طی یکصدسال اخیر مناقشه فلسطین یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین تحولات جاری در منطقه غرب آسیا بوده است. هیچ دولت، گروه یا جریان فکری نمیتواند در سپهر سیاسی منطقه عرض اندام کند مگر در ابتدا مانیفست و سیاست خود را در قبال مسئله قدس بیان نماید. وقوع عملیات برق آسا طوفان الاقصی سبب شده است تا بار دیگر این زخم قدیمی سر باز کرده و قدرتهای منطقهای- فرامنطقهای مجبور به اتخاذ تصمیمات دشوار و سرنوشتساز در قبال تحولات جاری در باریکه غزه شوند. در چنین شرایطی محور مقاومت به عنوان یکی از مهمترین بازیگران صحنه فلسطین از نخستین ساعات جنگ سعی کرده است تا با قرار گرفتن در کنار مردم غزه و گروههای مقاومت فلسطینی، جلوی افزایش وحشیگری و خسارات ماشین جنگی صهیونیستها را بگیرد. برهمین اساس مجموعه گروههای مقاومت با قرار گرفتن در سه لایه داخلی، جبهه شمالی- جنوبی و منطقه شامات سعی کردند تا به نوعی موازنه قوا در برابر تلآویو و نیروهای سنتکام دست یابند. در این کارزار انصارالله به عنوان نماینده مشروع ملت یمن، برای دفاع از مردم غزه سلسله عملیاتهایی را علیه شهر بندی ایلات و کشتیهای تجاری- نظامی مرتبط با رژیم صهیونیستی انجام داده است.
در واکنش به اقدام عملی مقاومت یمن برای دفاع از مردم باریکه غزه، کاخ سفید تصمیم گرفته است تا با تشکیل ائتلاف دریایی یک کریدور امن آبی برای عبور ناوهای جنگی و کشتیهای تجاری ایجاد کند. سخنگوی پنتاگون در ابتدا مدعی شد که 20 کشور برای پیوستن به این ائتلاف اعلام آمادگی کردند اما برخی از آنها به دلیل ترس از واکنش احتمالی مقاومت مایل به انتشار رسمی نامشان در رسانهها نیستند و این ائتلاف به 4 کشور تقلیل یافت. علاوه بر این قرار است هر یک از کشورهای به صورت داوطلبانه اقدام به اعزام نیرو، ناو یا تجهیزات نظامی به منطقه شمال اقیانوس هند کند. به عنوان مثال استرالیا برای شرکت در این ائتلاف دریایی اعلام کرده است که تنها به ارسال نیروهای نظامی بسنده نموده و عمده تمرکز این کشور همچنان در حوزه اقیانوس آرام باقی خواهند ماند. برخی کشورها مانند اسپانیا نیز به دلیل عدم هماهنگی پنتاگون با مادرید برای قرارگرفتن نام این کشور در لیست اعضای ائتلاف دریایی، حضور در این سازوکار جدید نظامی را تکذیب کردند.
یکی از نکات مهم و کلیدی ائتلاف دریایی اخیر عدم شرکت کشورهای عربی مانند مصر یا عربستان سعودی است. پیش از این واشنگتن برای لشگرکشی به عراق برای سقوط صدام یا مبارزه با داعش ابتدا نظر کشورهای عرب را جلب و سپس اقدام کرد اما به نظر میرسد سیاستهای پنتاگون تغییر کرده باشد. برخی کارشناسان معتقدند یکی از دلایلی که سبب شد که تنها بحرین و (شاید) امارات به ائتلاف یپیوندند و سایر کشورهای عربی از پیوستن به این پیمان نظامی خودداری کنند، توافق پکن و گفتگوهای امنیتی مستمر پایتختهای عربی با تهران است. با عادی سازی روابط ایران با عربستان سعودی و گام بلند تهران- قاهره برای ارتقا سطح روابط دیپلماتیک و گسترش روابط اقتصادی، کشورهای محور بلوک محافظهکار از پیوستن به ائتلاف دریایی خودداری کردند. در هنگامی که دیپلماتهای سعودی با نقش سازنده ایران و میانجیگری طرف عمانی به دنبال دست یابی با توافق پایدار با انصارالله هستند؛ هرگونه همکاری نظامی- امنیتی ریاض با واشنگتن برای هدف قرار دادن مدافعان قدس، هزینه بسیار سنگینی برای شاهزاده جوان سعودی خواهد داشت. اراده نیروهای یمنی میتواند طی زمان کوتاهی روند کشتیرانی در منطقه دریای سرخ را مختل و اجازه عبور کشتیها حامی اسرائیل را به سمت کانال سوئز ندهد.
دومین عامل کلیدی در روند تصمیم گیری دولتمردان سعودی- مصری، فشار افکار عمومی جهان اسلام است. پس از عملیات هفتم اکتبر بیش از 90 درصد مسلمانان منطقه مخالف عادی سازی روابط با تلآویو و ادغان این رژیم در نظم امنیتی منطقه هستند. برهمین اساس ریاض- قاهره با هدف جلوگیری از برانگیخته شدن افکار عمومی داخلی، سیاست «سکوت» را در قبال تحولات جاری در دریای سرخ پیشه کنند. علاوه بر این رویکرد قهرآمیز صنعا در قبال بحران غزه این امکان را برای کشورهای عربی فراهم خواهد کرد تا با دست پر تری به پای میز مذاکره با نمایندگان آمریکا و رژیم صهیونیستی رفته و بر سر اتمام جنگ و آینده غزه به بحث و رایزنی بپردازند.
سایه تهدید یمن در آستانه تنگه باب المندب و کانال سوئز سومین عامل مهمی است که سبب شد تا ریاض- قاهره برای پیوستن به این ائتلاف یا همکاری علنی با آن، با احتیاط بیشتری رفتار خواهد کرد. براساس آمارهای منتشر شده از سوی منابع غربی سلسله عملیاتهای مقاومت یمن در محدوده دریای سرخ سبب شده است تا 65 درصد تجارت کانتینری جهان به حالت تعلیق در بیآید. علاوه بر این بسیار یاز کشتیهای تجاری مسیر سنتی کانال سوئز را ترک کرده و برای انتقال بار خود به سمت بازارهای آسیایی تصمیم گرفتند تا از دماغه امدنیک عبور کنند. در چنین شرایطی طبیعتا کشورهای حاشیه دریای سرخ، خلیج عدن، شرق مدیترانه، دریای عمان و خلیج فارس از آسیبپذیری بیشتری در برابر حملات ترکیبی مقاومت یمن برخوردار خواهند بود.