کشورافغانستان سال هاست به واسطه اشغال نظامی توسط نیروهای خارجی، وجود گروه های مختلف تروریستی و فقدان دولتی فراگیر منسجم و قدرتمند که حاکمیت خود را بر سراسر این کشور اعمال کند دچار مشکل بوده است .در واقع صلح و آرامش در افغانستان کالایی دست نیافتنی به شمار می آید.
طی روزهای اخیر شبه نظامیان طالبان به شدت فعال شده و در نقاط مختلف این کشور دست به عملیات های گسترده ای زدند و با موفقیت توانستند بدون اقدام خاصی از طرف دولت مرکزی، طالبان این نیروها را مجبور به عقب نشینی کرده و یکی پس از دیگری شهرهای مختلف این کشور را به اشغال خود درمیآورد.
اختلافات میان رده های بالای دولتی در این کشور و حمایت های مخفیانه نیروهای خارجی از هسته های افراطی گرایی در این منطقه همانند، حمایت دولت های خارجی از افراطی گری و گروه های تروریستی در عراق وسوریه سبب شده است که افغانستان نتواند ارتشی قوی و نیرومند به جهت مقابله با گروه های تروریستی مختلف در این کشورداشته باشد.
این نکته را هم باید در نظر گرفته که از زمان اشغال افغانستان توسط نیروهای خارجی، آن ها نه تنها نتوانستند امنیت را برای مردم این کشور برقرار کنند بلکه خودشان به ایجاد ناامنی در این منطقه کمک میکردند، شاهد این امر این است که، مراکز بین المللی مختلف بیان میکنند. پس از اشغال افغانستان توسط آمریکا و ناتو میزان کشت مواد مخدر در افغانستان به چندین برابر افزایش پیدا کرده است .
ثبات در افغانستان به چه علت برای همسایگان مهم است، کشورافغانستان از شمال با ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان از غرب با جمهوری اسلامی ایران، از جنوب با پاکستان و از شرق با چین هم مرز است. طول مرز بین چین و افغانستان تنها 76 کیلومتر است. بی ثباتی در افغانستان برای تمام همسایگان این کشور خطر آفرین است .
یکی از عوامل اصلی بی ثباتی در منطقه آسیای مرکزی خصوصا افغانستان تشکیل گروه های افراطی میباشد، که با توجه به نزاع های قومی و حمایت های برخی کشورهای خاص ایجاد شده اند و به نوعی این گروه ها در این منطقه مورد حمایت هستند.
گروه های افراطی در افغانستان سعی دارند با شبکه سازی گسترده دامنه فعالیت های خود را افزایش داده وفعالیت خود را در کشورهای همسایه افغانستان شدت ببخشند.
افزایش فعالیت های گروه های تروریستی در افغانستان در درجه اول برای چین خطرناک است، این گروه های افراطی در افغانستان همواره از اقدامات مسلحانه و هرگونه خرابکاری در استان سین کیانگ چین توسط گروه های تروریستی در این منطقه برعلیه حکومت مرکزی حمایت کرده اند.
در سال های اخیر تعدادی از ساکنان این منطقه به گروه های افراطی در افغانستان پیوسته اند و دولت چین همواره سعی داشت با اتخاذ سیاست های مختلف به نوعی با گروه های مختلف درافغانستان ارتباط داشته و بتواند با استفاده از ابزارهای مختلف بر آنان تاثیربگذارد. برای مثال در سال 1389 یک هیئت از طالبان به دعوت مقامات این کشور به چین رفت و با مقامات چینی از جمله نماینده ویژه چین در امور افغانستان « دنگ شیجن» دیدار کردند
به نقل از برخی کارشناسان، طالبان در این دیدارموافقت کرده بودند که ارتباط با نیروهای خارجی حاضر در برنامه های تروریستی را قطع کرده و با تروریست های منطقه سین کیانگ چین همکاری نکنند و اجازه ندهند از مناطق تحت نفوذ گروه طالبان، برای حمله به دیگران استفاده کنند.
همچنین در سال های اخیر چین توانسته با ایجاد روابط خوب و مناسب با پاکستان از این کشور که نقشی محوری در تشکیلات طالبان دارد (به نقل از مقامات افغانستانی) نفوذ خود را بر این گروه افزایش دهد. البته این نکته را باید در نظر گرفت که چین با افزایش فعالیت های دیپلماتیک خود بین افغانستان و پاکستان تلاش دارد، روابط بین دوکشور را بهبود بخشیده و با توافق همه طرف ها، به فعالیت گروه های افراطی پایان دهد و زمینه صلح و آرامش را در افغانستان فراهم کند.
تا پس از آن بتواند با آسودگی بیشتری برنامه بزرگ اقتصادی اش یعنی ابتکار یک کمربند یک راه را پیش ببرد. قطعا کاهش درگیری در افغانستان میتواند فضای مناسب تری را برای رشد اقتصادی بیشتر چین در آسیای مرکزی تضمین کند.