- درخواست عفو نتانیاهو در میانه بحرانهای داخلی و بینالمللی
- واکاوی سفر همزمان مقامات ترکیه و عربستان به تهران
- کنترل روند افول و بازتعریف جایگاه شکننده آمریکا
- دونالد ترامپ و نقشه پنهان در قالب جنگ اوکراین
- سفر هاکان فیدان و چرخش آنکارا بهسوی تهران
- الگوی فاطمیِ مقابله با تحریف و شرایط امروز منطقه
- بسیج فرهنگ ناب و کامل از ثمرات انقلاب اسلامی
- لفاظیهای تفرقهافکنانه عناصر همسو امریکایی- سعودی در لبنان
- از تثبیت پیروزی و رد مذاکره تا تقویت بسیج و وحدت ملی
- نظم اروپا به بهای قربانی کردن اوکراین
- رمزگشایی از 2 شوک بزرگ به ترامپیستها
- ترور های رژیم صهیونیستی درلبنان وغزه
- یک پروژه توسعهای یا تغییر جمعیتی؟
- سوختن کرانه باختری در سایه سکوت عربی و جنایت صهیونی
- افسانه ایجاد «خاورمیانه جدید» و قمار تشکیل «اسرائیل بزرگ»
واکاوی سفر همزمان مقامات ترکیه و عربستان به تهران
همزمانی دیپلماتیک و ظهور توازن جدید در غرب آسیا
همزمانی سفر هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه و سعود بن محمد الساطی، معاون وزیر خارجه عربستان سعودی، به تهران رویدادی ساده و تقویمی نبود و باید آن را در چارچوب یک تحول ژرف در ساختار ژئوپلیتیک غرب آسیا تحلیل کرد. این سفرها که در ادامه روند رو به رشد گفتوگوهای تهران با همسایگان و به ویژه ریاض انجام شد، حامل پیامهای چندلایهای بود که نشان میدهد محاسبات راهبردی بازیگران منطقهای در حال تغییر است. در پس این دیدارهای همزمان، یک واقعیت مهم نهفته است و آن واقعیت این است که دستیابی به ثبات و مدیریت بحرانهای پیچیده منطقه بدون نقشآفرینی فعال جمهوری اسلامی ایران ممکن نیست. همین حقیقت ترکیه و عربستان را، که هر دو سالها، بخشی از ترتیبات امنیتی مورد حمایت آمریکا بودند، واداشته است که مسیر تهران را در پیش بگیرند و جایگاه ایران را در معادلات قدرت بازتعریف کنند. تحولات سوریه، تشدید رفتارهای تهاجمی اسرائیل در غزه، لبنان و سوریه و همچنین ضرورتهای جدید اقتصادی و امنیتی، این کشورها را با وضعیتی روبهرو کرده است که در آن حذف ایران از معادلات دیگر نه ممکن است و نه عقلانی. بنابراین، سفرهای همزمان نه تنها یک رویداد دیپلماتیک معمولی محسوب نمیشود، بلکه نشاندهنده چرخش واقعی در توازن منطقهای است و تصویر جدیدی از جایگاه ایران در غرب آسیا را ترسیم میکند.
تقویت بستر گفتوگو و پیشروی روند تنشزدایی
زمینه این تحولات از ماهها قبل فراهم شده بود و مسیر تنشزدایی میان ایران و عربستان پس از توافق پکن به مرحلهای رسیده است که گفتوگوهای مستقیم و سطح بالا بر سر پیچیدهترین پروندههای منطقه در جریان است. سخنگوی وزارت خارجه ایران بارها تأکید کرده است که روابط دو کشور روندی مثبت و رو به جلو را طی میکند. در سوی مقابل، روابط ایران و ترکیه نیز با وجود رقابتهای طبیعی در برخی عرصهها، از سطحی از عمق و پیچیدگی برخوردار است که امکان گفتوگو بر سر دشوارترین مسائل امنیتی و سیاسی را فراهم کرده است. اشتراکات تاریخی و فرهنگی میان ایران و ترکیه این بستر را تقویت کرده است و همین ویژگی باعث میشود ترکیه در شرایط حساس منطقهای، مسیر تعامل با تهران را ترجیح دهد. عربستان نیز از مسیر تقابل فاصله گرفته و وارد مرحلهای از گفتوگوهای مستمر شده است. ترکیه و عربستان هر دو به این جمعبندی رسیدهاند که ورود به ساختار جدید امنیتی و سیاسی منطقه بدون مشارکت ایران امکانپذیر نیست. این واقعیت جایگاه ایران را به مرکز طبیعی گفتوگوهای امنیتی غرب آسیا تبدیل کرده است و سفرهای همزمان اخیر آن را آشکارتر از همیشه نشان میدهد.
