نشست سه جانبه سران عراق، اردن و مصردر ادامه دو اجلاس قبلی در قاهره و بحرالمیت برگزار شد. کارشناسان انتظار داشتند و پیشبینی میکردند که این نشست علاوه بر جنبههای سیاسی، نتایج ژئواکونومیک مهمی در پی داشته باشد که میتواند نشانههایی مختلف از جمله؛ مقابله با نفوذ اقتصادی ایران و ترکیه در منطقه و ظهور مصر به عنوان قدرت جدیدی اقتصادی باشد. از همین روی از آن بعنوان رویداد تاریخی در روند اقتصادی منطقه یاد میکردند.
همانطور که پیشبینی میشد اجلاس سهجانبه بغداد نتایج اقتصاد سیاسی مهم در پی داشت که میتواند ژئوپلیتیک انرژی منطقه را تحت تاثیر قرار دهد. مهمترین نتیجه آن را میتوان در چهار بند خلاصه کرد؛ 1- توسعه همکاریهای اقتصادی، تجاری و امنیتی؛ ۲- راهاندازی پروژه اتصال شبکه برق سه کشور به یکدیگر؛ ۳- تاکید بر ساخت خط لوله بصره - عقبه مصر و ۴- اتصال شبکه گاز سه کشور به یکدیگر.
محمد شاکر وزیر برق مصر پس از این نشست طی مصاحبهای اعلام کرد، کشورش حاضر است از طریق اردن ۷۰۰ مگاوات برق را به عراق برساند. پروژهای که انجام آن ۲۴ ماه زمان میبرد. وزارتخانه برق مصر هماکنون درحال انجام هماهنگیها با اردن است تا اینکه بررسیهای لازم برای توسعه خطوط انتقال برق مصر به اردن انجام شود. به گفته شاکر اتصال شبکه برق سه کشور مصر، اردن و عراق از ۳۵ میلیارد لیره (۲.۲ میلیارد دلار) فراتر خواهد رفت.
برای قضاوت در مورد برآیند این نشست باید جنس نیاز انرژی سه کشور را بصورت مختصر بررسی کنیم.
عراق: پس از فروپاشی شوروی رقابت در عرصه بینالمللی بیشتر ماهیت اقتصادی پیدا کرده است. به این معنا که کشورها اکثراً براساس منافع اقتصادی خود سیاستگذاری میکنند؛ یعنی ربط وثیق اقتصاد و سیاست باعث میشود مرز پررنگی بین این دو قائل نشد. با در نظر گرفتن این موضوع و نتایج این نشست سهجانبه میتوان در مورد هدف احتمالی عراق صحبت کرد. البته در این مورد گمانهزنیهایی از سوی برخی کارشناسان عمدتاً ضدایرانی مطرح شده است، مبنی بر اینکه عراق با نزدیکی به بلوک عربی یا همان که الکاظمی سال گذشته از آن بهعنوان «پروژه شام جدید» یاد کرد، در پی کاهش نفود ایران در این کشور است.
البته این موضوع، یعنی نفود ایران در عراق، آنچنان دارای پایههای اقتصادی نیرومندی است که به راحتی نمیتوان آن را حذف کرد. برای نمونه در موضوع انرژی؛ عراق همواره مصرف کننده برق و گاز ایران بوده و حتی در شرایط تحریم ایران که بسیاری از پولهای ایران، عمدتاً از محل فروش انرژی، بلوکه شد این کشور نزدیک به ۷ میلیارد دلار از پولهای ایران را مسدود کرده بود. عراق درحال حاضر نزدیک به ۵ تا ۳ میلیون مترمکعب گاز روزانه از ایران دریافت میکند که این میزان پیش از دی ماه سال گذشته ۵۰ میلیون مترمکعب بود. در این شرایط و به خاطر نبود گاز، ۶ هزار و ۵۵۰ مگاوات از ظرفیت تولید برق این کشور از دست رفته است. یعنی در ساعت اوج مصرف که عراق به ۱۹ هزار مگاوات برق نیاز دارد، نیروگاههای این کشور تنها ۱۱هزار مگاوات برق تولید میکنند و برای تأمین مابقی آن به واردات نیاز دارند. البته در روزهای اخیر مشاهده شد که با حمله نیروها داعش به خطوط انتقال برق ایران به عراق، این کشور گاها در تاریکی مطلق فرو رفت.
