- درخواست عفو نتانیاهو در میانه بحرانهای داخلی و بینالمللی
- واکاوی سفر همزمان مقامات ترکیه و عربستان به تهران
- کنترل روند افول و بازتعریف جایگاه شکننده آمریکا
- دونالد ترامپ و نقشه پنهان در قالب جنگ اوکراین
- سفر هاکان فیدان و چرخش آنکارا بهسوی تهران
- الگوی فاطمیِ مقابله با تحریف و شرایط امروز منطقه
- بسیج فرهنگ ناب و کامل از ثمرات انقلاب اسلامی
- لفاظیهای تفرقهافکنانه عناصر همسو امریکایی- سعودی در لبنان
- از تثبیت پیروزی و رد مذاکره تا تقویت بسیج و وحدت ملی
- نظم اروپا به بهای قربانی کردن اوکراین
- رمزگشایی از 2 شوک بزرگ به ترامپیستها
- ترور های رژیم صهیونیستی درلبنان وغزه
- یک پروژه توسعهای یا تغییر جمعیتی؟
- سوختن کرانه باختری در سایه سکوت عربی و جنایت صهیونی
- افسانه ایجاد «خاورمیانه جدید» و قمار تشکیل «اسرائیل بزرگ»
درخواست عفو نتانیاهو در میانه بحرانهای داخلی و بینالمللی
درخواست رسمی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، از اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور این رژیم، برای عفو از پروندههای قضایی، نقطه عطفی بحرانی در کارنامه سیاسی وی و آزمونی جدی برای نهادهای دموکراتیک این رژیم محسوب میشود. این درخواست که در بستری از اتهامات سنگین قضایی، شکافهای عمیق سیاسی و فشارهای فزاینده بینالمللی مطرح شده، فراتر از یک درخواست شخصی، به مانوری استراتژیک برای بقای سیاسی تبدیل گشته است.
نتانیاهو در توجیه درخواست خود، بر مصلحتاندیشی سیاسی تاکید دارد. استدلال وی مبنی بر این که «تداوم محاکمه باعث ایجاد اختلاف شده است» نشان میدهد که او میکوشد با تبدیل پروندهای قضایی به مسئلهای امنیت ملی، خود را چهرهای ضروری برای وحدت معرفی کند. این استدلال به وضوح با واکنش شدید اپوزیسیون روبهرو شده است. یائیر گولان، رهبر حزب دموکرات، به درستی اشاره میکند که «فقط گناهکاران درخواست عفو میکنند»، و این سوال بنیادین را مطرح میسازد که آیا میتوان به نام وحدت، قانون را نادیده گرفت؟
این درخواست در سایه یک پشتیبانی چندجانبه مطرح شده است: از یک سو، وزرای حزب لیکود با ارسال نامهای سرگشاده، عفو او را عاملی برای وحدت دانسته و به درخواست دونالد ترامپ اشاره کردهاند، که این هماهنگی، یک راهبرد همزمان برای اعمال فشار از داخل و خارج را نشان میدهد. درخواست ترامپ از تریبون کنست، که خود نشاندهنده عمق نفوذ لابیهای صهیونیستی در سیاست ایالات متحده است، به نتانیاهو این امکان را میدهد که بحران داخلی خود را در چارچوبی بینالمللی و با جلب حمایت یک متحد قدرتمند بازتعریف کند.
واکنش رهبران مخالف، از یائیر لاپید گرفته تا بنی گانتس و آویگدور لیبرمن، نشان از یک اجماع نادر علیه این درخواست دارد. استدلال آنان بر چند محور استوار است:
۱. تضعیف حاکمیت قانون: تمامی مخالفان بر این نکته تاکید دارند که اعطای عفو در میانه دادرسی، اصل برابری در برابر قانون را نقض میکند.
۲. فرار از پاسخگویی: به گفته احمد طیبی «رئیس بلوک جنبش عربی برای تغییر در کنست» نتانیاهو نه در پی عفو، که در پی پایان دادن به محاکمه است، بدون آن که مسئولیتی بپذیرد.
۳. انحراف توجه: لیبرمن و گانتس به درستی این درخواست را تاکتیکی برای منحرف کردن افکار عمومی از چالشهای فوریتر از جمله بحران امنیتی ناشی از جنگ غزه و بحران اقتصادی میدانند. تشبیه گانتس (آتشنشانی که خود آتش روشن میکند) به خوبی ماهیت این استراتژی را نمایان میسازد.
این بحران داخلی در حالی تشدید میشود که دیوان کیفری بینالمللی (ICC) برای نخستین بار حکم بازداشت نتانیاهو را به اتهام ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در غزه صادر کرده است. این حکم، که در پی شهادت دهها هزار غیرنظامی فلسطینی از جمله زنان و کودکان صادر شده، مشروعیت بینالمللی رژیم صهیونیستی و رهبر آن را تا حد بیسابقهای زیر سؤال برده است. در چنین شرایطی، درخواست عفو داخلی، تصویری از یک رهبر سیاسی را ترسیم میکند که هم در عرصه داخلی و هم در صحنه بینالمللی، خود را فراتر از قانون میپندارد.
درخواست عفو نتانیاهو، تقابلی بین مصلحتاندیشی سیاسی و حاکمیت قانون است. در هر صورت، اسرائیل در آستانه یکی از بحرانیترین دورههای سیاسی خود قرار گرفته است، بحرانی که ریشه در سالها مدیریت مبتنی بر کشمکشجویی و تضعیف نهادهای قانونی دارد.