انتقاد از برخی انتصابات در بدنه دولت
- کیهان نوشت: جفا به جمهوریت و اسلامیت و منافع ملی است که حتی مدیریتهای رده پایین به مجرمان امنیتی و محکومان قضائی یا فعالان فتنههای نیابتی سپرده شود، چه رسد به اینکه چنین عناصری، به عنوان معاون و مدیرکل یا در ستاد اصلی دولت و گلوگاههای سیاسی و رسانهای آن منصوب شوند؛ و در ادامه، برخی عناصر متخلف و اخراج شده در مسیر قانونی، مجدداً بهکارگیری شوند و متقابلاً، نیروهای کارآمد و مؤمن حذف شوند. متأسفانه در برخی انتصابات، احکام قطعی محاکم قضائی و استعلام مراجع اطلاعاتی، دور زده میشود و برخی عناصر بهشدت مسئلهدار، از در پشتی - بدون این که از گیتهای و فیلترهای ضروری حفاظتی بگذرند-، در برخی مراکز مهم دولتی به کار گمارده میشوند.
- روزنامه خراسان نوشت: در حالی که بسیاری از انتصابات در ساختارهای دولتی و نهادهای مختلف رده مدیران میانی شاید در ظاهر کماهمیت و خرد به نظر بیایند، اما هزینههایی که این تصمیمات به دنبال دارند، به مراتب از اهمیت پستهای مد نظر فراتر میرود. به طوری که برخی از این انتصابات در سطوح مدیریتی، به ویژه در ادارات و دفاتر اجرایی زیرمجموعه ریاستجمهوری و وزارتخانهها، چنان حساسیتبرانگیز شدهاند که دولت هزینهای معادل تغییر یک یا چند وزیر برای آنها پرداخت میکند. این در حالی است که عملکرد برخی از افراد منصوب شده نه تنها کارآمدی ویژه و خاصی نداشته، بلکه خود مایه ایجاد چالش جدید برای دولت بوده است.
- روزنامه جوان نوشت: از قدیم گفتهاند حرمت امامزاده به متولی آن است، بنابراین دولت محترم برای موفقیت گفتمان «وفاق ملی» بیش و پیش از دیگران از این گفتمان صیانت کند و نگذارد انتصابهای مسئلهدار، مشکوک و ضد وحدت به این مفهوم آسیب برساند. چینش کابینه و پذیرش همکارانی در همه سطوح مدیریتی است که به وفاق ملی باور داشته باشند. وگرنه سپردن مشاغل به افراد بد سابقه و محکومان امنیتی نه تنها نقض غرض است که اساساً شمشیر کشیدن به وفاق ملی است.
- همشهری نوشت: سریال انتصابات مسئلهدار در دولت چهاردهم با شدت بیشتری در حال ادامه است، انتصاباتی که ابتدائیترین شیوههای گزینش و جذب نیرو را هم نقض کرده و باعث تعجب افکار عمومی شده است. بدون شک این استاندارد دوگانه، افراط در فرآیند گزینش مردم عادی و تفریط دولت در گزینش افراد در مناصب عالیه دولتی مردم را ناراحت و همچنین علاقهمندان به انقلاب و نظام را متعجب کرده است.
کارکرد «وفاق» تنگ کردن فضا برای تندروها است
سید محمد علی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، با انتشار یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: موضوع وفاق در شکل بنیادین خود یک امر اصلاحی است؛ یعنی مجموعه کسانی که به ایران، جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعتقاد دارند، میتوانند موضوع و محتوای وفاق را شکل دهند. در حقیقت مجموعههای برانداز و افراطی در چارچوب وفاق ملی قرار نمیگیرند. مهمترین کاری که مفهومی ذیل عنوان «وفاق» میتواند انجام دهد آن است که فضا را برای تندروها و رادیکالها تنگ کرده و مدیریت، تصمیمگیری و سیاستگذاری را برای افرادی که دلشان برای ایران، نظام و مردم میسوزد، فراهم کند. در واقع، وفاق زمینهای فراهم میکند تا طیفهای مختلف حول محور اشتراکات و نظرات مشترکی که دارند، کار کنند.
قدردانی ناطق نوری از حضور موثر جبهه اصلاحات در انتخابات اخیر
به گزارش ایرنا، محمد سالاری، دبیر کل حزب همبستگی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی از دیدار اعضای جبهه اصلاحات با حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری خبر داد و نوشت: تعدادی از اعضای هیأت رئیسه جبهه اصلاحات با ریاست جبهه، دیداری با حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری داشتند. در این دیدار که به منظور هم اندیشی صورت گرفته بود، گزارشی از اقدامات جبهه اصلاحات ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ارائه شد و برنامهها و راهبردهای پیش روی جبهه در تحقق وفاق ملی و همراهی با دولت دکتر پزشکیان و نیز پیگیری مطالبات جامعه و رفع ناترازیها مطرح شد. حجت الاسلام ناطق نوری از حضور موثر جبهه اصلاحات در انتخابات اخیر و پیروزی پزشکیان تقدیر و اظهار امیدواری کرد که مجموعه تلاشها برای تحقق وفاق ملی، در جهت تامین خواست ملت بزرگ ایران به نتیجه برسد.
ضرورتی به نام استانداران زن از زبان فاطمه راکعی!
فاطمه راکعی، معاون زنان در ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان در روزنامه جماران نوشت: باتوجه به محرومیت تاریخی زنان در ساختار مدیریتی کشور لازم است، توجه ویژهای به حضور زنان متخصص و شایسته در معاونتهای وزرا، مدیر کلی به خصوص به عنوان استاندار شود. در شرایطی که دولت چهاردهم به مفاد و محتوای برنامههای بالادستی توجه ویژهای دارد، لازم است تحقق سهم ۳۰درصدی مدیریتی زنان را نیز محقق کند. امروز حتی در بسیاری از کشورها برای پستهای حساسی، چون وزارت دفاع هم از زنان استفاده میکنند تا رویکردهای صلحطلبانه زنانه، باعث توسعه فرهنگ مدارا در سطح جهان شود.
اظهارات جدید عبدی
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: مهمترین مشکل رسانه رسمی در ایران این است که متولیان آن درک درستی از کارکرد و محدودیتهای رسانه ندارند. نهادهای دیگر هم بعضا دچار این مشکل هستند. کارکرد رسانه در دنیای جدید نیز متفاوت از آن چیزی است که صدا و سیما برای خود تعریف کرده است. هنگامی که یک نهاد مدرن مثل رسانه در کشور در جایگاه کارکردی خویش قرار نگیرد، جامعه دچار اختلال ارتباطی میشود. مردم از حقیقت دور میشوند و حرف یکدیگر را نخواهند فهمید و بصیرت اجتماعی شکل نمیگیرد. مرز حقیقت و مجاز مخدوش میشود. بخش مهمی از علت دو قطبی شدن جامعه، ناشی از دو قطبی شدن رسانه است. حلقه رسانهای قدرت جامعه و حکومت ایران بسیار ضعیف است.