پس از شروع عملیات طوفان الأقصی، شاهد شوک سنگینی به صهیونیست ها بودیم که با حمایت آمریکا، این رژیم دست به جنایات بزرگی علیه غزه زد. در این راستا محور مقاومت در حمایت از مقاومت فلسطین، اقدامات خود علیه رژیم صهیونیستی را آغاز کردند و به ویژه حزب الله لبنان با ناامن کردن شمال سرزمین های اشغالی، نیمی از توان ارتش اسرائیل را در این منطقه درگیر کرد. رژیم صهیونیستی در بیش از یکسال از جنگ غزه نتوانست به اهداف اعلامی خود شامل آزادی اُسرای خود و نابودکردن حماس دست یابد و وارد درگیری با حزب الله در جنوب لبنان شد. در این مقطع رژیم صهیونیستی سلسله اقداماتی نظیر انفجار پیجرها و بیسیم ها و ترور سید حسن نصرالله، سید هاشم صفی الدین و فرماندهان حزب الله را در دستور کار خود قرار داد. رژیم تصور می کرد که می تواند از این اقدامات نهایت استفاده را برده و با اقدام زمینی در جنوب لبنان، حزبالله را تضعیف و مجبور به عقب نشینی تا قبل از رود لیتانی و به نوعی خلع سلاح کند. این در حالی است که شاهد تلفات سنگین صهیونیست ها در مرزهای جنوبی لبنان هستیم و حزب الله به اقدامات خود علیه رژیم صهیونیستی، عمق بخشیده است. در این راستا و متناسب با تحولاتی که از بیش از یکسال گذشته در منطقه رخ داده است شاهد سوالات، شبهات و ابهاماتی بوده ایم و بر آن شدیم تا درراستای پاسخ به این موضوعات مصاحبهای را با جناب آقای دکتر سعدالله زارعی، پژوهشگر و کارشناس ارشد مسائل منطقه صورت داده و پیرامون این موضوع برخی سوالها پرسیده شود.
1- چرا این جنگ را رژیم صهیونیستی به عنوان جنگ مرگ و حیاترستاخیز اعلام کرد؟
در این خصوص چهار دلیل قابل ذکر است:
• اولاً؛ هر کسی این منطقه و تحولات آن را بشناسد و نگاهی به تحولات دو دهه گذشته بیندازد متوجه میشود سیر حرکت منطقه در این دوره مبتنی بر حذف رژیم صهیونیستی و حتی آمریکا از منطقه است. در تحولات داخلی جمهوری اسلامی ایران، تحولات یمن، افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه و حتی لبنان و... روندی که مشاهده میگردد بر مبنای حذف اسرائیل تنظیم گردیده و این موضوع روشن و مشخصی است. اسرائیلیها میگویند در این روندی که با حمایت ایران شکل گرفته، اگر جبهه مقاومت پیروز شود نتیجه قطعی این پیروزی حذف رژیم خواهد بود.
• دلیل دوم اینکه؛ در حدود ۱۲ سال گذشته، جبهه مقاومت در تعدادی مناقشات سنگین مشارکت داشته است. در یمن، یمنیها جنگ بسیار سنگینی را تجربه کردند. در واقع یمنیها در نقطه صفر بودند ولی توانستند پیروز شوند. جنگ عراق (جنگ تروریستهای داعش علیه عراق) جنگ بسیار سنگینی بود و تروریستها حدود 4۰ درصد از مساحت عراق را گرفته بودند و جبهه مقاومت در یک نبرد ۳ تا ۴ ساله توانست بر آن ها فائق آید. جنگ سوریه تقریباً حدود 9 سال طول کشید و هنوز هم به طور کامل پایان نیافته ولی بالاخره جبهه مقاومت توانست بر آن جبهه متحد غربی- عربی- ترکی و عبری پیروز شود. جنگهای لبنان در این بازه زمانی، جنگهای مقاومت در فلسطین که حدود ۹ جنگ در این سرزمین تقریباً از سال ۱۳۸۹ شکل گرفت که در تمامی این جنگ ها، مقاومت توانسته است حفظ شود و این مسیر را ادامه دهد. مجموعه این روندها به اسرائیلیها نشان داد که اگر این موضوع ادامه پیدا کند، این جبههای که توانسته است در یک زمان در این تعداد جنگ به پیروزی برسد خیلی راحت میتوانند پرونده اسرائیل را ببندند. بر این اساس یک وحشتی در اسرائیلیها ایجاد شده که جبهه مقاومت میتواند اسرائیل را در یک دوره زمانی نابود کند.