بازنگری راهبردی ترکیه و ضرورت همکاری با ایران
ترکیه بیش از گذشته با یک بازنگری راهبردی ضروری روبهرو شده است و این امر دلیل اصلی سفر فیدان به تهران است. آنکارا که در سال نخست بحران سوریه خود را پیروز میدان میدانست و تصور میکرد با تکیه بر حمایت برخی قدرتهای فرامنطقهای میتواند ساختار آینده سوریه را بهطور کامل شکل دهد، امروز با واقعیتهایی سخت روبهرو است. اهدافی، چون تثبیت نفوذ بلندمدت در شمال سوریه، خلع سلاح گروههای کردی مورد نظر و ایفای نقش انحصاری در بازسازی سوریه، با موانع جدی روبهرو شده است. همزمان، چالشهایی مانند بحران، فشار اقتصادی داخلی و نیاز به امنیت پایدار انرژی، آنکارا را به سمت همکاری نزدیکتر با ایران هدایت کرده است. ترکیه همچنین میداند که ریاض در تلاش برای کسب سهم تاثیرگذار در ساختار جدید سوریه است و برای جلوگیری از افزایش نقش عربستان به یک بازیگر موازنهگر نیاز دارد. در نگاه مقامات ترکیه، ایران تنها قدرتی است که میتواند این نقش را ایفا کند و این درک جدید باعث شده است که آنکارا نقش ایران را نه یک چالش بلکه یک ضرورت امنیتی و سیاسی بداند.
تغییر برداشت امنیتی عربستان و بازتعریف تهدیدها
عربستان نیز در حال تجربه یک دگرگونی بنیادین در تعریف تهدیدهای اصلی خود است. توافق پکن زمینه آغاز تنشزدایی را فراهم کرد، اما محرک امروز ریاض بسیار عمیقتر و استراتژیکتر است. رفتارهای اسرائیل در سالهای اخیر، بهویژه حملات گسترده به غزه، حملات به سوریه و لبنان و تلاش برای ایجاد برتری امنیتی پایدار و نیز حمله رژیم صهیونیستی به قطر، نگرانی جدی در میان کشورهای عربی ایجاد کرده است. ریاض اکنون به این جمعبندی رسیده است که بیثباتی ناشی از گسترشطلبی امنیتی اسرائیل تهدیدی جدیتر نسبت به ایران محسوب میشود. این تحول موجب شده است که عربستان به جای تمرکز بر رقابت تاریخی با تهران، به سمت تعریف یک چارچوب جدید همکاری حرکت کند. به نظر میرسد ایران در نگاه جدید ریاض نه یک رقیب سنتی بلکه یک بازیگر کلیدی برای ایجاد توازن در برابر تهدیدات اسرائیل است. در کنار این عوامل ساختاری، جنگ ۱۲ روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی به عنوان یک شتابدهنده عملی و روانشناختی، تأثیری تعیینکننده بر تصمیم ریاض و آنکارا برای تشدید تعامل با تهران داشت. این درگیری کوتاه، اما شدید، دو واقعیت را به طور عینی به نمایش گذاشت: نخست، توانایی بازدارندگی و قدرت ضربهزنی مستقیم جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به تجاوزات، که توازن قدرت نظامی منطقه را به شکل بیسابقهای تغییر داد. دوم، آشکارسازی بیشتر محدودیتها و ناتوانی الگوی امنیتی مبتنی بر حمایت بیقیدوشرط آمریکا در تأمین امنیت متحدانش در برابر یک درگیری تمامعیار. برای عربستان، که همواره نگران تشدید رفتارهای یکجانبه و تهاجمی تلآویو بوده است، این جنگ به وضوح نشان داد که تهدید فوری، دیگر صرفاً از جانب ایران نیست، بلکه از ناحیه رژیمی است که حاضر است برای تحقق اهداف خود، کل منطقه را تا لبه جنگ همهجانبه پیش ببرد. این امر، محاسبات ریاض را هرچه بیشتر به سمت ضرورت درک ایران به عنوان عامل توازنبخش سوق داد. برای ترکیه نیز که پیوسته نگران تشدید بیثباتی در مرزهای جنوبی خود است، این جنگ درس آشکاری بود که نشان داد مدیریت بحران و جلوگیری از شعلهور شدن آتش یک جنگ گسترده، بدون هماهنگی و ظرفیتهای ایران غیرممکن است. بنابراین، این رویداد نه به عنوان یک عامل مستقل، بلکه به عنوان کاتالیزوری قدرتمند، احساس ضرورت در دو پایتخت آنکارا و ریاض را برای تنشزدایی عملی و مراجعه فوری به تهران عمیقتر کرد. عربستان همچنین میداند که حل بحرانهایی مانند فلسطین، یمن و حتی لبنان بدون مشارکت ایران امکانپذیر نیست. از این رو، سفر مقام ارشد عربستانی به تهران نشاندهنده رویکرد تازهای است که در آن مدیریت اختلافات به جای تشدید تنش، اولویت پیدا کرده است.
