۲۰۲۴ ۲۲ November - جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
کد خبر: ۸۶۵
۰۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۴

چرایی قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا

بسیاری از کارشناسان ضمن هشدار درباره تبعات اقدام اخیر بروکسل، مصوبه اخیر اتحادیه اروپا را تنها به نفع اهداف رژیم اسرائیل و برخی کشورهای عرب منطقه می‌دانند.
۰۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۴
نویسنده : محمد بیات کارشناس مسائل بین الملل

پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام، آمریکا با همراهی دولت‌های اروپایی وارد فاز اجرایی «پلن ب» علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. گام اول در این طرح شعله‌ ور ساختن آتش ناآرامی‌های داخلی در ایران به بهانه مرگ مهسا امینی بود. در این گام غرب تمام دستگاه تبلیغاتی و عملیات روانی خود را علیه تهران با هدف تضعیف امنیت داخلی و ایجاد تنش میان دولت- ملت ایران بسیج کرد تا از این طریق زمینه عقب‌نشینی و تسلیم شدن تیم مذاکره کننده کشورمان در وین را فراهم کند. پس از به نتیجه نرسیدن این طرح حال غرب به دنبال ورود به فاز دوم فشار بر تهران یعنی قرار دادن نام بزرگترین نیروی ضد تروریسم خاورمیانه، یعنی سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا است.  فرانسه، آلمان، هلند و سوئد دولت‌های پیشرو برای تصویب این لایحه در کمیسیون اروپا به بهانه‌ نقض حقوق بشر در ایران بودند. به گفته منابع آگاه این اتحادیه خود را  در بسته چهارم تحریمی خود علیه ایران، ۳۷ نهاد جدید را به فهرست تحریم‌های خود اضافه خواهند کرد. برخی کارشناسان معتقدند که اروپا به دلایل مختلف پای در این مسیر (تقریبا) غیر قابل بازگشت علیه تهران گذاشته است. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی دلایل اقدام اخیر اروپا در درج نام سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی بپردازیم.

ناامیدی از بازگشت به بازار ایران

تاخیر در توافق میان ایران و آمریکا برای احیای مجدد برجام و پر شدن تدریجی جای کشورهای اروپایی توسط قدرت‌های آسیایی (مانند چین و هند) ناامیدی کشورهایی همچون فرانسه و آلمان برای بازگشت به بازار بزرگ ایران شده است. پیش از این ابر شرکت‌های اروپایی با حضور در صنعت نفت و گاز، خودرو سازی، هواپیمایی و ... سود سرشاری در بازار ایران نصیب خود می‌کردند و حتی برخی شرکت‌های بزرگ خود را از ورشکستگی نجات می‌دادند.  اما خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تداوم سیاست فشار حداکثری در دولت «بایدن- هریس» موجب کاهش انگیزه‌های اقتصادی در اروپا برای بازگشت شرایط به سال ۲۰۱۵ شده است.

به عنوان مثال در بهمن ماه 1394، دولت روحانی قرارداد خرید 118 هواپیما ایرباس به ارزش 25 میلیارد دلار را با دولت فرانسه به امضاء رساند. امضاء قرارداد همکاری و تولید مشترک خودروهای 208، 2008 و 301 میان ایران‌خودرو و پژو دیگر توافق اقتصادی میان تهران- پاریس بود. اما مهم‌ترین توافق اقتصادی میان دو طرف را می‌توان قرارداد با شرکت توتال فرانسه برای خرید 200 هزار بشکه نفت و توسعه فاز 11 پارس جنوبی دانست. این آمارها نشان دهنده حضور پر رنگ اروپایی‌ها در بازار ایران، پیش از خروج یکجانبه ترامپ از برجام بود. حال با کم رنگ شدن حضور اروپایی‌ها در بازار ایران، آنها به دنبال ایجاد «اهرم فشار» برای بازیابی جایگاه پیشین خود هستند.

ایجاد شکاف در روابط تهران-مسکو

ادعای حضور پهپاد‌ها، مستشاران یا موشک‌های ایرانی در میدان جنگ اوکراین، یکی از خبرهای اصلی این روزهای رسانه‌های جریان اصلی برای باز کردن پای تهران به این جنگ اروپایی محسوب می‌شود. بروکسل به شدت نگران تبدیل شدن روابط دفاعی تهران- مسکو به الگویی برای سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و قدرت‌های متوسط در سطح نظام بین‌الملل است. در نظام تحلیلی غرب، روسیه باید به عنوان مقصر اصلی جنگ شناخته شده و در انزوا قرار بگیرد. به عبارت دیگر تهران حق داشتن روابط عادی با مسکو را نداشته و باید در روابط متعارف نظامی با این کشور تجدید نظر کند. البته موضع جمهوری اسلامی تاکنون در خصوص «بی طرفی» و عدم مداخله در نبرد اوکراین تغییر نکرده است، اما این موضوع باعث نمی‌شود تا تهران خود را از دریافت تسلیحات راهبردی همچون «سوخو- 35» و «اس- 400» محروم کند.

نکته قابل ذکر آن است که تهران تنها شریک راهبردی مسکو در منطقه غرب آسیا نیست. به عنوان مثال پادشاهی سعودی و امارات با همکاری مسکو در قالب سازوکار «اوپک پلاس» توافق کردند تا روزانه تولید نفت خود را 200 هزار بشکه کاهش دهند. این تصمیم منجر به افزایش قیمت‌ها در بازار نفت و ایجاد تورم در برخی کشورهای بزرگ همچون ایالات متحده آمریکا شد. کارشناسان یکی از دلایل شکت دموکرات‌ها در انتخابات میان دوره‌ای را همکاری کشورهای خلیجی با مسکو می‌دانند. در سوی دیگر آنکارا با انعقاد قرارداد غلات دریای سیاه و تبدیل شدن به قطب گازی منطقه اوراسیا با همکاری روسیه، نقش مهمی در بی‌اثر کردن تحریم‌های غرب علیه روسیه دارد. با بازخوانی این روابط سوال کلیدی آن است که چرا غرب به مانند ایران به دنبال هدف قرار دادن آنکارا یا ابوظبی نیست؟ به نظر می‌رسد پاسخ این سوال را باید در عملیات رسانه‌ای رژیم اسرائیل و لابی عبری- عربی با هدف افزایش فشارهای بر تهران و ایجاد توجیه برای کمک نظامی- مستشاری تل‌آویو به کیف بیابیم.

خارج کردن تهران از مدار چین

مهم‌ترین چالش غرب برای حفظ برتری خود در نظام بین‌الملل، ایجاد تاخیر در روند توسعه اقتصادی چین، به‌ویژه ابر طرح «یک کمربند- یک جاده» چین است. این طرح با پشتوانه سرمایه‌گذاری 100 میلیارد دلاری پکن، هم‌اکنون 70 کشور جهان را وارد این مسیر کرده است. پکن برای به حرکت درآوردن صنعت ملی خود نیازمند منابع انرژی نهفته در منطقه خلیج فارس است و برای رسیدن به بازارهای اروپا و آفریقا راهی جز عبور از جغرافیایی منطقه غرب آسیا ندارد. بلوک غرب در قالب «جی- 7» برای کنترل کریدورهای چینی و قطع مسیر انتقال انرژی  نیاز به کاهش روابط راهبردی تهران- پکن و قطع شریان انرژی به سمت بازارهای شرق آسیا دارد.. حال اروپایی‌ها با قراردادن نام سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی قصد دارند تا ایران را در میان دو راهی پر خطر قرار دهند. سازش با غرب و کنار گذاشتن روابط راهبردی با پکن و یا تن به افزایش تنش‌ها در منطقه خلیج فارس.

این طرح غربی می‌تواند منجر به شعله‌ور ساختن آتش جنگ در خاورمیانه و از بین بردن بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه چینی در این منطقه شود. هم‌اکنون حجم روابط چین با کشورهای خاورمیانه عربی از مرز 332 میلیارد دلار عبور کرده است. این در حالی است که حجم روابط اقتصادی تهران- پکن تنها 15 میلیارد دلار می‌باشد! واقعیت آن است که برای غرب آنچه اهمیت دارد ایجاد اخلال در مسیر «جاده ابریشم جدید» و کاهش دسترسی چینی‌ها به منابع هیدروکربن منطقه است. هم‌اکنون چین بیش از 70 درصد نفت مورد نیاز خود را منطقه خلیج فارس تامین می‌کند. قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سیاه اتحادیه اروپا، می‌تواند مقدمه‌ای بر افزایش تنش‌ها در منطقه خلیجی و به حاشیه بردن ابر پروژه‌های اقتصادی چین در خاورمیانه باشد.

کاهش سطح روابط دیپلماتیک

قراردادن نام سپاه در لیست سیاه، تنها به معنای «خراب کردن پل‌های پشت سر» اروپا نیست؛ بلکه نشان دهنده آغاز مسیری است که می‌تواند منجر به کاهش روابط دیپلماتیک و حتی بسته شدن متقابل سفارتخانه‌ها گردد. در این سناریو دولت‌های غربی با تقویت اپوزوسیون وابسته همچون ربع پهلوی یا منافقین، به دنبال تکرار نمایش مضحک خوان گوایدو در ایران هستند؛ غافل از این نکته که مردم ایران نسبت به دخالت خارجی حساس بوده و روی خوشی به عناصر وابسته نشان نمی‌دهند. برهمین اساس به نظر می‌رسد این برنامه صرفا دارای ابعاد تبلیغاتی- رسانه‌ای باشد و تاثیر جدی در تحولات سیاسی داخل کشور و تضعیف موضع ایران در منطقه نخواهد گذاشت. با این حال روند اقدامات دیپلماتیک اروپا نشان دهنده قصد این نهاد اروپایی برای «استفاده ابزاری» از اپوزوسیون وابسته در جریان چانه‌زنی با تهران است.

رای مثبت به قرار گرفتن نام سپاه در لیست گروه‌های تروریستی و عدم رای مثبت به توقف مذاکرات هسته‌ای با ایران در ظاهر متناقض است اما می‌تواند چشم‌انداز روشنی در خصوص نیت اتحادیه اروپا برای کسب امتیازات راهبردی از تهران در پای میز مذاکرات اتمی در اختیار مخاطب قرار دهد.

افزایش قدرت چانه زنی  در مذاکرات اتمی

اندیشکده های وابسته به جریان تندرو در آمریکا معتقدند که برای مذاکره با تهران و کسب امتیاز اساسی در پای میز مذاکرات اتمی انجام سه اقدام الزامی است. نخست ایجاد تهدید نظامی جدی با هدف قراردادن تاسیسات اتمی- نظامی تهران و دوم احیای کمپین فشار حداکثری و قطع شریان انتقال نفت ایران به چین و سوم کاهش سطح روابط دیپلماتیک با ایران با هدف در انزوا قرار دادن جمهوری اسلامی در نظام بین‌الملل. با در نظر گرفتن این سه پیش فرض می‌توان تحریم سپاه پاسداران را در راستای تنگ تر کردن حلقه تحریم‌های اقتصادی و منزوی کردن تهران در اقتصاد جهان ارزیابی کرد. همچنین این اقدام می‌تواند اهرم فشاری در اختیار بروکسل قرار دهد تا به وسیله آن اروپایی‌ها پای میز مذاکرات اتمی  از ایران طلب امتیازات اساسی، همچون بازگشت به بازار خودرو یا صنعت نفت و گاز کشور کنند.

بهره سخن

قرار دادن نام سپاه در لیست سیاه اروپا بدعتی خطرناک از سوی این نهاد منطقه‌ای و برخلاف ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد است. از این پس نیروهای نظامی- اقتصادی اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه به مثابه اهداف مشروع برای نیروی مسلح ایران و گروه‌های وابسته محور مقاومت محسوب خواهند شد. به عبارت دیگر در دکترین دفاعی ایران دیگر فرقی میان نیروهای داعش و نظامیان اروپایی نیست. برهمین اساس بسیاری از کارشناسان ضمن هشدار درباره تبعات اقدام اخیر بروکسل، مصوبه اخیر اتحادیه اروپا را تنها به نفع اهداف رژیم اسرائیل و برخی کشورهای عرب منطقه می‌دانند. در فردای احیای برجام اروپایی‌ها میتوانستند برای بازگشت به بازار ایران برنامه‌ریزی کنند اما اقدام اخیر آن‌ها سبب تجدید نظر اساسی تهران در تعریف روابط با کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواهد شد.

  • ارسال نظرات
  • پربازدیدترین ها آخرین اخبار
  • پربحث ترین ها پرطرفدارترین ها