طالبان وشعرسرایی؛
ترس عمیق پیکره حکومت طالبان را در ساختار آن درنوردیده و هر روز، بهجای زایش و افزایش مؤلفههای قدرت، در مسیر محدودزایی و محدودیتافزایی شاخصههای قدرتمندی در همه عرصهها، بهویژه عرصه فرهنگی–اجتماعی، به پیش میرود. کسی نمیتواند این مهم را انکار کند که شعر، جوششی از درون روح بیقرار شاعرانی است که با نگاه لطیف خود، موضوعات را از دریچهای مینگرند که دیگران از نگریستن بدان عاجزند.
حکومت طالبان که مدعی پیروی از دین، آیین اسلام و قرآن است، همین قرآن برخلاف قاعده حکومت طالبان در برخورد با شاعران وارد تعامل میشود و ضمن طرح یک قاعده کلی از شعرا، استثنائات آن را بر پایه محور ایمان پایهریزی میکند. جلوگیری از جوشش احساسات شاعران، عقدهمندیای را در آینده به وجود خواهد آورد که همچون سیلی بنیانکن، خرابیهای زیادی را به بار خواهد آورد. این، افزون بر آن است که شاعران خود، سوپاپ اطمینان یک جامعه پویا و پایا به شمار میآیند و نگاه نقادانهشان را همواره به ارزانی به جامعه و فرد نثار میکنند. سرزمین شعرخیز و شاعرپرور افغانستان، حساسیتی دوچندان دارد و نمیتوان تنها با صدور چند دستورالعمل و ممانعت از برگزاری گعدههای شعری، به سرکوب شاعران پرداخت؛ هرچند شاعران در عرصههای دیگری قلم و قدم بزنند که حتی ممکن است خلاف عقل، عرف و قانون جامعه نیز باشد.
کد خبر: ۳۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۶/۲۳