• مسئله سوم زمانی که عملیات طوفان الاقصی انجام شد. این حرکت اساسی فلسطینیها به سمت آزادسازی سرزمینهای خودشان برای اولین بار در تاریخ مبارزات فلسطینی اتفاق افتاد، قبل از آن، فلسطینیها درگیری های متعددی داشتند و اتفاقات زیادی هم رقم خورده بود اما از قبل از تأسیس رژیم غاصب (مبارزات مربوط به عزالدین قسام در دهه ۱۹۳۰ به این طرف) در طول این دوران اتفاقات زیادی بین فلسطینیها و رژیم صهیونیستی افتاده بود اما اینکه فلسطینیها یک عملیات آزادسازی را انجام بدهند و با سرعت و قدرت به نتیجه برسانند، تا به آن زمان نیفتاده بود بنابراین این مسئله نشان داد که یک ظرفیت آزادسازی در داخل فلسطین وجود دارد.
• نکته چهارم اینکه در سطح منطقه هم یک چرخش اساسی اتفاق افتاده بود. در طول این سالهای اخیر جبهه مستقیم آمریکایی که ترکیبی بود از ترکیه،کشورهای عربی و بعضی دولتهای دیگر در منطقه در طول این حدوداً 5 سال گذشته مخصوصاً یک چرخش اساسی در مواضع و رویکردهای سیاسی کشورها از غرب به سمت شرق اتفاق افتاد و پشتوانه اصلی رژیم صهیونیستی که آمریکا بود، در فضای جدید منطقه جایگاه قبلی خود را نداشت. این ها مجموعاً به اسرائیل یادآور میشد که این جنگی که آغاز شده است، اسرائیل را از صفحه روزگار یا به صورت دفعی یا به صورت تدریجی محو میکند و این پروسه آغاز شده و طی ۴ سال یا 5 سال و یا تا ۱۰ سال آینده این پروسه به نتیجه خواهد رسید. این نگاهی است که اسرائیلیها در پشت صحنه به این مسئله دارند و البته یک نگاه درست و واقعی است و چنین طرحی برای حذف اسرائیل در منطقه وجود دارد. بنابراین موارد ذکر شده، دلایل موجهی است که اسرائیلیها اظهار کنند که ما در شرایط مرگ و حیات هستیم، یا در این جنگ پیروز میشویم یا به طور کامل از صحنه خارج خواهیم شد. اسرائیلیها نگاهشان این بود که با این رویهای که جبهه مقاومت در پیش گرفته است، ما دو وضعیت داریم یا ما به صورت دفعی ساقط خواهیم شد یا به صورت تدریجی. در هر دو شکل سقوط وجود دارد ولی در وضعیت تدریجی نمیتوانیم جلوی این روند را بگیریم اما در وضعیت دفعی ممکن است بتوانیم صحنه منطقه و وضعیت آن را مدیریت و منطقه درگیر یک سری موضوعات گردد که بزرگان دنیا برای برقراری امنیت و ثبات در آن تدبیری بیندیشند.
2- در حال حاضر حزب الله لبنان در چه فضا و وضعیتی قرار دارد؟
درخصوص اینکه در حال حاضر حزب الله لبنان در چه فضا و وضعیتی قرار دارد باید گفت که حزبالله در حال حاضر زیر انواع فشارهای شدید قرار دارد:
1- فشار اول فشار خود رژیم صهیونیستی است که هر کجا نیروهای حزبالله به دست رژیم صهیونیستی بیفتند، به شهادت خواهند رسید و رژیم هر کدام از نیروهای حزب الله را شناسایی کند به سرعت دست به ترور میزند. بنابراین اولین فشاری که وجود دارد فشار از ناحیه رژیم صهیونیستی است.
