جنگ غزه و اجلاس داووس

نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد  WEF(World Economic Forum)، رهبران جهانی را برای بحث در مورد وضعیت فعلی جهانی و تعیین اولویت‌ها برای سال جاری، گرد هم آورده است. با درگیری‌های ژئوپلیتیکی، اطلاعات نادرست و تشدید تهدیدات محیطی، نشست علاوه بر بررسی چالش های بین المللی عمدتاً بر پتانسیل ارائه‌شده توسط فناوری‌های جدید و چگونگی تأثیر آن‌ها بر تصمیم‌گیری و همکاری جهانی متمرکز خواهد بود. در همین رابطه مؤسس و رئیس اجرایی مجمع جهانی اقتصاد می‌گوید: «ما با دنیایی ازهم‌گسیخته و شکاف‌های اجتماعی فزاینده روبه‌رو هستیم که منجر به نااطمینانی و بدبینی می‌شوند. باید با حرکتی فراتر از مدیریت بحران، نگاه کردن به ریشه مشکلات کنونی و ساختن آینده‌ای امیدوارکننده‌تر، اعتماد به آینده خود را بازسازی کنیم».

اهمیت مجمع جهانی اقتصاد این است که یک سازمان بین‌المللی غیرانتفاعی با هدف متحد کردن بخش‌های دولتی و خصوصی برای توسعه راه‌حل‌هایی برای چالش‌های جهانی است و در این رویداد رؤسای سازمان‌های بین‌المللی بزرگ مانند دبیر کل سازمان ملل، مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول و رئیس گروه بانک جهانی و همچنین بیش از 200 عضو از رهبران جوان و جامعه کارآفرینان اجتماعی و بیش از  دویست کارشناس از دانشگاه‌ها و اندیشکده‌های برجسته نیز حضور بهم رسانده اند.  بنابراین می توان اینگونه اظهار کرد که داووس در طول تاریخ پنج دهه خود در دستیابی به نقاط عطف جهانی البته بیشتر برای کمک به غرب نقش به‌سزایی داشته است.

براساس یک نظرسنجی از اقتصاددانان برجسته جهان که همزمان با گشایش اجلاس داووس منتشر شده است؛ در حال حاضر جهان در حال وارد شدن به عصری جدید است که با چالش‌ها و پیشرفت‌های سریع ازجمله هوش مصنوعی (AI) مواجه بوده و پیش بینی می گردد که مدل اقتصادی جدیدی همراه با آن در جهان ظهور خواهد نمود و از سوی دیگر شرایط اقتصاد جهانی در سال جاری میلادی با چشم‌انداز رشد ضعیف و عدم اطمینان ناشی از بحران‌های ژئوپلیتیک، ‌شرایط دشوار مالی پیچیده تر مواجه خواهد بود. یکی از نتایج این نظر سنجی این است که حدود ۵۶ درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی مورد بحث، انتظار دارند که شرایط کلی اقتصاد جهانی طی سال جاری، با توجه به سطح بالایی واگرایی‌های منطقه‌‌ای تضعیف شود و در این میان نسبت به دورنمای رشد اقتصادی ضعیف یا بسیار ضعیف اروپا اتفاق نظر وجود داشته و از طرفی چشم‌انداز اقتصادی آسیای جنوبی، آسیای شرقی و اقیانوسیه مثبت‌تر است. براساس این نظرسنجی، هوش مصنوعی تاثیر نابرابری بر اقتصاد جهان گذاشته است به‌طوری که ۹۴ درصد انتظار دارند طی پنج سال آینده هوش مصنوعی به نحو قابل ملاحظه‌ای میزان بهره‌وری در اقتصادهای پردرآمد را افزایش دهد. به عبارت دیگر این نظر سنجی این مطالب را می گوید که قدرت اقتصادی از غرب به سمت شرق تغییر جهت داده است.

