مقدمه
درحالیکه تحلیلگران سفر وزیر خارجه عربستان سعودی را به تهران نویدبخش تحولات مثبت برای منطقه دانستند؛ از طرفی این رویداد به مذاق آمریکا و رژیم صهیونیستی خوش نیامد. بازتاب این رویداد مهم جهانی در پایگاه اینترنتی «دویچهوله» با تیتر همگرایی ایران و عربستان تلاشهای رژیم صهیونیستی را خنثی مینماید و همچنین دیگر رسانههای عبری، نزدیکی ایران و کشورهای عربی را ضربه به رویکرد رژیم صهیونیستی ارزیابی نمودهاند. پیشتر نیز در مجله خبری «والاستریت ژورنال» در گزارشی نسبت به نزدیکی اخیر ریاض و تهران با میانجیگری چین ابراز نگرانی کرده بود. پایش سایر اظهارات بیانگر این موضوع است که ایالات متحده امریکا تلاش بسیاری داشت تا با ایرانهراسی کشورهای عربی را به سازش با رژیم صهیونیستی سوق دهد؛ اما امروز راهبردها و اهداف خویش را بربادرفته میداند.
روندها و واقعیتهای موجود در سفر بن فرحان به تهران
- سفر اخیر پس از صد روز از اعلام توافق ایران و عربستان صورتگرفته است که هدف اصلی این سفر اجرایی نمودن و رسمیت بخشیدن به توافق اسفندماه سال ۱۴۰۱ است؛ لذا هدف اصلی این سفر سرعتبخشیدن به امور مربوط به بازگشایی سفارتخانهها است. از سوی دیگر با گسترش و توسعه روابط دوجانبه در آینده نزدیک وزیر امور خارجه ایران نیز به عربستان سفر خواهد نمود و در صورت دعوت رسمی پادشاه عربستان سفر رئیسجمهوری ایران به عربستان دور از انتظار نخواهد بود.
- یکی مهمترین محورهای دوجانبه که در مصاحبۀ مطبوعاتی نیز مورد تأکید قرار گرفت، بحث گروه مشترک همکاریهای اقتصادی و مشارکت در تسهیل تجارت ما بین دو کشور بود. در این میان بحث امنیت منطقهای در حوزه خلیجفارس مورد تأکید ریاض بوده که دلیل این امر مسئله امنیت انرژی ویژه خلیجفارس است.
- محور بعدی گفتگوهای دوجانبه در راستای بازآرایی و ازسرگیری گسترده روابط در منطقه بین سایر کشورها از جمله قطر و مصر است که این سفرها میتواند این فرایند را سرعت ببخشد و روابط دیپلماتیک ایران با مصر و قطر نیز برقرار و سفارتخانهها فعال گردد.
- در موضوع تنشزدایی منطقهای بیان این نکته ضروری است که با خروج امریکا و سایر بازیگران فرامنطقهای از خلیجفارس، این پیروزی بزرگ میتواند بسیار مهم و تاریخی از منظر تقویت روابط تهران و ریاض ارزیابی گردد.
- در بخش اقتصادی و تجاری نیز تهران کاملاً آماده پیشبرد روابط با عربستان سعودی در همه زمینههای همکاری است. با توسعه و گسترش روابط باتوجهبه موقعیت ژئواستراتژیک ایران در حملونقل منطقهای، دو کشور میتوانند با تعامل با همدیگر امکان ایجاد یک بازار بزرگ اسلامی را فراهم کنند و تحقق این راهبرد بدون دخالت کشورهای فرامنطقهای و خصوصاً عدم حضور امریکا امکانپذیر خواهد بود.
نتایج و اهداف روابط دیپلماتیک ایران و عربستان در سفر اخیر
- این روابط نتیجهای جز تقویت ثبات و آرامش و شکست نقشههای امریکا در منطقه را به دنبال ندارد و سفر اخیر بلینکن به ریاض سند مهمی در شکست امریکا در برهمزدن این توافق بوده است.
- با بررسی دقیقتر پایش بازتاب رسانهای این سفر، به نظر میرسد که کشورهای حوزه خلیجفارس بهویژه عربستان تمایل دارند که با تعامل با ایران امنیت منطقه را برقرار کنند؛ بنابراین همکاری بیشتر در امنیت دریایی و بومیسازی امنیت حوزه خلیجفارس توسط ایران دور از انتظار نیست.
- این همگرایی بین ایران و عربستان، زمینه کاهش حضور نظامی قدرتهای فرامنطقهای را که هزینه بسیار سنگینی به کشورهای حوزه خلیجفارس از جمله عربستان وارد میکند، فراهم میکند. این ظرفیت در حال حاضر در جمهوری اسلامی ایران برای تأمین امنیت خلیجفارس وجود دارد که منافع آن را ملتهای منطقه خواهند برد.