با در نظر گرفتن این موضوع و درحالی که خود مصر و اردن واردکننده گاز از اسرائیل هستند، این سه کشور حداقل در کوتاهمدت چگونه خواهند توانست نیازهای گاز یکدیگر را تامین کنند. هرچند که ۷۰ درصد ذخایر نفت عراق با گاز همراه است و تا مدتی پیش قسمت عمده این گاز سوزانده میشد، بنابراین از سال ۲۰۰۳ به بعد برنامههای ویژهای برای جمعآوری گازهای همراه و همچنین استفاده از ذخایر مستقل گازی خود در نظر گرفته است. البته تامین نیاز داخلی و سپس صادرات آن به کشورهایی مانند اردن و کویت اندکی زمانبر خواهد بود. پس با در نظر گرفتن عنصر برق و گاز در مراداوات ایران و عراق، حداقل در کوتاه مدت و حتی میان مدت عراق به واردات از ایران نیاز خواهد داشت.
اردن: در این میان کشور اردن نیز تقریباً همان نیاز عراق به انرژی منتهی از نوع دیگر دارد. این کشور بیش از ۹۰ درصد انرژی مورد نیاز خود را وارد میکند که عمدتاً مربوط به واردات روزانه بیش از ۱۳۰هزار بشکه نفت عربستان میشود. یعنی اردن در چارچوب اتحاد سهگانه به دنبال تامین نفت خود از طریق خط لوله بصره - عقبه است. خط لولهای که قرار است یک میلیون بشکه نفت را تامین کند تا علاوه بر نیاز اردن مابقی از طریق مدیترانه روانه بازارهای مورد هدف شود.
مصر: اما در این میان مصر شاید اهداف بزرگتری و از جنس دیگر داشته باشد. شاید در بین این سه کشور نزدیکترین رابطه اقتصادی و سیاسی با عربستان، رقیب ایران در منطقه، را این کشور داشته باشد و از رفت و آمدهای اخیر مقامات دو کشور اینگونه برداشت میشود که این رابطه عمیقتر نیز شود. بهطوریکه اخیر وزرای اقتصاد عربستان و مصر در مورد گسترش سرمایهگذاریهای عربستان در مصر مذاکره کردند تا حجم سرمایهگذاری عربستان در این کشور از ۳۰ به ۵۰ میلیارد دلار برسد یعنی عربستان به دنبال آن است که تا ۲۰۲۵ به شریک اصلی تجاری مصر تبدیل شود. این بنوعی حرکت در مدار مورد تایید عربستان است تا با جذب منابع مالی بتواند خیز بلند خود برای قدرت اول شمال آفریقا را محقق کند.
البته همانطور که در بحث گاز عراق اشاره شد، مصر نیم نگاهی به واردات گاز عراق حداقل برای بازه بلندمدت نیز دارد تا خود را از واردات گاز اسرائیل رها کند. همچنین مصر درحال حاضر در جدال سیاسی و ژئوپلتیکی با ترکیه است، یعنی هم در موضوع نفوذ اخوانالمسلمین در این کشور و هم در مورد منابع انرژی دریای مدیترانه با این کشور سر اختلاف دارد. از همین روی به دنبال ایجاد پیمانهای منطقهای برای مقابله با نفوذ ترکیه است. موضوع که در رابطه این کشور با فرانسه، قبرس و یونان نیز میتوان مشاهده کرد. البته نباید فراموش کرد که عراق نیز بنوعی از نفوذ ترکیه در این کشور هراس دارد و این یعنی مخرج مشترک در نزدیکی به مصر.
بنابراین با در نظر گرفتن جنس نیاز هر یک از کشورهای مورد بحث میتوان اینگونه برداشت کرد که بیشترین تکاپوها در راستای تغییر ژئوپلتیک و ژئواکونومیک منطقه است، تا با تشکیل ائتلاف عربی از این طریق بتوانند نفوذ ایران و ترکیه در منطقه را مهار کنند، اما اینکه ظرفیت سیاسی و اقتصادی منطقه تا چه اندازه میتواند پاسخ آن را بدهد، باید منتظر آینده بود.