با روی کار آمدن دولت سیزدهم، رویکرد اداره کشور به صورت جدی تغییر کرد. از اینرو، در ابعاد و حوزههای مختلف، شاهد انجام اقدامات تحولی از سوی این دولت بودیم؛ از احیای حدود نُه هزار واحدی تولیدی تعطیلشده، راکد و نیمهتعطیل تا فعالسازی دیپلماسی اقتصادی با محوریت همسایگان و کشورهای منطقهای و همچنین، انجام اقداماتی برای بهبود وضعیت تأمین نیازهای اساسی مردم در حوزه آبرسانی، تأمین مسکن، خودرو و.... دولت درواقع، با حضور فعالتر و مؤثرتر در حوزههای مختلف اداره کشور، ضمن آنکه نشان داده است که برخلاف برخی تصورات، راهحل مسائل کشور در داخل وجود دارد و در سایه عزم راسخ، سیاستگذاری درست و اقدام و عمل به جا حل مشکلات کشور امکانپذیر است، همچنین اثبات کرده که بدون معطل گذاشتن کشور برای گشایش یا لبخند دیگران، میتوان از مشکلات کشور گرهگشایی کرد. به بیان دقیقتر، حضور فعال و مؤثر دولت در اداره کشور و گرهگشاییهایی که از این ناحیه حادث شده نشان میدهد که اگرچه عزم و اراده عمومی برای حل مشکلات کشور یک متغیر جدی و راهبردی است، اما نقطه آغاز تحول در ایران باید از دولت شروع شود.
نتیجه این تغییر در رویکردها و سیاستها از سوی دولت آن است که مسائل دستچندمی، چون تأمین برق در تابستان یا تأمین گاز در زمستان که روزگاری با موجسواری رسانهای بر آنها، مسائلی لاینحل تلقی میشدند، اکنون نه تنها چندان مطرح نیست، بلکه در حوزههای دیگری، چون صادرات محصولات دانشبنیان به کشورهای مختلف، تقویت دیپلماسی آبی در ارتباط با همسایگان، خارج کردن کشور از انفعال در پرونده هستهای و در کل، تقویت عزتنفس و خودباوری ملی که بهویژه بعد از عملیات غرورآفرین «وعده صادق» روند رو به رشدی به خود گرفته است و برخی حوزهها و موضوعهای دیگر، فصل نوینی از تحول امیدبخش خودنمایی میکند. درواقع، در سایه تغییر ریل اداره کشور از برونگرایی به درونگرایی که به خوبیاز سوی دولت سیزدهم دنبال شد، هم حالت انجماد و رکود در کشور تا حدود زیادی از بین رفت و هم وضعیت کشور در پروندههای مختلف روابط خارجی از جمله در ارتباط با کشورهای مختلف همسایه و در مذاکرات مربوط به احیای برجام، در حال طی کردن روندی رو به بهبود و امیدبخش میباشد.
به تعبیر دقیقتر، دولت سیزدهم با راهبری رئیسجمهور فقید توانست تا سطح کنشگری جمهوری اسلامی را در ابعاد و حوزههای مختلف از «محیط بقا» به «محیط قدرت» تغییر دهد؛ بدین ترتیب که در سطح داخلی، منتظر گشایشهای خارجی نماند و راهحل مسائل را در داخل جستجو کرد، در سطح منطقهای، درصدد توسعه سیاست همسایگی و توسعه جدی مناسبات با همسایگان برآمد و در سطح نظام بینالملل نیز با پیشبرد سیاست نگاه به شرق که نمودهای آن را میتوان در عضویت ایران در «سازمان همکاری شانگهای»، «بریکس» و... دید و همچنین، در پیش گرفتن یک سیاست فعال برای احیای برجام و متوقف کردن طرف مقابل در صرف موضوع هستهای و خارج کردن مسائل غیرهستهای از دستورکار مذاکرات، این تغییر سطح کنشگری را به صورت واقعی به نمایش گذاشت. نتیجه این مهم، علاوه بر تقویت جایگاه ایران در مناسبات مختلف، در سطوح مختلف منطقهای و بینالمللی، وارد کردن جمهوری اسلامی به محیط کنشگری برای توسعه قدرت بود؛ بدین معنا که با رفع نگرانیها بابت حفظ ساخت حقوقی و حقیقی نظام و دوری از حواشی، گام به گام برای حل مشکلات و استحکام ساخت درونی قدرت نظام گام برداشت.
با توجه به آنچه گفته شد، دولت آینده از هماکنون یک رسالت مهم دارد و آن عبارت است از تداوم میراثی که رئیسجمهور شهید فقید در اداره کشور برجای گذاشتند. به بیان دیگر، اگرچه با توجه به ساخت مستحکم نظام جمهوری اسلامی و بنا به فرموده مقام معظم رهبری، با وجود شهادت رئیسجمهور «هیچ خللی در اداره کشور به وجود نمیآید»، اما به منظور تداوم برکات رویکرد امیدآفرین و بنبستشکنی که دولت سیزدهم با راهبری رئیسجمهور شهید آغاز کرده بود، ضروری است که دولت آینده به این مهم توجه جدی داشته باشد؛ زیرا یکی از اقتضائات حل مشکلات کشور و احیای روزافزون امید در جامعه، حضور مؤثر و فعال دولت در عرصههای مختلف اداره جامعه است؛ موضوعی که در رویکردها و جهتگیریهای رئیسجمهور شهید و دولت سیزدهم برجسته بوده است.
ناگفته پیداست که پیش از دولت آینده، این افکار عمومی و مردم هستند که در جریان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری که ماه آتی برگزار میشود، باید دقت و حساسیت داشته باشند تا نزدیکترین فرد را به سیره مدیریتی و حکمرانی رئیسجمهور شهید فقید انتخاب کنند. بنابراین، اگرچه رئیسی عزیز در جمعمان نیست و از این نظر محزونیم که کارگزاری انقلابی، ولایتمدار و بنبستشکن را از دست دادهایم، اما در سایه بصیرت عمومی و با برگزاری یک انتخابات پرشور که منتج به روی کار آمدن افرادی شود که پاسدار حفظ میراث حکمرانی او باشند، این ضایعه جبرانپذیر خواهد بود. درواقع، تداوم میراث رئیسی شهید منوط به انتخاب درست و آگاهانه در انتخابات است و این وظیفه خطیر متوجه تودههای مختلف مردم مؤمن و انقلابی است تا با مشارکت خود در انتخابات و انتخاب گزینههای اصلح، زمینههای لازم برای تداوم سیره حکمرانی شهید رئیسی و بهرهمندی از مزایای آن را فراهم کنند.