مذاکرات هستهای ایران و آمریکا؛
در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، مذاکرات هستهای با ایران دوباره به کانون توجهات بینالمللی بازگشته؛ اما این بار با پیچیدگیهای مضاعف. تهران با اتکا به عقلانیت حاکمیتی و تجربههای پیشین، مسیر گفتوگو را نه از موضع ضعف، بلکه برای تثبیت حقوق خود آغاز کرد. با وجود حسن نیت ایران، گره اصلی همچنان در دستان آمریکایی است که در سال ۲۰۱۸ یکجانبه از برجام خارج شد و حالا با سابقهای پرخطا، در تلاش برای بازگشت است. از طرفی فرایند تصمیمگیری در ایران، برخلاف تصور رسانههای غربی، فرادولتی و در سطح شورای عالی امنیت ملی انجام میشود. توافق خوب آن است که عزت، استقلال و منافع ملت را حفظ کند.
در خصوص سه دور مذاکرات باید گفت که نخستین دور (در عمان) تنها امکانسنجی بود؛ نمادی از پذیرش شکست سیاستهای فشار حداکثری. دور دوم (در رم)، گام مهمتری برداشته شد: ایران سه مطالبه اصلی خود را مطرح کرد—تضمینهای حقوقی، لغو کامل تحریمها و حفظ غنیسازی. اما دور سوم (باز هم در عمان) با تنش همراه شد؛ آمریکا از مواضع اولیه عقب نشست و با درخواست توقف کامل غنیسازی، عملاً به خطوط قرمز ایران تاخت. واکنش قاطع تهران، توقف مذاکرات را رقم زد. درخصوص این تعویق مذاکرات باید گفت که از اختلافات داخلی در واشنگتن گرفته تا سنگاندازیهای اروپا، تهدید مکانیسم ماشه، فشار صهیونیستها و مطالبات حداکثری آمریکا، همه نشان از دشواری مسیر دارد. ایران اما ثابتقدم است: غنیسازی خط قرمز است، و حذف توان هستهای یعنی تسلیم در برابر سلطه. سناریوهای محتمل درخصوص آینده مذاکرات شامل: 1- توافق موقت و شکننده، برای نفسگیری طرفین 2- شکست مذاکرات و تداوم تقابل هوشمند 3- سناریوی نظامی با حمله احتمالی اسرائیل، پرهزینه و بینتیجه 4- توافق حداقلی منطقهای برای کنترل بحران 5- توافق جامع با حفظ حقوق ایران، اما دور از دسترس در کوتاهمدت. ایران در این نبرد دیپلماتیک، نهتنها از تجربه برجام آموخته، بلکه با صبر استراتژیک و انسجام حاکمیتی، مسیر خود را مشخص کرده است. گره در دستان آمریکاست، نه تهران.
کد خبر: ۲۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
از بن تا برجام؛
در دنیای سیاست، بدعهدی چیز تازهای نیست؛ اما وقتی پای آمریکا و ایران وسط باشد، این بدعهدیها به یک الگوی تکراری تبدیل میشوند! از همکاری ایران در کنفرانس بن برای ثبات افغانستان گرفته تا امضای برجام در ۲۰۱۵، ایران بارها نشان داده آماده تعامل است؛ اما در پاسخ چه دریافت کرده؟ ۱_ قرار گرفتن در محور شرارت ۲_ خروج یکجانبه از برجام۳_ تحریمهای گسترده اقتصادی. در حالی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کرده بود ایران به تعهداتش پایبند است، ترامپ در ۲۰۱۸ با شعار فشار حداکثری، همه چیز را زیر پا گذاشت. آمریکا نهتنها در برابر ایران، بلکه در اوکراین، کره شمالی و حتی با کانادا و مکزیک هم سابقه عهدشکنی دارد!نتیجه؟ اعتماد دوباره به آمریکا یعنی بازی با آتش!
راهحل؟ تمرکز بر خودکفایی، اقتصاد مقاومتی و تقویت روابط با شرق و همسایگان. البته ممکن است در آینده نزدیک، کشور به سمت یک توافق موقت با آمریکا پیش برود؛ اما برای حل ریشهای مشکلات که عمدتاً اقتصادی است، تنها راه مطمئن، حرکت به سوی خودکفایی و اقتصاد مقاومتی است تا با هر بدعهدی غربیها، کشور دچار تزلزل نشود.
کد خبر: ۲۶۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۷