نامه عبدی به خاتمی در انتقاد از جبهه اصلاحات
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در نامه سرگشاده به خاتمی در اعتماد نوشت: جبهه اصلاحات گرچه به لحاظ تشکیلاتی منتسب به جنابعالی نیست ولی در تصور عمومی و در واقعیتِ امر، منسوب به شما هستند. برای من روشن است که میان ادبیات سیاسی شما با بخشی از نیروهای سیاسی اصلاحات تباین آشکار وجود دارد، ولی در نهایت صدای کسانی به عنوان صدای اصلی اصلاحطلبی شناخته میشود که زبانی رادیکال و مبارزهجویانه دارند، زبانی که بنا به تحلیل من تناسبی با مشی و راهبرد اصلاحطلبانه ندارد. این رویکرد بیش از اینکه در پی اصلاح باشد، دنبال شکست دادن طرف مقابل و جایگزین شدن آن است، در دوگانه خیر و شر گرفتار است و در نتیجه، قادر به ایجاد همدلی و فهم مشترک نیست. مشکل دوم آنان که تا حدی هم متأثر از مشکل اول است، فقدان رویکرد تحلیلی موثر و راهگشاست. فقط در همین حد اشاره کنم که چارچوب تحلیلی این افراد بیش از آنکه معطوف به آینده باشد، اسیر چارچوبهای گذشته است. مشکل سوم این است که این جریان در حال تبدیل شدن به یک گروه بسته با رویشهای اندک و ریزشهای فراوان است. ترکیب جبههای که محصول جریان ۱۳۸۸ است، نمیتواند در دوران وفاق کارایی داشته باشد. مشکل چهارم که برآمده از مشکلات قبلی است، میرایی این جبهه با ادامه وضع موجود است.
تذکر مهم روزنامه اصلاح طلب به دفتر رئیسجمهور
شرق نوشت: اخیراً فیلم کوتاهی از گفتوگوی ریاستجمهوری با یکی از نیروهای سیاسی در فضای مجازی و در شبکههای ضد ایرانی و تجزیهطلب منتشر شد که در کشورهای همسایه نیز بازتاب درخورتوجهی داشت. این فیلم نه درباره مباحث کلی کشور، بلکه موضوعات قومی مورد توجه مصاحبهشونده بود. در مصاحبه کوتاهی انجام شده، مصاحبهگر که از نیروهای سیاسی قومگرای شناختهشده است، میکوشد تا با پرسش جهتدار و قومگرایانه مصاحبهشونده را وارد دام قومگرایی کند. مصاحبهشونده با استفاده از زبان و گویش باکو و با استفاده از مفاهیم مدنظر تجزیهطلبان مانند استفاده از مفهوم «ملت» برای یکی از اقوام ارجمند ایرانی، این نکته را به مخاطب القا میکند که رئیسجمهور نیز با کاربست چنین مفهومی برای اقوام ایرانی همراه است. امروز وابستگان به ایدئولوژی قومگرایی در حالی به نفرتپراکنی علیه ملت ایران و تمامیت ارضی مشغول هستند که حضور یکی از چهرههای سیاسی این جریان بهعنوان مصاحبهکننده با مقام نخست اجرائی کشور بسیار معنادار و نشاندهنده از بیدقتی مسئولان نهاد و دفتر ریاستجمهوری است.
راه دشوار عراقچی در مسئله رفع تحریمها
خراسان نوشت: اکتبر ۲۰۲۵ نظر به پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ و احتمال فعال شدن قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران احتمالاً مهمترین چالش اضطراری پیشروی ایران را شکل دهد. عراقچی در مسند وزیر امور خارجه با چالشهای زیادی دست و پنجه نرم خواهد کرد. به نوشته اندیشکده راهبردی تبیین، سه چالش برجستهتر به نظر میرسد؛ نخستین چالش پر کردن جای شهید امیرعبداللهیان به عنوان «وزیر خارجه محور مقاومت» در گیرودار جنگ غزه و امکان گسترش آن است. این درحالی است که برخلاف امیرعبداللهیان که تخصص او حوزه غرب آسیا بود، عراقچی کمتر درگیر مسائل منطقه بوده است و این امر کار او را دشوار میسازد. چالش مهم دیگر نزدیک شدن به زمان انقضای مکانیسم «اسنپ بک» برجام و حفاظت از تنها کارکرد باقیمانده برجام است. چالش مهمتر، اما موقعیتیابی درست برای ایفای نقش فعال و موثر جمهوری اسلامی ایران در یک دوره گذار و گسست در عناصر سیستمی نظم بینالملل است.