- در صورت افزایش همکاریها با ایران، علاوه بر تقویت قدرت عربستان موجب کاهش وابستگی عربستان به امریکا و غرب خواهد گردید و عربستان مستقلتر از گذشته عمل خواهد نمود که این امر منافع مورد تأکید چین نیز فراهم مینماید.
گامها و سطوح مجموعه اقدامات دیپلماتیک ایران و عربستان پس از سفر بن فرهان به تهران
به نظر میرسد مؤلفه مهم و تأثیرگذاری که در کوتاهمدت حائز اهمیت است؛ این است که کشورهای منطقه خصوصاً حوزه خلیجفارس به این نتیجه دستیافتهاند که با توجه به افول آمریکا، این کشور دیگر شریک قابل اعتمادی نبوده و در برهه های حساس از متحدان خود حمایت کافی را نخواهد کرد لذا این موضوع محقق نخواهد گردید مگر با همکاریهای فزاینده با ایران که بر اساس مذاکرات انجام شده سفارت عربستان در تهران پس از عید قربان بهصورت رسمی بازگشایی میشود؛ بنابراین به نظر میرسد طی مذاکرات آینده شاهد چند سطح اقدامات خواهیم بود که یکی از آن سطوح به شرح ذیل است:
ارزیابی وضعیت غرب و ایالات متحده امریکا در این سفر
- در این میان سؤالی که مطرح میشود این است که آیا با لحاظکردن تحریمهای آمریکا علیه ایران که با تحریمهای ثانویه همراه است، عربستان تمایل دارد تا اعتبار و امنیت مالیاش را خطر انداخته و به ایران اجازه دسترسی بهنظام مالیاش را برای تسهیل مبادلات میان کشورها بدهد؟ بااینهمه و فارغ از اینها، چنین توافقی فرصتی برای سرمایهگذاری چین در منطقه را هموار خواهد کرد؛ گزارهای که واشنگتن را بسیار ناراحت میکند.
- توافق تهران و ریاض جهت عادیسازی روابط دیپلماتیکشان میتواند جریان آزاد انرژی در خلیجفارس را تضمین کرده و فرصتهای تجاری دیگری را ایجاد کند و عربستان در حال تنوع بخشیدن به ارتباطها و تعیین منافعش فراتر از روابطش با کاخ سفید است.
- منطقه از چنین فرایند که ماحصلش تنشزدایی است سود خواهد برد، حال اگر این فرایند ادامه پیدا کند، منطقه غرب آسیا میتواند به پتانسیل خود برای تبدیلشدن به قطب تجارت و توسعه پس از جنگ در اوکراین تبدیل شود؛ طبیعتاً تحریمها روابط تجاری تهران و ریاض را تحتتأثیر خواهد گذاشت؛ اما بخشهای خصوصی دو کشور میتوانند در کمرنگ کردن تحریمهای امریکا نقشبرجستهای داشته باشند.
جمعبندی
عوامل متعددی باعث شده است تا ایران و عربستان با میانجیگری چین به این توافق دست یابند و در اینجا باید نقش عراق و چین را هم در نظر گرفت. یک عامل مشترک در این میان منافعی بود که این سه کشور (ایران،چین و عربستان) از حصول به این توافق داشتند درعینحال هم ایران و هم عربستان بر اساس منافع راهبردی خود تصمیم گرفتند این توافق را امضا کنند. اگر بخواهیم این منافع را بهصورت جداگانه بررسی کنیم باید در نظر بگیریم که بهعنوانمثال عربستان برای این توافق منافعی داشت که میتوان به این عامل اصلی در اینجا اشاره کرد: منافع راهبردی عربستان در کاهش تنش با ایران پیش میرود و درصورتیکه این توافق خوب اجرایی شود میتواند روابط خود را عادیسازی کند؛ چراکه اگر این اتفاقات عملیاتی شود محمد بن سلمان میتواند روی مسائل داخلی و پیشبرد طرح چشمانداز ۲۰۳۰ سعودی که به یکی از اولویتهای راهبردی او در عربستان تبدیل شده تمرکز کند.
توجه به امر ضروری است که جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در پایان به منافع راهبُردی خود و اولویتهای ملی و منطقهای خویش میاندیشند و امید است بر سر همه موضوعات با یکدیگر به توافق برسند و شاید حتی ممکن است همانطور که وزیر تجارت سعودی گفت ما شاهد سرمایهگذاری عربستان سعودی در ایران باشیم.