رو به نظر می‌رسد که آمریکا عملاً در حال تعیین سرنوشت مردم اوکراین بدون مشورت با آن‌ها و به طور خاص دولت این کشور است. گویی نه جان اوکراینی‌ها و نه سرزمینشان و نه منافع آنها برای آمریکای ترامپ ذره‌ای ارزش ندارد. سیاست‌های ترامپ در مورد جنگ اوکراین، آمریکا را بی اعتبار‌تر از هر زمان دیگری نزد کشور‌های مختلف جهان کرد و اکنون جهانیان به عینه می‌بینند که عاقبت اعتماد کردن به وعده‌های دولت آمریکا در مورد رویداد‌های مهم مرتبط با کشورشان، می‌تواند چه تبعات مهلکی را به دنبال داشته باشد.
کد خبر: ۲۴۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰

تقابل و تضاد ساختار و کارگزار؛
هر سال که می‌گذرد سیاست های تهاجمی آمریکا شدت بیشتری به خود می گیرد. حال با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید آمریکا که خوی و خصلت پرخاشگری و رادیکالیسمی آن زبانزد است؛ می خواهد این‌بار تندروتر از دوره گذشته، نفرت و دشمنی همه جانبه ای علیه کشورهای مختلف در اقصی نقاط جهان به وجود آورد. بحران غزه، در کشورهای مختلف جهان «افزایش تقابل و تضاد ساختار و کارگزار» را به ارمغان آورد و متأثر از آن موقعیت و مشروعیت خیلی از رهبران سیاسی در نزد افکار عمومی تحت الشعاع قرار گرفت و از همه مهمتر اعتبار و حیثیت ماهیت سیاسی و اندیشه‏ای جهان غرب که داعیه نظام سیاسی دموکراتیک و مدافع حقوق بشری را یدک می‌کشید، بیش از پیش تضعیف کرد. اگرچه می‌دانیم میزان وابستگی برخی کشورها به ایالات متحده آمریکا به قدری عمیق است که عملاً امکان رهایی‌شان را سخت و یا حتی غیرممکن کرده است؛ اما همان‌طور که نوام چامسکی، اندیشمند و نظریه پرداز مشهور آمریکایی گفته است «افول آمریکا آغاز شده و تصور مقام های آمریکایی درباره اینکه این کشور قدرت بلامنازع دنیا خواهد ماند جز خیال خوش نبوده است». لذا به قول تد گالن کارپنتر در این «افول موریانه‌ای» آمریکا، کشورهای جهان می توانند با وحدت در مقابل سیاست های تهاجمی آمریکا بایستند و ما شاهد قدرت‌های نوظهوری باشیم که نگاه متفاوت به عرصه حکمرانی و سیاست ورزی دارند. امید است برخلاف یک سال اخیر که مخالفت ها و اعتراضات کشورهای مختلف اسلامی و غیراسلامی در همان حد زبانی محدود ماند و عملاً اقدامات جدی علیه جنایات بی بدیل رژیم صهیویستی و حامی اصلی آن آمریکا از سوی کشورهای مختلف جهان به ویژه کشورهای اسلامی صورت نگرفت؛ این‌بار شاهد وحدت در سپهر ساختاری و سیاسی باشیم و با انتشار بیانیه های مشترک ضمن ابراز مخالفت همه جانبه، در عرصه عمل هم شاهد اقدامات قاطعانه علیه پیشنهاد شرم آور و ضدحقوق بشری ترامپ باشیم.
کد خبر: ۲۴۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