2- دومین فشار، فشار اروپاییها است که تلاش میکنند از این فضاها استفاده کنند و یک بحث سیاسی مبتنی بر حذف حزب الله از صحنه لبنان را به شکلی مدیریت کنند که اگر توانستند حذف کامل، اگر نتوانستند حذف نظامی حزب الله را به یک سرانجامی برسانند که پرچمداری این موضوع هم دست فرانسویها است.
3- سومین فشار فشار عربی است. بالاخره کشورهای عربی بر اساس پروژه دو دولتی تلاش میکنند نیروی مقاومی که مخالف دو دولتی است را زیر فشار قرار دهند. لذا میبینیم که در این روزها هجمه سنگینی از سوی کشورهای عربی متوجه حزب الله لبنان است.
4- فشار چهارم، داخلی است که غربیها در لبنان یک توطئه ای از قدیم داشته اند که معروف به ۱۴ مارس بود. آنها در داخل در حال فشار آوردن به حزب الله هستند (مثل اظهارات نخست وزیر لبنان نجیب میقاتی و بعضی دیگر از شخصیتهای لبنانی). همه اینها در حال فشار آوردن به حزب الله هستند تا بتوانند لبنان را از زیر سیطره حزب الله به مرور خارج کنند.
5- پنجمین نکته هم که در رابطه با حزب الله وجود دارد بحث امکانات متناسب است. حزب الله لبنان برای جنگ نیاز به امکانات متناسب با امکانات دشمن دارد که در بعضی از موارد برای حزب الله امکانپذیر نیست. بنابراین حزبالله با این فشارها و مسائل مواجه است.
حال کسی که صحنه لبنان را با توجه به این پنج محوری که مطرح شد مورد مطالعه و ملاحظه قرار دهد شک نمیکند که حزب الله لبنان دچار مشکل خواهد شد و اسرائیل با توجه به اینکه در سطح جامعه بین المللی می تواند کشورهای مختلفی را علیه حزب الله همراه کند، در نهایت می تواند موفقیت هایی را کسب کند. اما واقعیت مسئله این است که حزب الله لبنان تجربه چنین جنگی و چنین فشارهایی را که مطرح شد، داشته و دارد و این درست نیست که در حال حاضر تحت این فشارها قرار گرفته است. این فشارها از قبل وجود داشته و فشارهایی نیستند که حزب الله برای آن ها راه حلی نداشته باشد. هیچ کدام از اینها نمی توانند مقاومت حزبالله را در این صحنه بشکنند بنابراین اینها مسائل تجربه شدهای است و حزب الله برای آن ها چارهای اندیشیده است.
3- آیا جمهوری اسلامی ایران وارد مواجهه شدیدتر با رژیم صهیونیستی خواهد شد؟
اسرائیلی ها در واقع به دنبال درگیر کردن شدید ایران در جنگ نیستند چرا که این امر به هیچ عنوان به نفع آنها نمیباشد اما اگر این اتفاق بیفتد، ایران طبیعتاً پاسخ خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران در تقویت مقاومت در حین جنگ هیچ تردیدی ندارد و این روند ادامه خواهد داشت و این قضیه که این جنگ به سمت ما شعله بکشد با توجه به جوانبی که در نظر گرفته شده به نظر نمیرسد.
4- آیا رژیم صهیونیستی در این برهه زمانی، موقعیت بهتری کسب کرده اند؟
با توجه به جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان و به شهادت رساندن فرماندهان مقاومت، می توان گفت که اسرائیل در ظاهر، دستاوردهایی داشته است. ولی در اصل باید گفت که این رژیم همچنان در جنوب و شمال غزه درگیر جنگ است و تلفات می دهد. رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان تلفات سنگینی را متحمل شده است و به طور متوسط روزانه 20 کشته و 100 زخمی حاصل اقدام رژیم برای ورود به جنوب لبنان است. این در حالی است که این آمار را رژیم صهیونیستی بایکوت خبری می کند و اجازه انتشار نمی دهد. رژیم صهیونیستی روز پیشروی می کند و شب عقب نشینی می کند و تا کنون دستاورد خاصی را کسب نکرده است.