طی چهارصد سال گذشته ر روند گسترش استعمار دولتهای اروپایی ، حضور در نقاط استراتژیک و پاکسازی مردم بومی مناطق به عنوان یکی از شاخصهای کلیدی استعمارگران میباشد در کتب تاریخی به ثبت رسیده است. این شاخص ضدانسانی همواره علیه اقلیتهای قومی- مذهبی با هدف سلطه مهاجمان و غارت منابع آنها در جریان بوده است. در این روند شاید یهودیان یکی از اقوامی بودند که به شکل مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر این چرخه قرار داشتند و گاها در جبهه موافق یا مخالف پاکسازی قومی- نژادی در طرف قربانی یا جنایکار قرار گرفتند. پس از صدور اعلامیه بالفور توسط دولت وقت انگلیس، بسیاری یهودیان افراطی تحت عنوان ایدئولوژی صهیونیسم راهی سرزمینهای عربی فلسطین شدند. یهودیان مهاجر از نقاط مختلف جهان با آنکه در تبلیغات و مناسک دینی خود را همواره قربانی پاکسازی قومی ظالمانی همچون بخت النصر یا هیتلر معرفی میکردند، اما در مقام عمل قدم در این مسیر این افراد گذاشته بودند. اقدامات این رژیم جعلی در فلسطین و بعدها کمک تلآویو به رژیم آپارتاید آفریقا جنوبی برای کشتار سیاهپوستان، نسلکشی مسلمانان در میانمار- بوسنی و کوچ اجباری ارامنه از منطقه قرهباغ نشان دهنده عدم تغییر ماهیت ضدانسانی رژیم صهیونیستی است.
با اعلام شکلگیری رژیم صهیونیستی در سال 1948، یهودیان سیاست اخراج فلسطینیها از سرزمین مادری و کشتار گسترده آنها را در دستور کار قرار دادند. ایالان پاپه مورخ اسرائیلی پس از انتشار اسناد طبقهبندی شده رژیم صهیونیستی پس از سه دهه اقدام به نگارش کتابی با عنوان «پاکسازی قومی فلسطین» کرد. ادعا اصلی وی در این کتاب آن است که براساس اسناد منتشر شده از سوی نهادهای بینالمللی قریب به یک میلیون فلسطینی تحت اجبار صهیونیستها مجبور به ترک خانههای خود شدند. افرادی نیز که در برابر این سیاست سلطهجویانه مقاومت کردند یا جان خود را از دست داده یا در زندانهای اسرائیلی محبوس شدند. سلسله اقدامات صهیونیستها در فلسطین که یادآور نسلکشی انگلیسیها، ژرمنها، اسپانیاییها و پرتقالیها به قاره بزرگ آمریکا و رقم خوردن یکی از بزرگترین جنایات تاریخ بشر است.
نکته جالب توجه درباره تجربه نسل کشی در میان صهیونیستها؛ به اشتراک گذاشتن آن با سایر کشورهای آپارتاید و سلطه گر بوده است. رژیم آفریقای جنوبی یکی از 33 کشوری بود که در سال 1947 رای به شکلگیری رژیم اشغالگر قدس در سرزمین فلسطین را داد. با اعلام موجودیت این رژیم آفریقای جنوبی به عنوان هفتمین کشور به صورت «دوفاکتو» و سپس «دو ژوره» رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. در دهه 1950 و 1960 رژیم صهیونیستی یکی از متحدان کلیدی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و شریک جنایات این کشور در روند نسلکشی و سرکوب سازمان یافته سیاه پوستان بود. شاید به همین دلیل تا سالها پس از سقوط رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی روابط تلآویو- کیپتاون در دورههای خصمانه و در دورههایی منجمد شد.
کمک نظامی- مستشاری صهیونیستها به جمهوری آذربایجان برای پاکسازی منطقه قرهباغ از ارامنه نشان دیگر نمونه سیاست حمایتی این رژیم از آپارتاید ضدقومی رژیم علیاف است. پس از اتمام عملیات نظامی جمهوری آذربایجان در منطقه قرهباغ و اعلام پایان جمهوری خودخوانده آرتساخ، نیروی آذری بدون در نظر گرفتن حقوق غیرنظامیان و ارامنه بومی اعمال فشار بر ساکنان این منطقه را افزایش داده و زمینه برای کوچ اجباری آنها به ارمنستان را فراهم آورند. روزنامه اسرائیلی هآرتص با اشاره به تسلیح ارتش باکو به سلاحهای اسرائیلی، به صورت تلویحی تلآویو را شریک جمهوری آذربایجان در روند پاکسازی قومی منطقه دانست.