طنین سنتر؛ هنوز زمان زیادی از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا نگذشته است با این حال، شاهد طرح تحلیل و تفسیرهای مختلف در این رابطه و به طور خاص چشم اندازهای مطرح در قالب سیاست خارجی دولت آتی او هستیم. اساساً به همین دلیل هم است که میبینیم طیف متنوعی از گزارش ها و مقالات با محوریت رویکردهای احتمالی دولت ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت در رابطه با کشورها و منتاطق مختلف در اقصی نقاط جهان مطرح و منتشر می شود.
ترامپ تنها اندکی پس از پیروزی در انتخابات اخیر آمریکا ادعا کرد که به دنبال ایجاد صلح در جهان است و در عین حال، سعی ندارد رویکردهایی نظیر تغییر نظامی سیاسی را در قبال کشورهایی نظیر ایران در دستورکار داشته باشد. با این همه، از همین حالا می توان 3 مانع و چالش بزرگ را پیش پای سیاست خارجی دولت ترامپ شناسایی کرد.
اولاً، ترامپ در روزهای گذشته افرادی را به سِمت های مهم در دولت خود در حوزه های سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا گمارده و منصوب کرده که اغلب آن ها کنشگرانی تندرو با رویکردهای تهاجمی هستند. به عنوان مثال، وزیر خارجه انتخاب شده از سوی ترامپ(مارک روبیو)، و یا وزیر جنگ و مشاور امنیت ملی و نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد، همه و همه افرادی هستند که شهره به اتخاذ رویکردهای تهاجمی و جنجالی هستند.
حال اینکه ترامپ مدعی است که می خواهد با این قبیل افراد و شمار دیگری از سیاستمداران که آن ها هم در دولت آتی ترامپ حضور خواهند داشت و تندرو هستند، اقدام به برقراری صلح و ثبات در جهان و پایان دادن به جنگها کند، چندان منطقی به نظر نمی رسد. به بیان ساده تر، این افراد ابزارهای ترامپ برای تحقق این هدف را فراهم نمی کنند.
نکته دوم اینکه سابقه چهار ساله پیشین حضور ترامپ در قدرت هم به هیچ عنوان تایید نمی کند که او خواستار صلح و ثبات در جهان باشد. ترامپ در قالب تئوری "مرد دیوانه" و البته نشان دادن حد بالایی از غیرقابلپیشبینیبودن از خود و سیاست هایش، بیش از آنکه ایجاد کننده ثبات در دنیا باشد، عملاً محرک آشوب و هرج و مرج در جهان بوده است. او حتی در کشور خود هم به عنوان سیاستمداری که ثبات ساز باشد شناخته نمی شود چه برسد به اینکه بخواهد در دنیا ایجاد صلح و ثبات کند.
و در نهایت نکته سوم اینکه آمریکای کنونی تا حد زیادی موقعیت خود در عرصه بین المللی را رو به افول و زوال می بیند. از این رو، این کشور جنجال افکنی در جهان را تلاشی برای احیای هژمونی بین المللی خودش ارزیابی می کند و به نوعی سعی دارد از وقوع واقعیت های تلخی که علیه آن و منافعش رخ خواهند داد، جلوگیری کند. حال در یکچنین شرایطی، ثبات و آرامش در جهان بیش از آنکه به نفع نظام حکمرانی در آمریکا باشد، عملاً به ضرر آن است و فردی نظیر ترامپ هم به خوبی این را می داند.
از این رو، ترامپ آمده تا با جنجال افکنی، شاید بتواند موقعیت بین المللی آمریکا و هژمونی جهانی آن را احیا کند. موضوعی که آن نیز خود به یک چالش بزرگ پیش روی ادعاهای ترامپ جهت ایجاد ثبات در جهان و پایان دادن به جنگ ها در محیط بین المللی تبدیل شده است.