بعد از عملیات وعده صادق ۲، رژیم صهیونیستی تهدید کرده است که این عملیات را بدون پاسخ نخواهد گذاشت و به اهدافی در ایران حمله خواهد کرد. برآورد مجموعه اظهارات و تحرکات رژیم صهیونیستی نشان میدهد که این رژیم همچنان به دنبال حمله به اهداف مشخصی در ایران است تا به اصطلاح پاسخ عملیات وعده صادق ۲ داده شود.
در مورد تهدیدهای اخیر رژیم صهیونیستی و اشتباهی که احتمالاً رژیم مرتکب خواهد شد نکات مهمی وجود دارد که به موارد قابل توجهی از آنها اشاره میشود:
یک؛ جمهوری اسلامی ایران سیاست و رویکرد مشخصی در قبال رژیم صهیونیستی و تهدیدهای آن دارد؛ تهران در عالیترین سطوح نظامی و سیاسی و به طور شفاف و مستقیم و آشکار تهدید کرده است که به هرگونه حماقت صهیونیستها پاسخی سختتر و شدیدتر از وعده صادق ۲ خواهد داد و در صورتی که این رژیم اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی و امنیت و منافع ملی آن انجام دهد، بدون تعلل و شتاب و با قاطعیت تأسیسات و زیرساختهای حساس آن را هدف قرار خواهد داد.
در همین حال جمهوری اسلامی از طریق کانالهای رسمی و دیپلماتیک به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که مناسباتی با رژیم صهیونیستی دارند و متحدان آمریکا در منطقه هشدار داده است از بازی در زمین رژیم جداً خودداری کنند و در صورتی که در هرگونه حمله احتمالی رژیم به ایران به هر شکلی مشارکت داشته باشند یا حریم هوایی خود را در اختیار رژیم غاصب قرار دهند، با پاسخ جمهوری اسلامی مواجه خواهند شد.
هشدار ایران به کشورهای عربی تاکنون مؤثر بوده و بنا بر منابع غربی برخی عربستان، امارات و قطر به آمریکا اطلاع دادهاند که در هرگونه تعدی احتمالی اجازه استفاده از حریم هوایی خود را به رژیم صهیونیستی نخواهند داد.
دو؛ حمله نظامی به هر شکلی به ایران برخلاف آنچه که رژیم صهیونیستی انگیزه اقدام آن را دارد، کار آسانی نیست و قطعاً با پیامدها و عواقب بسیار خطرناکی برای رژیم جنایتکار همراه خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران بازیگر دست بسته نبوده و یک قدرت بزرگ منطقهای است که بارها نشان داده است به تمامیت ارضی و امنیت و حاکمیت ملی خود حساس بوده و به ویژه زمانی که با اقدام نظامی از سوی دشمنان خارجی و به خصوص رژیم صهیونیستی که آن را اشغالگر میداند و ماهیت و موجودیت آن را به رسمیت نمیشناسد مواجه شود، انگیزه بسیار قدرتمندی برای مقابله به مثل و وارد کردن ضربات سنگین دارد.
سه؛ کابینه جنگ رژیم صهیونیستی با وجود برخی اختلافنظرها که عمدتاً در حوزه مسائل تاکتیکی است، پیرامون اصل اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران، اتفاق نظر وجود دارد؛ بنابراین براساس آنچه که از اظهارات مقامات سیاسی و نظامی صهیونیستی برداشت میشود، رژیم در صدد اقدام نظامی علیه ایران است؛ اما اینکه این اقدام چه زمانی و به چه شکلی و روی چه اهدافی باشد، فعلاً جمعبندی نهایی انجام نشده است. ولی از اظهارات و سخنان سران رژیم صهیونیستی این طور به نظر میرسد که اهداف مشخص شده شامل مراکز یا مناطق غیرنظامی نیست.
چهار؛ در پاسخ به اینکه چرا رژیم صهیونیستی با وجود اصرار بر اعلام خبر انجام حمله قریبالوقوع، نمیتواند سیاستهای اعلامی در این زمینه را عملیاتی کند باید علت این مسأله را نخست در قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد که انجام هرگونه اقدام نظامی آنهم در شرایطی که جمهوری اسلامی از آمادگی لازم برای دفع حملات برخوردار به یک مسأله دشوار و سخت تبدیل کرده است.
موضوع دوم تحولات مربوط به لبنان و غزه است. به این معنا که با تشدید درگیریها در این مناطق و ضرباتی که به ویژه مقاومت لبنان برخلاف محاسبات رژیم صهیونیستی به این رژیم وارد میکند، ابتکار عمل را از رژیم صهیونیستی در سایر جبههها سلب نماید. به عبارت دیگری با توجه به حملات حزبالله که هر روز تاکتیکهای جدیدی به کار میگیرد و در میدان با قدرت بیشتری ظاهر میشود، رژیم نمیخواهد سطح دامنه درگیری را به مناطق دیگر از جمله با جمهوری اسلامی که به مراتب قدرتمندتر از حزبالله و تمام گروههای مقاومت در منطقه است، تسری دهد.
مسأله سوم دوری از ایران است که خود به یک چالش اصلی تبدیل شده است، به ویژه اینکه کشورهای منطقه در پیامهای مختلف و به صورت علنی اعلام کردهاند که اجازه استفاده از حریم هوایی یا سرزمین خود را به رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران نخواهند داد؛ و در نهایت، ترس از پیامدهای خطرناک اقدام نظامی علیه ایران در حالی که جمهوری اسلامی ایران هشدار داده است، در صورت هرگونه گستاخی، این بار پاسخ به مراتب شدیدتری از وعده صادق ۲ خواهد داد که این مسأله میتواند رژیم را به مراتب در شرایط بدتری قرار دهد و سازمان نظامی و ماشین کشتار آن در لبنان و غزه را با موانع جدی و ضعف مواجه سازد و حتی ممکن است آن را از کار بیندازد، سبب شده است کابینه جنگ نتانیاهو با وجود تهدیدهای مکرر در این خصوص با احتیاط زیاد گام بردارد.