اما اساساً اجلاس داووس طبق سنوات گذشته توجه خاصی نیز به تحولات و چالش های بین المللی دارد و از چالش های مهم می توان به بحران  غزه؛ حوزه اورآسیا و تحولات قفقاز جنوبی و جنگ اوکراین اشاره نمود و به نظر می رسد با حضور شخصیت های بین المللی از جمله آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه و سایر رهبران؛ مذاکرات برای پایان دادن به جنگ در غزه و اوکراین نیز در دستور کار نخبگان و اندیشکده های جهانی (به دلیل نیاز رژیم صهیونیستی در سراشیبی سقوط و امریکای در حال افول) قرار گیرد و می‌توان گفت که نشست WEF  2024 داووس، ضمن تمرکز بر اقتصاد  به دنبال راه حل هایی برای پایان دادن جنگ های غزه و اوکراین خواهد بود و به تعبیری دستور جلسه برای خروج از بحران های اقتصادی (ناشی از شکست در میدان) پایان دادن به جنگ است.

اما سوالاتی در این میان مطرح است:

• چرا اقتصاد جهانی در حال حاضر نیاز به پایان دادن جنگ به ویژه در دریای سرخ است؟
• تاثیر جنگ کریدورها در اقتصاد جهانی مبتنی بر نظریه آشوب چیست؟

پاسخ این است که جبهه مقاومت با تسلط بر تنگه ها و آب راه هایی همچون دریای سرخ توانست بر اقتصاد جهانی موثر واقع شود و اجلاس هایی همچون WEF 2024 فرصت مناسبی برای بسیاری از کشورها برای همراهی با جبهه مقاومت از جمله هند بوده تا بتوانند در دوران گذار به نظم جدید منطقه ای نقش آفرینی پایدار در حوزه اقتصاد جهانی را ایفا نمایند.

واقعیت میدان این است که جبهه مقاومت می تواند، رژیم صهیونیستی و غرب را وادار به تسلیم شدن در برابر خواسته های حماس و انصارالله یمن نماید و در همین راستا «بورگه برنده»، رئیس WEF گفت که بیشتر تمرکز نشست امسال روی گفتگوهای دیپلماتیک در سطح بالا در مورد جنگ در خاورمیانه، اوکراین و آفریقا خواهد بود. علت این اظهار نظر ها عمدتاً این است که تحولات چند سال اخیر نشان از ضعف مدیریت جهانی به رهبری امریکا و نظم پیشین بین الملل در پیشگیری و یافتن راه حل برای بحران‌های مهم دارد و آنچه سال های گذشته به ما نشان داده این است که جهان نیازمند نظم جدید منطقه ای با کنشگری قدرت هایی همچون ایران، روسیه، چین و سایر کشورها است و از طرفی لازم به ذکر است که ایالات متحده امریکا نه تنها دیگر هژمون نیست بلکه در برابر تهدیدهایی همچون گروه های کوچک همانند حماس دیگر مقاوم نبوده و خطرات ژئوپلیتیکی نمایده امریکا در منطقه (رژیم جعلی اسرائیل) در سراسر جهان ناشی از نسل کُشی در غزه برای جهانیان به خوبی آشکار گردیده است و شروع حملات آمریکا و انگلیس به یمن نیز موجب ظهور بحرانی جدید می‌باشد که ناشی انزوای غرب و رژیم جعلی اسرائیل و فاصله گرفتن از عقلانیت و عدم پذیرش نظم جدید منطقه ای در مدیریت جهانی می‌باشد.

جمع بندی اینکه ؛ سال 2024 میلادی سال مهم انتخاباتی به ویژه در اروپا؛ آمریکا و روسیه می‌باشد و افکار عمومی در مناطق وسیعی از جهان از عملکرد نظم پیشین جهانی با مشارکت رهبران سیاسی و سازمان ملل متحد در پیشگیری از بحران و یافتن راه حل برای جنگ های موجود ناراضی می‌باشد و معلوم نیست آیا اجلاس هایی همچون «داووس» خواهد توانست تا حدودی نظر افکار عمومی را جلب نماید یا خیر و آیا نشست WEF 2024 به عنوان پنجاه و چهارمین مجمع داووس خواهد توانست  شعار نشست امسال بازسازی اعتماد را تا حدودی به واقعیت تبدیل نماید؟ هرچند شواهد نشست های قبلی و رایزنی‌ها در جنگ اوکراین و جنایت در غزه حکایت از امیدواری و خوش بینی ندارد.