واکنش مجلس به اظهارات خاندوزی درباره حذف ارز ۴۲۰۰
روابط عمومی مجلس: در روزهای اخیر طی اظهارنظرهایی درباره حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی ادعاهای خلاف واقع به مجلس شورای اسلامی نسبت داده شده و متأسفانه برخی رسانهها نیز این ادعاها را بازنشر کردهاند. موضوع ارز ۴۲۰۰ تومانی علاوه بر رانتها و فسادهایی که ایجاد کرده بود، نه تنها جلوی گرانی کالاهای اساسی را نگرفت، بلکه در برخی اقلام قیمت کالاهای اساسی حتی بیشتر از میزان تورم سایر کالاها گران شده بود، که حذف آن مورد تایید دولت سیزدهم و مجلس بود؛ اما اختلاف نظر در شیوه اجرا بود. با این حال مسئله اصلی این بود که شیوه اجرای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نباید به سفره و معیشت مردم فشار بیش از گذشته وارد میکرد و به همین دلیل برخلاف ادعاهای خلاف واقعی که در این باره مطرح میشود، مجلس یازدهم نه تنها دولت را مکلف به حذف این ارز نکرد بلکه حذف آن را «مشروط» به حمایت از معیشت و قدرت خرید مردم کرده بود. / همشهری
تمجید رسانه اصولگرا از گفتمان پزشکیان
مشرق نوشت: دکتر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اسلامی ایران به تازگی طی سخنانی، رفع نیازها و حل مشکلات اقشار کمبرخوردار جامعه را از جمله مهمترین وظایف حاکمیت برشمرد و افزود: میزان ارزش عملکرد مسئولان به میزان دغدغهمندی و توجه آنها به رفع مشکلات مردم بهویژه محرومین، بیصدایان و دور افتادگان است. ابراز چنین ادبیاتی از جانب یک رجل اصلاحطلب و در قامت رئیس جمهور اسلامی ایران در حالی است که سالها و بلکه دههها بود چنین گفتمانی از بلندای جبهه اصلاحات به گوش نمیرسید! اکنون با پزشکیان که گویی از اعماق دهه ۶۰ و با گفتمان چپهای نجیب خط امامی وارد صحنه شده؛ شاهد فعال شدن ژن نجابت در میان "اصلاحطلبان نجیب" و بروز دگردیسی در اردوگاه اصلاحات هستیم. این نجابت و بازگشت به اصالتها را باید مغتنم دانست و در مقابل آن حصار ساخت.
خطر در پستوهای کابینه چهاردهم!
علی شکوریراد، از کادرهای تندروی حزب اتحاد ملت در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است که اگر حتی یک وزیر پیشنهادی هم از کابینه پزشکیان در مجلس رأی اعتماد نمیگرفت؛ یک شکست در "وفاق ملی" رقم خورده بود! او تصریح میکند: تعداد آرایی که به آقای ظفرقندی داده شد نشان میدهد که بخشی از نمایندگان مجلس حدود ۱۲۰ تا ۱۲۵ نفر به آقای ظفرقندی رأی ندادند. اینها جریانهای تند یا متأثر از جریانهای تند مجلس هستند و بنابراین زورشان را زدند ولی تعدادشان به اندازه کافی نبود و نتوانستند مانع اخذ رأی اعتماد توسط نامزدهای ذکر شده شوند.
وقتی حمایت رهبر معظم انقلاب اسلامی درست درک نمیشود
علیمحمد نمازی، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا درباره دولت پزشکیان گفته است:"با صحبتهای پزشکیان در مجلس شورای اسلامی مشخص شد که کابینه او کابینه نظام است و او با رهبر معظم انقلاب برای چینش کابینه هماهنگ است و به همین دلیل هم از مجلس رای بالایی گرفت و همه وزرای او رأی اعتماد گرفتند. این کابینه، کابینه یک گروه سیاسی نیست که اگر شکست بخورد، مثلاً اصلاح طلبان شکست میخورند بلکه این کابینه، کابینه کل نظام است و باید موفق شود. "