سوریه بهعنوان میدان رقابت و تکیهگاه مشترک بر نقش ایران
پرونده سوریه نمونهای واضح از این واقعیت است که چگونه رقابت عربستان و ترکیه با اشتراک منافع آنها در هم تنیده شده است و چگونه ایران در این میان نقش موازنهای و تعیینکننده ایفا میکند. هر دو کشور سرمایهگذاری سنگینی برای افزایش نفوذ خود در ساختار آینده سوریه کردهاند، اما اهداف آنها تا حد زیادی متفاوت است. عربستان تلاش میکند از طریق قدرت مالی و سیاسی خود جایگاهی محوری در بازسازی و آینده سیاسی سوریه به دست آورد، در حالی که ترکیه بر عمق استراتژیک و ضرورتهای امنیتی مرزی خود تمرکز دارد. با وجود این رقابت، هر دو کشور میدانند که نفوذ گسترده ایران در سوریه یک واقعیت غیرقابل حذف است. به همین دلیل ناگزیرند موقعیت و مواضع ایران را در هر طرحی که برای آینده سوریه در ذهن دارند، لحاظ کنند. نقش ایران در این میان از حد یک بازیگر میدانی فراتر رفته است و اکنون به یک عامل تعیینکننده در معماری سیاسی و امنیتی شامات تبدیل شده است. تهران با بهرهگیری هوشمندانه از این رقابت توانسته است منافع ملی خود را تقویت کند و میدان بازی را به گونهای تنظیم کند که هم ثبات منطقه افزایش یابد و هم ایران جایگاه خود را تثبیت کند.
ارزیابی نهایی
مجموعه این تحولات نشان میدهد که ایران در حال تبدیل شدن به مرکز ثقل جدید نظم مشارکتی در غرب آسیا است. در نگاه همسایگان، ایران دیگر تنها یک قدرت بازدارنده یا بازیگر محور مقاومت نیست، بلکه یک هاب ارتباطی و ثباتساز است که در چهار بعد امنیتی، سیاسی، اقتصادی و هویتی نقش بیبدیل دارد. در حوزه امنیتی، ایران تنها قدرت منطقهای است که توان ایجاد توازن در برابر اسرائیل و گروههای تروریستی را دارد. در حوزه سیاسی، هیچ بحران کلیدی منطقه بدون نقش تهران قابل حل نیست و این واقعیت در پروندههای فلسطین، سوریه، لبنان و یمن آشکار است. در حوزه اقتصادی، ایران با موقعیت جغرافیایی ممتاز خود مسیر اصلی ترانزیت انرژی و کالا میان شرق و غرب و شمال و جنوب محسوب میشود. در حوزه هویتی نیز ایران مرکز پیوندهای تاریخی، فرهنگی و مذهبی منطقه است و این بخش نرم قدرت، عمق نقش تهران را افزایش داده است.
سفر همزمان مقامات ترکیه و عربستان تأکید میکند که آینده ثبات غرب آسیا وابسته به ادامه گفتوگوهای سازنده و مدیریت اختلافات است و ایران با تکیه بر قدرت داخلی و نفوذ منطقهای آمادگی دارد که نقش سازنده خود را در این مسیر ایفا کند.