در هفتههای اخیر همزمان با برگزاری رزمایشهای مشترک نظامی ترکیه با آذربایجان، شاهد بروز برخی ماجراجوییها و بعضاً تحرکات ضد ایرانی و رفتارها و اظهارات نامتعارف از جانب مقامات باکو در مرزهای ایران بودهایم.
منطقه قفقاز در ماههای گذشته و بعد از پایان جنگ دوم قرهباغ در آبان ماه 1399 که به دنبال انعقاد توافقنامه آتشبس، از وضعیت امنیتی و نظامی ناپایداری برخوردار شده است. حضور برخی بازیگران منطقه از جمله ترکیه که در راستای «پیشبرد سیاست نوعثمانیگرایی» به دنبال توسعه نفوذ سیاسی، نظامی و امنیتی خود در این منطقه است، از جمله علل اصلی وضعیت مذکور است. ظاهراً دولت ترکیه در مقایسه با روسیه، به آنچه که از جنگ دوم قرهباغ دست پیدا کرده است راضی نبوده و به نبال «تقویت موضع خود» در قفقاز از طریق برخی رفتارها و اقدامات نظامی و امنیتی است که بعضاً باعث برخی اقدامات ضدامنیتی علیه کشورهای همسایه نیز شده است. و این ولع تا جایی است که در این راه حتی حاضر است بر خلاف شعارها و اقدامات گذشته خود به عادی سازی روابط با ارمنستان بپردازد.
اینکه دولت ترکیه با همراهی آذربایجان در ماههای گذشته به صورت مکرر اقدام به برگزاری رزمایشهای نظامی میکند در این راستا ارزیابی میشود. البته برگزاری رزمایش نظامی بین کشورها یک امر معمول و شناختهشدهای است و هر کشوری از این حق برخوردار است که رزمایش نظامی برگزار کند، به شرطی که به تمامیت ارضی و امنیت ملی کشورهای همجوار تعرض نشود. دولت ترکیه و آذربایجان هم از این قاعده مستثنا نیستند و هر موقع و در هر نقطه از سرزمین خود بخواهند میتوانند رزمایش نظامی در ابعاد کوچک و بزرگ و در دریا و خشکی برگزار کنند. اما آنچه که در حاشیه این رزمایشها به ویژه رزمایشهای اخیر «تأملبرانگیز» شده است، اظهارات و رفتارهای «مشکوکی» است که عمدتاً از رسانههای غیردولتی و گاهاً رسمی این دو کشور درباره ایران مطرح میشود.
به عنوان مثال «روزنامه ینیشفق» وابسته به دولت ترکیه که از مروجان رویکردهای پانترکیستی در منطقه است، همزمان با رزمایش سه کشور ترکیه، آذربایجان و پاکستان در آبهای ساحلی آذربایجان به بازنشر صحبتهای یکی از نمایندگان مجلس این کشور که در سال 2016 طی مصاحبهای گفته بود «ایران باید از روی نقشه محو شود!» میپردازد!
از سوی دیگر «قدرت حسنقلیاف» نماینده مجلس و عضو حزب «جبهه متحد ملی» آذربایجان، طی اظهاراتی تهدیدآمیز و مداخلهجویانه اعلام میکند: «از آنجا که ارمنستان با ما معاهده صلح امضا نکرده است، این کشور همچنان برای ما یک دشمن باقی میماند. ما باید از طرق دیپلماتیک به ایران گوشزد کنیم که در آن کشور 30 میلیون آذری زندگی میکنند و این اقدامات بر تمامیت ارضی و ثبات سیاسی ایران تأثیر مثبتی نخواهد داشت!»
وقتی این سخنان تند با واکنش امام جمعه اردبیل مواجه میشود، «المان محمداف» دیگر نماینده مجلس آذربایجان در اظهارنظری ضد ایرانی اظهار میدارد «ایرانیها به ما میگویند با دم شیر بازی نکنید. اگر دم داشته باشند آن را خواهیم چید!»
افزون بر اینها، ارتش آذربایجان نیز در حرکتی که ضدایرانی تفسیر میشود اقدام به بستن بخشهایی از جاده مرزی در داخل خاک ارمنستان در حد فاصل گاپان به گوریس میکنند، آنهم به بهانه اینکه جاده مذکور در داخل اراضی آذربایجان است! که این اقدام موجب سردرگمی صدها تریلی و خودروی ایرانی میشود. جاده گاپان – گوریس ایروان را به ایران وصل میکند. در روزهای گذشته نیز ارتش آذربایجان در خاک ارمنستان عوارض سنگینی برای خودروهای ایرانی وضع کرده و از هر خودروی عبوری به مقصد ارمنستان 130 دلار عوارض دریافت میکند!
جمهوری اسلامی ایران از دیرباز خود را متعهد به رعایت حسن همجواری با کشورهای همسایه میداند. امنیت و ثبات کشورهای همسایه و متحد را هم بخش لاینفکی از ثبات و امنیت خود تلقی نموده و همچنان که تجارب سالهای اخیر در عراق و سوریه نشان داد، برای مبارزه با عوامل و عناصر مخل و مخرب ثبات و امنیت، از کمک به دوستان خود دریغ نمیکند.
