پیش از انتخابات آمریکا، مقامات ارشد کشورهای عربی به دلایل آشکار از اشاره مستقیم به نامزد مورد نظر خود خودداری میکردند، اما ترجیح آشکار آنها ترامپ نسبت به کاملا هریس بود. این ترجیح بر اساس دلایل متعددی شکل گرفته که در ادامه به تحلیل آنها میپردازیم.
نخستین دلیل این امر، آشنایی قبلی رهبران کلیدی عرب با ترامپ و تیم او است. روابط شخصی قابل توجهی میان محمد بن زاید، رئیس امارات متحده عربی و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی با ترامپ شکل گرفته است.
دومین نکته قابل توجه این است که کشورهای منطقه، ترامپ را فردی با روابط نزدیک با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل میدانند و مهمتر از آن، معتقدند که او نفوذ قابل توجهی بر نتانیاهو دارد، به گونهای که میتواند دیدگاههای خود را به او تحمیل کند. در این راستا امید کشورهای عربی به اعمال فشار ترامپ بر نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ، حتی پیش از آغاز دوره ریاست جمهوری او است. این امر نشاندهنده اعتماد آنها به نفوذ و قدرت تصمیمگیری ترامپ در منطقه است.
سومین نکته قابل تأمل، انتظارات عربستان سعودی از دولت دوم"ترامپ" است. آنها پیشبینی میکنند که این دولت در ارائه "امتیازات" به پادشاهی در ازای عادیسازی روابط با اسرائیل، سخاوتمندتر از دولت بایدن عمل خواهد کرد.
چهارمین نکته این است که با ورود ترامپ به دوره دوم ریاست جمهوری، مسیر او برای دستیابی به برنامه امنیتی و دیپلماتیک خود در خاورمیانه ممکن است پیچیدهتر شود. دولت جدید او ممکن است تلاش کند طرحی را برای ایجاد یک توافق صلح عربستان و اسرائیل در ازای یک توافق دفاعی قوی با ایالات متحده و حمایت آمریکا از برنامه هستهای غیرنظامی عربستان سعودی احیا کند.
از طرف دیگر نگرانیهایی نیز بین طرفین وجود دارد که باید به آن اشاره کرد:
نگرانیهای موجود درباره سیاستهای ترامپ و تمایل او به جمعآوری پول و انعقاد معاملات با کشورهای منطقه مجدداً مطرح شده است. روابط آمریکا و خلیج فارس طی حدود ۸ سال گذشته فراز و نشیبهای متعددی را تجربه کرده است. این روابط بر اساس منافع اقتصادی و سیاسی دوجانبه شکل گرفته و نفت، روابط تجاری و نظامی محورهای اصلی پیوند میان ترامپ و بایدن از یک سو و کشورهای خلیج فارس از سوی دیگر بودهاند. از دیدگاه کارشناسان، پیروزی ترامپ میتواند به چند طریق بر بازارهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تأثیر بگذارد. تمرکز او بر تقویت تولید انرژی داخلی، تنظیم صنعت نفت و گاز و ترویج صادرات گاز طبیعی مایع در سطح جهانی میتواند بازار انرژی آمریکا را تقویت کند و بر اقتصادهای وابسته به نفت کشورهای خلیج فارس تأثیر بگذارد.
ترامپ آگاه است که ایالات متحده دیگر تنها بازیگر در خاورمیانه نیست و چین و روسیه در ایجاد روابط نزدیک با متحدان سنتی واشنگتن موفق بودهاند. چین به شریک تجاری اول بسیاری از کشورهای منطقه تبدیل شده است. اگرچه ترامپ ممکن است تلاش کند کشورهای عربی را از چین و روسیه دور کند، اما احتمالاً این تلاشها با شکست مواجه خواهد شد، زیرا کشورهای عربی به خوبی از تحولات نظام بینالملل آگاهند و میدانند که تکقطبی بودن جهان به نفع منافع آنها نیست.
در مجموع باید گفت که کشورهای عربی همواره وابستگی خود به دولتهای غربی را نشان دادهاند و هیچگاه نتوانسته اند به صورت مستقل بر تحولات تاثیر گذار باشند. در این راستا از آغاز دولت سیزدهم شاهد گسترش روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی در حوزههای گوناگون بودهایم که ادامه این روابط و همکاری بیشتر کشورهای عربی به ویژه در تحولات منطقه میتواند تضمین کننده امنیت منطقه باشد درصورتیکه وابستگی به غرب و رژیم صهیونیستی هیچگاه نمیتواند به اقتدار آنها و امنیت در منطقه کمک کند.