اهداف سفر منطقه ای بلینکن

 وزیر خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن برای پنجمین‌بار از زمان آغاز جنگ غزه به غرب آسیا سفرکرده و مدعی تلاش برای تحقق یک آتش‌بس جدید در نوار غزه و اجرای توافق تبادل اسرا است. مأموریتی که موفقیت آن به اذعان تحلیلگران به دلایل مختلف دشوار به نظر می‌رسد. در همین خصوص روزنامه العربی الجدید به نقل از منابع دیپلماتیک مصر گزارش داد، سفر بلینکن به منطقه، برای فراهم کردن شرایط مرحله پس از توقف جنگ در غزه است.

آنچه این دور از سفر بلینکن به منطقه را با دوره‌های قبلی متمایز می‌کند، این است که بلینکن در مرحله کنونی درگیر چندین پرونده است که مجبور است درباره آن‌ها صحبت کند. سفرهای قبلی بلینکن به منطقه بیشتر متمرکز بر بحث درباره روند جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه و کمک به تعیین راهبرد نظامی و نتایج این جنگ بود و او حتی در جلسه کابینه جنگی این رژیم نیز شرکت کرد. یکی از این پرونده‌هایی که در سفر اخیر وزیر خارجه آمریکا به منطقه کم‌اهمیت نیست، تلاش برای جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه علیه منافع واشنگتن است. چراکه سفر بلینکن به منطقه به فاصله چند روز از حملات آمریکا و انگلیس علیه یمن انجام می‌شود. همچنین حملات گروه‌های مقاومت عراق به پایگاه‌های آمریکا در عراق و سوریه که دریکی از آن‌ها سه‌نظامی آمریکایی در اردن کشته و 146 نفر زخمی شدند، موجب افزایش نگرانی آمریکایی‌ها شده است. در این زمینه چند روز قبل ارتش آمریکا بیش از ۸۵ هدف را در سوریه و عراق مورد هدف قرار داد.

پیش‌ازاین و پس از برگزاری نشست پاریس که باهدف بررسی پیش‌نویس تهیه‌شده به‌منظور توافق گروه مقاومت حماس و رژیم صهیونیستی برای آتش‌بس و آزادی اسرا با ابتکار قطر، مصر و آمریکا برگزار شد، مقامات آمریکا و قطر اعلام کردند که امیدواری‌ها برای نهایی سازی توافقنامه آتش‌بس افزایش‌یافته است. این رویکرد به‌اصطلاح صلح‌آمیز در حالی مطرح می‌شود که در عمل ادامه یافتن جنگ، چند چالش برای آمریکا و کاخ سفید ایجاد کرده است:

• به رغم وعده‌ها و اظهارات مقامات آمریکایی، در روزهای نخست جنگ نه‌تنها اهدافی همچون نابودی حماس و سلطه بر غزه و آزادی اسرای صهیونیست محقق نشده، بلکه مقاومت غزه عملاً رژیم صهیونیستی را وادار به عقب‌نشینی کرده است که این امر رسوایی بزرگی برای آمریکا درصحنه نظامی جهان ارزیابی می‌شود.
• درصحنه مدیریت افکار عمومی جهانی نیز تظاهرات جهانی و دوری مردم آمریکا از مواضع کاخ سفید که به‌شدت زمینه‌ساز ریزش آرای بایدن شده است نیز؛ مقاومت بر صهیونیست‌ها و واشنگتن برتری یافته است و عملاً کاخ سفید جز تغییر رفتار ظاهری گزینه‌ای در پیش رو ندارد. در نتیجه بایدن سعی دارد تا خود را محور روند سازش جدید در منطقه معرفی نماید.

بنابراین در این میان هرچند که آمریکایی‌ها ادعای رویکرد میانجی‌گری برای آتش‌بس را سر می‌دهند، اما در عمل همچنان اقدام به تسلیح و کمک‌های نظامی به رژیم صهیونیستی می‌کنند، چنانکه بودجه‌ای میلیارد دلاری را در دستور کار کنگره قرار داده و در سازمان ملل نیز همچنان در حال وتو کردن قطعنامه‌ها و طرح‌هایی هستند که به دنبال آتش‌بس در غزه می‌باشند. به‌عبارتی‌دیگر بلینکن نه یک ناجی بلکه بخشی از بحران و جنگ و نسل‌کشی در غزه است و نمی‌تواند این حقیقت را زیر واژه‌هایی همچون توجه به رنج غزه و یا رویکرد سیاسی برای آتش‌بس پنهان سازد و از زمان عملیات طوفان الاقصی هفتم اکتبر که رژیم صهیونیستی تجاوزهای خود را به نوار غزه آغاز کرد، همه مردم جهان دیدند که آمریکا چگونه در همه سطوح از این رژیم حمایت کرد و واشنگتن در سطح نظامی با ارسال ناوهای هواپیمابر خود به منطقه نشان داد که به‌طور مطلق از رژیم صهیونیستی و تجاوزهای آن حمایت می‌کند. این حمایت در سطح دیپلماتیک نیز در پنجمین سفر وزیر خارجه‌اش کاملاً مشهود است.

از سوی دیگر بر اساس نتایج سفرهای قبلی وزیر خارجه امریکا، این احتمال نیز وجود دارد که بلینکن بخواهد برای تسلیم شدن در قبال فشار افکار عمومی جهانی و همچنین جامعه بین‌الملل، حکم فوری دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه مبنی بر درخواست کمک ضعیف بسیاری از کشورهای جهان برای توقف جنگ در غزه، رژیم صهیونیستی را تحت‌فشار قرار دهد. اما واقعیت این است که سفرهای قبلی بلینکن به منطقه همواره تشدید درگیری‌ها را به همراه داشته است و گواه آن سفرهای قبلی اوست که دقایقی پس از خروج بلینکن از تل‌آویو، رژیم صهیونیستی درگیری‌های بی‌سابقه‌ای را آغاز کرد و این، خطرِ سفر بلینکن به منطقه است. از طرفی طرح‌آتش بس از سوی مصر و قطر نیز از محورهای این سفر بوده است چراکه رژیم صهیونیستی و آمریکا مجبور به پذیرش این طرح هستند.