در خصوص جمهوری آذربایجان و ترکیه، سیاست جمهوری اسلامی ایران از یک روند «معقول، منطقی و واقعبینانه» پیروی میکند. با توجه به اینکه در بسط و توسعه مناسبات دوجانبه در ابعاد گوناگون وجودی، کشورهای همسایه «اولویت اول روابط خارجی ایران» را تشکیل میدهند، لذا در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی همواره به این مهم پایبند بوده و «صادقانه» در این راه گام برداشته است.
اینکه جمهوری اسلامی ایران با آذربایجان که زمانی نه چندان دور «جزو سرزمین ایران» بود و حتی با دولت ترکیه در برخی موضوعات سیاست خارجی و بعضاً داخلی دارای اختلاف نظر دارد یک امر طبیعی است. اما اختلافنظرهای موجود در مقابل «علائق مشترکی» که در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و به خصوص فرهنگی و تمدنی وجود دارد بسیار ناچیز است.
جمهوری اسلامی ایران تصمیم دولت باکو مبنی بر بستن بخشی از جاده ترانزیتی ایران به ارمنستان و همچنین دریافت عوارض سنگین از خودروهای عبوری در کنار اظهارات ضدایرانی و تحریکآمیز برخی مقامات آذربایجان را دلیل بر قدرت ندانسته و آن را «نشانه عدم پختگی سیاسی» و محاسبات غلط باکو در مواجه با ایران میداند.
جمهوری اسلامی همچنان که در هفتههای اخیر و در رابطه با بمباران مقر عناصر معاند و تروریست در کردستان عراق هم نشان داد، در عین تعهد بنیادین به «عدم دخالت در امور داخلی دیگران»، در مواجهه با مسأله امنیت ملی و تمامیت ارضی خود اجازه هیچگونه تحرک نظامی و روانی را به کشورهای خارجی ولو همسایگان نمیدهد.
تهران از تجارب بسیار ارزشمند و پیچیدهای در مبارزه با عوامل مخل ثبات و امنیت ملی خود برخوردار است. به طوری آمریکا با همه قدرتی که در ابعاد مختلف از آن برخوردار است، در طول 43 سال نتوانسته است به آنچه که در مقابله با ایران دنبال آن بود برسد.
تهران انتظار دارد آذربایجان و ترکیه به عنوان دو کشور مسلمان و اسلامی توانمندیهای درونی خودشان را برای «بهبود مسائل منطقه قفقاز» و حتی جهان اسلام به کار ببرند نه در جهت تنشزایی درون منطقهای.
قفقاز منطقهای است که دارای «گسلهای ژئوپلیتیکی» متعددی است؛ یکی از سیاستهایی که در سالهای اخیر در این منطقه برجستهتر شده است، تشدید این گسلها با اهداف متعدد سیاسی، امنیتی و نظامی بوده و اسرائیل از دستهای مهم پشت پرده در این زمینه است.
تهران هیچ دخالتی در اینکه دولت باکو روابط خارجی خود را چگونه طراحی و تنظیم میکند ندارد. این یک موضوع داخلی است؛ اما این روابط نباید به تهدید امنیت ملی، منافع ملی و تمامیت ارضی ایران بینجامد. تهران هرگز حضور اسرائیل در مرزهای شمالی خود را برنمیتابد. حساسیتی که جمهوری اسلامی در قبال امنیت ملی خود دارد، از اصول و مبانی منطقی و محکمی برخوردار است. ابزارهای لازم برای مقابله با عوامل مخل امنیت و منافع ملی و تمامیت ارضی خود را هم دارد؛ فرقی نمیکند از جانب آمریکا باشد یا یک کشور کوچک منطقهای. ایران خود را متعهد به حمایت از تمامیت ارضی آذربایجان میداند. حتی در جنگ اخیر قرهباغ نیز در عالیترین سطح توسط مقام معظم رهبری این اصل مهم به عنوان یک سیاست پایدار ابراز و بر آن تأکید شد که «باید این جنگ تمام شود. یکی از شرایط اصلی این کار بازگرداندن همه سرزمینهای اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان است. این کار حتماً باید انجام شود».
جمهوری اسلامی ایران به ویژه دولت جدید گسترش روابط خارجی با کشورهای همسایه را در «اولویت راهبردی سیاست خارجی» خود قرار داده است و هرگز دنبال تحمیل منویات و دیدگاههای خود به کشورهای همسایه نبوده است. اما این انتظار را هم از همسایگان دارد که به دغدغههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی ایران توجه ویژه داشته باشند. دولت و نیروهای مسلح ایران در قبال برخی رفتارهای تحریکآمیزی که از منشأ کاملاً مشخصی برخوردار بوده و اهداف مشخصی را هم دنبال میکند، از روی حکمت و دوراندیشی برخورد میکند. امید است باکو و آنکارا نیز در این زمینه حساسیتها و ملاحظات لازم را داشته باشند. ایجاد اختلال در مسیرهای ترانزیتی انرژی و کالا و تشدید احساسات پانترکیستی، موضوعی است که پیامدهای آن در وهله نخست دامن محرکهای اصلی آن را خواهد گرفت و در نهایت نیز از طریق تشدید گسلهای امنیتی که مطلوب نظر آمریکا و اسرائیل است، به ضرر منطقه تمام خواهد شد. پازلی که اسرائیل در ده سال گذشته در منطقه قفقاز در حال چیدن آن است، پازل خطرناکی است و نباید در درون آن بازی کرد!