در روزهای اخیر سفر دو روزه ابراهیم رییسی، رییس جمهور، به همراه هیات همراه عمدتاً اقتصادی بحث داغ رسانه های داغ داخلی و خارج بوده است. ایران و چین در سالهای اخیر، روابط اقتصادی و حتی سیاسی بسیار نزدیک داشته اند و حتی این کشور برای سالهای متوالی، تبدیل به شریک نخست اقتصادی کشور شده است. در سفر اخیر نیز حضور وزرای اقتصادی نشان دهنده نقش تعاملات اقتصادی در چشم انداز روابط دوجانبه دارد، از همین روی برای واکاوی پیامدهای سفر رییسی میتوان بر اهداف اقتصادسیاسی در سه بازه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تاکید داشت.
سه پیامد سفر رییسی به پکن
شاید نخستین و ملموس ترین سفر رییسی به پکن افزایش حجم تجارت دوجانبه در کوتاه مدت باشد. براساس دادههای رسمی حجم تجارت دو کشور در سالهای اخیر همیشه پیرامون ۳۰ میلیارد دلار در سال در نوسان بود. به نظر می رسد این رقم در سالهای آینده به تدریج افزایش یابد بطوریکه اقای منصوری، سفیر اسبق ایران در چین،اعلام میکند که حجم روابط دو کشور ظرف یکی دو سال آینده، حدود ۴۰ میلیارد دلار و در چهار پنج سال آینده ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار پیشبینی میشود. امضای ۲۰ توافقنامه همکاری دوجانبه از کشاورزی، تجارت، گردشگری و حفاظت از محیط زیست گرفته تا سلامت، امدادرسانی در بلایای طبیعی، فرهنگ و ورزش نیز در همین راستاست.
یکی دیگر از پیامدهای این سفر، میتواند در نقش و جایگاه موقعیت سرزمینی ایران ظهور و بروز کند. ایران همیشه و در طول تاریخ محل اتصال آسیای به اروپا و معبری برای انتقال کالاهای چینی از طریق جاده ابریشم به عثمانی و اروپا بود. اکنون پکن اهداف خود را طرحهای نوینی مانند ابتکار کمربند و جاده ( BRI) پیگیری میکند که قطعا ایران نیز نقش مهم در این طرح دارد. وقتی صحبت از ساخت زیرساختها میشود، ایران یک شریک کلیدی BRI است. باید توجه داشت خط ساحلی ۲۲۵۰ کیلومتری که خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان و دریای خزر را در بر میگیرد و مرزهای زمینی عظیمی با عراق، ترکیه، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان و پاکستان این ظرفیت میافزاید. همچنین بندر چابهار که احتمالا به عنوان بخشی از کریدور بینالمللی حملونقل شمال جنوب (INSTC) و یکی از مهمترین توافقات بین ایران و هند باشد، میتواند به عنوان جایگزین سایر بنادر در امتداد خلیج فارس و دریای خزر باشد. این امر ارتباطات کشتیرانی به آسیای مرکزی (ترکمنستان و قزاقستان)، روسیه و قفقاز (آذربایجان) را تقویت خواهد کرد.
اما در بلندمدت تأثیر گسترش روابط ایران و چین را میتوان در تحولات مربوط به نظم نوین جهانی مشاهده که یکی از محورهای مهم اتحاد مثلت ایران، روسیه و چین است. کشورهای جنوب جهان، عمدتا بر باور هستند که نظم جهانی کنونی مبتنی بر منافع ایالات متحده و کشورهای غربی است. به باور آنها، ایالات متحده از نهادهایی مانند سازمان ملل، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی برای حفظ و تقویت هژمونی خود استفاده میکند. از همین روی؛ این کشورها به دنبال نهادسازی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس هستند. در این راستا، عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای در گامهای نهایی است و همچنین پیشنهاد پیوستن به گروه بریکس متشکل پنج کشور، برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است که در سالهای اخیر با ایجاد بانک توسعه جدید (NDB) توانسته در تامین مالی برخی پروژهها نقش اساسی داشته باشد. در نتیجه، همکاری ایران و چین در این سازمان ها میتواند تاثیر تعیین کننده در نظام چندقطبی داشته باشد.
در مجموع، سفر آیت الله رییسی به پکن در اقتصادسیاسی میتواند تاثیرات عمیقی داشته باشد که البته آن نیز در گرو پایبندی به تعهدات فی مابین است. شاید افزایش حجم تجارت دوجانبه شرط لازم برای این روند باشد اما شرط کافی نیست و همچنین نمی تواند به عنوان پیامد محوری سفر رییسی به چین باشد. بلکه آنچه مهم است، پیام آن در راستای اجرای سند همکاری 25 ساله و تقویت محور ایران-روسیه-چین است که می تواند تاثیرات بلندمدت و پایدارتری داشته باشد.