پیروزی شیعیان در دولت لبنان؛
سیاست های مداخله جویانه و اعمال نفوذ ایالات متحده آمریکا در کشور لبنان سابقه دیرینه ای دارد. دلیل این امر از یک سو به ساختار ضعیف سیاسی لبنان بازمی گردد که از دیرباز زمینه دخالت های منطقه ای و بین المللی را در این کشور کوچک در اقصی نقاط غرب آسیا فراهم کرده است. از دیگر سو، تعهد خاص واشنگتن نسبت به کیان و امنیت رژیم غاصب موجب شده است، مقامات آمریکایی همواره حزب الله را به عنوان نماد مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل تحت فشار قرار دهند. در شرایط فعلی که حزب الله در اثر جنگ ویرانگر رژیم صهیونیستی دچار آسیب شده است، دولت جدید ترامپ به زعم خود فرصت مناسبی یافته تا پروژه فشار سیاسی بر حزب الله را پس از فشارهای امنیتی و نظامی توسط تل آویو، تکمیل نماید. سفر شتابزده اورتگاس، نماینده ترامپ به بیروت برای تشکیل دولت جدید لبنان و اظهارات نسنجیده و مداخله جویانه او در دیدار با مقامات لبنان در این راستا قابل ارزیابی است. از نظر آمریکا حضور حزب الله در دولت خط قرمز محسوب می شود. با این حال موج محکومیت گسترده از سوی جریان های سیاسی و مردمی لبنان علیه معاون فرستاده آمریکا به خاورمیانه، مانع تاثیرگذاری جدی و عملی کاخ سفید در روند تشکیل دولت جدید لبنان شد. از این منظر دولت افراطی ترامپ در ابتدای کار خود در پرونده لبنان یک ناکامی تازه سیاسی را آزمود. در واقع حاکمان جدید کاخ سفید گویی نمی دانند که حزب الله نه تنها یک سازمان مقاومت مردمی است؛ بلکه طی سه دهه گذشته وارد روند سیاسی شده و با توجه به دارا بودن پایگاه گسترده اجتماعی، با شرکت در انتخابات پارلمانی، چندین کرسی نمایندگی و همچنین سابقه حضور در دولت های مختلف را داشته است. در این راستا به رغم فشارهای غربی، حزب ‌الله و جنبش امل هم در دولت جدید حضور خواهند داشت و شیعیان حداقل ۵ وزیر خواهند داشت و این شکست دیگری برای سیاست های مداخله جویانه آمریکا درلبنان است.
کد خبر: ۲۴۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۱

ترامپ در جریان دیدار با نتانیاهو بار دیگر احیای سیاست حداکثری فشار بر ایران را اعلام و از برنامه خود اعمال تحریم‌های شدید نفتی علیه کشورمان در قالب یک یادداشت فاقد قدرت اجرایی صحبت کرد. این اقدام در قالب امضای یادداشت فشار حداکثری بیشتر از آنکه جنبه اجرایی داشته باشد، با هدف کشاندن ایران به پای میز مذاکره برای دستیابی به توافق در زمینه موضوعاتی مختلفی همانند برنامه هسته ای کشورمان است. از متن یکطرفه ترامپ می توان در نهایت به خلع سلاح ایران رسید که ایران هیچگاه قائل به مذاکره با قاتل شهید سلیمانی با این شرایط نیست. در مجموع باید گفت که برخلاف حفظ ظاهر از سوی دولت جدید آمریکا اما باید گفت که آمریکا در دولت جدید نیز به دنبال فشار حداکثری به ایران است و رابطه آمریکا و ایران همان رابطه گرگ و میش است و هیچگاه آمریکا به فکر مردم و اقتصاد ایران نبوده و همواره منافع خود را دنبال کرده است. از سوی دیگر تجربه نشان داده است که هر گاه ایران قوی و مستحکم مقابل آمریکا ایستاد، این طرف آمریکایی بود که مجبور به کوتاه آمدن شد و هر گاه وابستگی نمایش داده شد، به ضرر ایران تمام شد. در این راستا بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی بسیار راهبردی و جامع است که فرمودند: "اوّلاً مذاکره‌ی با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. از مذاکره‌ی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی شود. دلیل: تجربه. ما در دهه‌ی ۹۰ ."
کد خبر: ۲۴۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۰

«در زمان حضور دولت سابق ترامپ در قدرت(در فاصله میان سال های 2016 تا 2020)، نه توان موشکی-پهپادی، نه قدرت اتمی و نه نفوذ منطقه ای ایران در سطح کنونی نبود. به بیان ساده تر، ایران در طی سال های گذشته توانسته پیشرفت های قابل توجهی را در مولفه های قدرت خود ایجاد کند. از این رو، اساساً فضای کنونی در قیاس با دوره زمانی دولت سابق ترامپ، از زمین تا آسمان متفاوت است.»
کد خبر: ۲۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹

آنچه اکنون در قالب سیاست رسمی آمریکا در قبال ایران مشاهده می‌کنیم، نه یک روند و اتفاق تازه، بلکه عملاً ادامه سیاست های قبلی این کشور در رابطه با تهران است و صرفاً تاکتیک‌ها در قالب طرحواره ها و راهبردهای کلان دولت آمریکا با محوریت ایران تغییر می کنند
کد خبر: ۹۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۸