روز شنبه بیستویکم اکتبر 2023، قاهره پایتخت مصر میزبان یکی از بزرگترین نشستهای تاریخ مسئله فلسطین، با هدف پایان دادن درگیریها و حلوفصل نهایی این منازعه تاریخی بود. عبدالفتاح السیسی با دعوت از بازیگران بینالمللی- منطقهای همچون دبیرکل سازمان ملل متحد، دبیرکل اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه، ایتالیا، اسپانیا، یونان، فرانسه، آلمان، نروژ، چین، ژاپن، کانادا، برزیل، آفریقای جنوبی، قبرس، پادشاهی عربی سعودی، بحرین، امارات، قطر، ترکیه، عراق، اردن، عمان، مراکش، لیبی و... قصد داشت تا ضمن کسب اعتبار «میانجیگری» برای قاهره در بحران فلسطین، به راهوحلی پایدار برای آتشبس و پایان جنگ میان رژیم صهیونیستی و نوار غزه دست یابد اما در این مسیر توفیقی نیافت.
تحلیلگران مسائل خاورمیانه بر این اعتقادند که نبود نمایندگان بازیگران اصلی این منازعه یعنی جنبش حماس، لبنان، ایران و سوریه زمینه شکلگیری هرگونه توافق پایدار، تدوین بیانیه نهایی و ترسیم نقشه راه واقعی را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. یکی از دلایل اصلی عدم انتشار بیانیه پایانی در این اجلاس، گنجاندن یا نگنجاندن حمله حماس به عمق خاک فلسطین اشغالی و محکومیت یا عدم محکومیت حملات رژیم صهیونیستی علیه زیرساختها و مردم عادی در باریکه غزه اعلام شده است. به عبارت دیگر حضور بازیگران ثانویه در نشست قاهره نشان دهنده عدم اراده جدی برای پایان جنگ و ارسال کمکهای بشردوستانه به سمت باریکه غزه است.
پیش از این روز چهارشنبه هجدهم اکتبر نشست فوق العاده سازمان همکاریهای اسلامی در جده با موضوع آخرین تحولات جاری در فلسطین برگزار شد. در جریان این نشست وزرای خارجه و مقامات کشورهای اسلامی با حضور در عربستان، خواستار توقف درگیری، کوچ اجباری ساکنان غزه و ارسال سریع کمکهای بشردوستانه به این منطقه شدند. با توجه به وضعیت جاری در سرزمینهای اشغالی به نظر میرسد دو نگاه عمده در میان کشورهای اسلامی برای مقابله با تجاوزات بیامان صهیونیستها وجود دارد.
دیدگاه نخست حامیان توافق ابراهیم همچون عربستان سعودی، امارات، مصر، مراکش و بحرین را تشکیل میدهند که صرفا با انتشار بیانیههای دیپلماتیک یا برگزاری نمایشهای تبلیغاتی همچون نشست «قاهره» به دنبال اقناع افکار عمومی و عدم اقدام جدی در راستای احقاق حقوق مردم فلسطین هستند. در این نگاه «آرمان فلسطین» از اصالت برخوردار نیست و دیگر پیششرط اصلی صلح محسوب نمیشود. با مطرح شدن این معامله قرن و سپس صلح ابراهیم، کشورهای عربی تلویحا ایده صلح «ملک عبدالله» را کنار گذاشته و خواستار آشکارسازی روابط با صهیونیستها بدون تمرکز بر مسئله فلسطین هستند. برهمین اساس بسیاری از تحلیلگران معتقدند اساسا حامیان سازش با رژیم صهیونیست از صلاحیت و اراده کافی برای حمایت از حقوق مردم کرانه باختری و نوار غزه برخودار نیستند.
گرو دوم اما کشورها و گروههای حامی محور مقاومت در باریکه غزه و جنوب لبنان هستند. با گذشت پانزده روز از تجاوز نظامی صهیونیستها به بزرگترین زندان «رو باز جهان» اما همچنان ماشین جنگی اسرائیل عملیات زمینی را در غزه آغاز نکرده است و با بهانه قراردادن وضعیت آبوهوایی یا تدوین استراتژی جدید این وعده را به تاخیر انداخته است. کارشناسان معتقدند که اگر آموزشهای گردانهای عزالدین القسام شاخه نظامی حماس یا دست بر روی ماشه حزب الله در جبهه شمالی فلسطین اشغالی نبود؛ صهیونیستها لحظهای برای اشغال کامل غزه و کوچ اجباری فلسطینیها در این منطقه درنگ نمیکردند. میزان بازدارندگی محور مقاومت تا اندازهای افزایش یافته که وزیر امور خارجه ایران در جریان سفر به بیروت، علنا خطوط قرمز جنگ را برای رژیم صهیونیستی ترسیم میکند و نسبت به ادامه جنگ به تلآویو هشدار میدهد. در چنین شرایطی صهیونیستها با فراموش کردن افسانه شکستناپذیری در برابر ارتش کشورهای عربی، خواستار حمایت نظامی- تسلیحاتی کشورهای غربی از تلآویو شدند.
مقایسه رویکرد و سیاست این دو گروه از کشورهای اسلامی، به روشنی موضع بر حق مقاومت در برابر تجاوز آشکار صهیونیستها مشخص میشود. حماس به عنوان جنبشی جهادی در پاسخ به تجاوزات مکرر صهیونیستها به کرانه باختری و مسجد الاقصی موفق به انجام عملیات نظامی در عمق 24 کیلومتری فلسطین اشغالی و تحمیل بزرگترین شکست تاریخ رژیم صهیونیستی شد. در این دوگانه ملتهای مسلمان با آمدن به خیابان کشورهای عربی- غربی ضمن حمایت از مقاومت؛ خواستار توفق نسلکشی ماشین جنگی رژیم صهیونیستی در باریکه غزه هستند.
راهوحل نهایی برای پایان تجاوزات رژیم صهیونیستی به نظر میرسد از دل گفتمان مقاومت بیرون میآید. با تشدید حملات حزب الله در جبهه شمالی و درگیر شدن صهیونیستها در این منطقه امکان تحت فشار قرار گرفتن تلآویو و عقبنشینی این رژیم افزایش پیدا میکند. با تحقق این سناریو دولت نتانیاهو خیلی زود با واسطه قراردادن سازمان ملل و مصر خواستار برقراری آتشبس فوری و سپس انعقاد توافق صلح میان طرفین منازعه خواهد شد. آماده باش سایر گروههای مقاومت در یمن، عراق و جولان اشغالی در به نتیجه رسیدن این استراتژی بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود.