حدود 70 روز از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و درگیری آن با گروههای مقاومت فلسطینی میگذرد. با این حال در جبهه شمال وضعیت به گونهای است که نمیتوان درباره آینده تنشها بین رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی لبنان با قطعیت نظر داد و روند تحولات به گونهای است که هرگونه احتمالی برای آینده این رویارویی دور از ذهن نخواهد بود. درچنین فضایی این سوال مطرح میشود که چرا حزبالله لبنان وارد تنش با رژیم صهیونیستی شده است و هرگونه اقدامی از سوی این رژیم را با اقدامی متقابل پاسخ میدهد؟
سید حسن نصرالله دببرکل حزبالله لبنان تقریبا پس از گذشته سه هفته از تجاوز رژیم صهیونیستی در تاریخهای 3 و 7 نوامبر سخنرانی کرد که بخش عمده و اصلی این سخنرانی درباره تحولات در سرزمینهای اشغالی فلسطین و تقابل حزب الله با اقدامات رژیم صهیونیستی بود. در آن مقطع برخی انتظار داشتند که در این سخنرانیها دبیر کل حزبالله به گونهای اظهار نظر کند که نتیجه آن تشدید درگیریها در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی باشد. اما سید حسن نصرالله با درک شرایط حاکم بر منطقه تاکید کرد که به رغم ورود حزب الله به صحنه درگیری با رژیم صهیونیستی، این درگیری متناسبت به روند تحولات و نوع و سطح اقداماتی است که صهیونیستها در جبهه شمال و جنوب انجام میدهد.
درواقع میتوان گفت که راهبرد حزب الله در مقطع کنونی برهم زدن تمرکز نهادهای نظامی اسرائیل، عقبنشینی کامل از غزه و ادامه دادن به تاکتیک کنونی تا پایان نبرد در غزه در چارچوب معادله بازدارندگی موجود و بدون گسترش دامنه جنگ بوده است. ضمن اینکه به نظر میرسید که هر دو طرف به قوانین اعلامنشده درگیری پایبند بودهاند و به همین دلیل هم حزبالله به سایتهای نظامی و اهدافی که آن را قلمرو تحت اشغال لبنان میداند حمله میکند و در مقابل رژیم صهیونیستی اهداف مرتبط با حزبالله را در نزدیکی مناطق مرزی را هدف قرار میدهد.
در همین رابطه، ارزیابیهای غرب و اسرائیل بر این موضوع تاکید دارد که حزبالله علاقهای به تشدید رویارویی نظامی با اسرائیل ندارد، بلکه میخواهد آن را به صورت کنترل شده ای در سطحی از درگیری نگه دارد. اورنا مزراحی، پژوهشگر اسرائیلی، در اظهارنظر خود در سایت «موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل» تصریح کرد که حزبالله همواره به دنبال تحمیل ابهام در مورد استراتژی نظامی خود است. درحالی که قدرت آتش مورد نیاز برای گسترش عملیات خود علیه اسرائیل را دارد و بر اساس برآوردهای اسرائیل، حدود 150 هزار موشک و خمپاره دارد که برد آنها به عمق اسرائیل هم میرسد.
عاموس هارئیل، تحلیلگر امور نظامی روزنامه هاآرتص، نیز در سخنانی پیرامون این موضوع اظهار داشته است که ادامه عملیات در شمال اسرائیل باعث میشود که همیشه احتمال تشدید تنش وجود داشته باشد. وی در عین حال هشدار میدهد که در چنین شرایطی احتمال خطر «اشتباه محاسباتی» بیشتر میشود و آنچه که در طول دو ماه از تنش بین دو طرف رخ داده موید همین موضوع است.
چشمانداز
درست است که تنشها بین حزب الله و رژیم صهیونیستی به سطح مورد نیاز برای شعلهور کردن یک جنگ جدید نرسیده است، اما مسیر صعودی آن قدرت اسرائیل را تحلیل میبرد و باعث سردرگمی زیادی در آن میشود. در داخل رژیم صهیونیستی این ترس وجود دارد که ارتش در جبهه لبنان نتواند به شکل مؤثری تشدید تنش را کنترل کند و به باور تحلیلگران صهیونیست عدم کنترل اسرائیل بر جبهه شمالی به حزب الله این آزادی را داده است که نه تنها گلولههای خمپاره، بلکه طیف وسیعی از تسلیحات مانند پهپادهای تهاجمی، موشکهای کاتیوشا و موشکهای ضد تانک را استفاده کند.
با وجود چنین سردرگمی و بلاتکلیفی ممکن است رژیم صهیونیستی وادار شئذ که به جای منتظر ماندن برای حمله حزب الله، مشابه آنچه در 7 اکتبر در نوار غزه رخ داد، یک «حمله پیشگیرانه» انجام دهد. اما از دیدگاه خود اسرائیلیها دست زدن به چنین اقدامی نتایج فاجعه بارتری خواهد داشت.
به طور کلی، میتوان گفت روند تحولات در مرز بین رژیم صهیونیستی و لبنان میتواند صحنه را پرتگاهی تبدیل کند که وقوع یک جنگ فراگیر به گزینهای محتمل تبدیل شود. به ویژه اینکه بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز با وضعیت بغرنجی مواجه است؛ او تلاش میکند به گونهای از مخمصه کنونی خارج شود که کمترین زیان را برای آینده سیاسیاش داشته باشد و همین امر میتواند محاسبات هر دو طرف درگیری را برهم بزند.