تیم حاکم بر رژیم صهیونیستی که جنگ را مدیریت میکند، نگاه آخرالزمانی و موعودگرایانه به جنگ دارد و رویکرد ایدئولوژیک بر تصمیمگیری راهبردی آنها غلبه دارد، توقف جنگ در قاموس فکری آنها تا زمانی که از پیروزی ناامید نشوند، وجود ندارد. «دیوار امنیتی» در مرز لبنان و غزه در ۷ اکتبر فروپاشید. بر این اساس، رژیم صهیونیستی به دنبال توسعه عمق امنیتی خود و ایجاد منطقه حائل در لبنان و اشغال غزه است و با قدرت نظامی میخواهد به این هدف دست یابد. بنابراین"بازی آتش بس" فریب استراتژیک در راستای تحمیل اراده بر مقاومت است و تجربه مذاکرات بی حاصل دوحه و قاهره اثبات میکند که رژیم به دنبال آتش بس و توقف جنگ نیست. به عبارتی دیگر، گزاره تکراری آتش بس، خرید زمان برای کسب دستاورد میدانی و بر هم زدن نظام محاسباتی مقاومت است. رژیم صهیونیستی هر توافقی را که خلع سلاح حزب الله و عقبنشینی آن از پشت لیتانی را تضمین نمیکند، نمیپذیرد.
بسیاری از رسانههای داخلی به اخبار آتش بس ضریب عجیبی میدهند در حالیکه گزاره توقف جنگ در دستور کار نتانیاهو نیست بلکه به دنبال "تصعید تدریجی تنش" و توسعه میدان درگیری است.
از طرفی "ران درمر"، وزیر امور استراتژیک رژیم صهیونیستی عازم واشینگتن شده است تا با مقامات آمریکایی در خصوص آتشبس در لبنان رایزنی کند. درخصوص این سفر و با توجه به توضیحات ذکر شده باید گفت که در اصل مذاکرات آتش بسی درکار نخواهد و ران درمر به دنبال برخی اقدامات دیگر است که در ذیل به آن خواهیم پرداخت:
۱- فشار بر سوریه برای جدا کردن آن از محور مقاومت
"ران درمر" یکی از اثرگذارترین وزرای کابینه جنگ رژیم صهیونیستی محسوب میشود که ارتباط تنگاتنگی با نتانیاهو دارد و به شدت مورد اعتماد نتانیاهوست. وی در روزهای اخیر در ابتدا به روسیه سفر کرد و با پوتین، رئیس جمهور روسیه دیداری داشت. به نظر میرسد این مسئله در راستای معامله با روسیه با طرح جنگ اوکراین درقبال تحت فشار قرار دادن سوریه در منطقه است. با توجه به رابطه نزدیک تیم حاکمه نتانیاهو با ترامپ و جمهوری خواهان، به نظر میرسد صهیوینستها به دنبال آن هستند تا با لابیهای خود در واشینگتن، یک امتیاز راهبردی از آمریکا مبنی بر توقف جنگ اوکراین کسب کنند و از آن طرف از روسیه بخواهند که در منطقه در ازای این امتیاز، روسیه را تحت فشار قرار دهند تا مانع از انتقال سلاح از محور مقاومت به لبنان شوند چراکه این مسئله به شدت برای رژیم صهیوینستی حائز اهمیت است تا بتوانند با محاصره ۳۶۰ درجه لبنان (با حذف پشتیبانی سوریه) به اهداف خود دست یابند. خبر رسانههای عبری نظیر "هاآرتص" و "اسرائیل هیوم" در روزهای اخیر مبنی بر ترور بشار اسد در صورت ادامه پشتیبانی از حزبالله نیز در راستای همین سفر تعریف میشود؛ بنابراین میتوان گفت که یکی از برنامههای رژیم صهیونیستی، جدا کردن روسیه از محور مقاومت و بازیگری جدید این کشور در نظم جدید منطقهای است.
۲- تلاش برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران
از طرفی گفته میشود "ران درمر" حامل اسناد خاصی مربوط به سطوح جدید برنامه هستهای ایران است که همراه با پیام ویژه نتانیاهو به ترامپ در ویلای مارآ لوگا به شخص ترامپ تحویل داده خواهدشد. در این پیام ویژه، نتانیاهو به دنبال متقاعد کردن ترامپ برای انتقال کانون فشار به ایران است.
در مجموع باید گفت که لبنان مرکز ثقل تحولات است و مقاومت باید با توازن قدرت و ابتکار عمل، ماشین جنگی رژیم صهیونی را مهار کند. در این راستا لازم است که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، دیپلماسی قدرت و نهضتی باشد چراکه دشمن در تلاش است تا هم پیمانان نزدیک جمهوری اسلامی ایران را در این جنگ بی اثر و خنثی کند. همچنین باید گفت که رژیم صهیوینستی بسیار ضربه پذیر بوده و نتوانسته به دستاورد استراتژیکی برسد و از طرفی محور مقاومت نیز ضربات غیر قابل ترمیمی بر پیکره رژیم صهیوینستی تحمیل کرده است و هنوز از برگ برندههای راهبردی خود علیه رژیم صهیونیستی بر اساس برخی ملاحظات استفاده نکرده است و این توهم دشمن برای ایجاد نظم جدید در منطقه هیچگاه عملی نخواهد شد.