مقدمه
پس از آنکه پروژه آمریکایی داعش در عراق ریشه گرفت، آمریکا در راستای انتقال داعش به افغانستان تلاش کرد.(1) این کشور با همکاری سرویس اطلاعات خارجی ارتش پاکستان (ISI) موفق شد که پروژه داعش را در افغانستان تحت نام «داعش خراسان» عملیاتی کند. گروه داعش از سال ۲۰۱۴ م. همزمان با آغاز فعالیتها و اعلام موجودیتش در افغانستان به دنبال ایجاد پایگاه در استانهای هلمند، فراه، لوگر، زابل و ننگرهار و جذب نیروی انسانی بهویژه از جداشدگان تحریک طالبان پاکستان (TTP) بود.(2)
ملا "اختر محمد منصور" رهبر وقت طالبان در ابتدای اعلام موجودیت و تلاشهای مذکور داعش در افغانستان در نامهای به ابوبکر البغدادی مورخ ۰۹/۰۵/۱۳۹۴ تصریح کرد که جهاد علیه آمریکا در افغانستان توسط طالبان ادامه خواهد داشت و به گروه جدید در این جغرافیا نیازی نیست. نامبرده از بغدادی خواست تا موضع خود را در برابر طالبان در افغانستان اعلام کند؛ اما ابوبکر بغدادی با لحن تند و توهینآمیز به این نامه پاسخ داد. همچنین امیر وقت داعش خراسان (ISKP) نیز با انتشار بیانیهای به چهار زبان اعلام کرد که تمام نیروهای مجاهد باید تحت یک پرچم و یک فرمانده جمع شوند و ضرورتی به وجود نیرویی مثل طالبان در افغانستان نیست. پس از انتشار این بیانیه، طالبان که افزایش قدرت و گسترش داعش در افغانستان را طرح دولت افغانستان و حامیانش و نهایتاً برخلاف منافع خود میدید و از سوی دیگر توسط برخی کشورهای منطقه نظیر ج. ا. ایران، روسیه و ... برای مبارزه با داعش تشویق و حمایت میشد، به مقابله با این گروه در سراسر افغانستان پرداخت و چندین عملیات گسترده علیه داعش را نظیر عملیاتهای فراه در سال ۱۳۹۴ و چغچران غور در مرداد ۱۳۹۶ طرحریزی و اجرا کرد.
طالبان در طول ماهها جنگ با داعش در مناطق شمال و شرق افغانستان تلفات زیادی را متحمل شد که البته ناشی از جنگ مستقیم آنها با داعش نبود؛ بلکه هر زمانی که طالبان در مناطق تحت کنترل داعش عملیات میکرد، با حملات هوایی آمریکاییها مواجه میشد.(3) ریاست امنیت ملی، شورای امنیت ملی افغانستان و همچنین سرویسهای اطلاعات خارجی پاکستان و آمریکا، ارتباطات ویژهای با سران داعش خراسان داشتند. این ارتباطات نهادهای ذکر شده که هر کدام با اهداف و منافع مختلفی برقرار میشد، به حدی بود که در زمان محاصره اعضای داعش در مناطق مشرقی و شمالی توسط طالبان، بالگردهای نیروهای خارجی جهت انتقال آنان به مناطق امن به پرواز درمیآمدند.(4)
اما آیا این اقدامات طالبان علیه داعش پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان در سال ۱۴۰۰ نیز تداوم داشت؟ در دو سال اخیر، آمارهای متفاوتی از وضعیت داعش خراسان، مشابهتها و افتراقهای مبانی فکری طالبان با داعش و همچنین عملکرد هیئت حاکمه فعلی افغانستان در مبارزه با این گروه توسط سازمانها، اندیشکدههای بینالمللی، کشورهای منطقه، دولت طالبان و ... منتشر شده که موجب سردرگمی کارشناسان این حوزه شده است. مسئله تحلیل حاضر، بررسی اقدامات دو سال اخیر داعش خراسان، عملکرد امارت اسلامی افغانستان در مقابله با این گروه و همچنین ارزیابی مبانی فکری طالبان در قبال داعش است که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
اقدامهای داعش خراسان پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان
پس از آغاز حکومتداری دوم طالبان در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، داعش خراسان بهعنوان یک گروه شورشی با امارت اسلامی طالبان در قامت یک دولت، به تقابل پرداخت. داعش در این مسیر با استفاده از ظرفیتهای ذیل، بهتدریج بر حجم عملیاتهایش علیه نیروهای طالبان، زیرساختهای دولتی و همچنین غیرنظامیان افزود تا ضمن مطرح ساختن خود در منطقه، دولت طالبان را در تأمین امنیت ناتوان نشان داده و بر فشارهای داخلی و خارجی بر این دولت بیفزاید.
برخورداری از حمایتهای سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و پاکستان
هرج و مرجِ پس از سقوط دولت جمهوریت و خلأهای امنیتی دولت طالبان
وضعیت نامساعد اقتصاد، معیشت و اشتغال مردم افغانستان
فقر فرهنگی مردم افغانستان بهویژه جامعه روستایی
تداوم چالشهای سیاسی (داخلی و خارجی) در افغانستان
عناصر داعشی آزاد شده از زندانهای افغانستان(5) و همچنین عناصر ناراضی و طرد شده از طالبان
جنگجویان خارجی مستقر در افغانستان و نظامیان دولت سابق افغانستان
وجود تفکرات افراطی بهویژه در مناطق شرقی افغانستان که در دو دهه اخیر با حمایت عربستان سعودی گسترش یافت.
هماکنون رهبران داعش به شدت در تلاش هستند تا با استفاده از ظرفیتهای ذکرشده، دامنۀ عملیاتهای خود را به سراسر افغانستان گسترش دهند تا ضمن ناامن نشان دادن این جغرافیا و مطرح ساختن مجدد خود در جامعه بینالملل، کمکهای مالی بیشتری را از حامیان خود دریافت کنند. داعش در این راستا، ترور مقامهای طالبان، حمله به مراکز شیعیان و همچنین نمایندگیهای کشورهای خارجی نظیر سفارتخانههای پاکستان، چین، روسیه، ج. ا. ایران و ... را در صدر اهداف و اولویتهای خود قرار داده است که مصادیق آن را در دو سال اخیر میتوان در ترور استانداران طالبان در استانهای بلخ و نیمروز(6)، حمله به سفارتهای پاکستان و روسیه و محل اقامت اتباع چینی در شهر کابل و عملیاتهای متعدد علیه شیعیان در استانهای کابل، هرات، بلخ، قندوز و قندهار مشاهده کرد.
واکنش حکومت طالبان به اقدامهای داعش خراسان و دیدگاه کشورهای منطقه در این خصوص
اقدامهای مذکور داعش خراسان در افغانستانِ تحت تسلط طالبان سبب شد که مقامهای امارت اسلامی که پیشتر از عدم حضور داعش در افغانستان سخن میگفتند، بر مقابلۀ جدی با اعضای این گروه در جغرافیای افغانستان تأکید و عملیاتهای متعددی را علیه داعش خراسان اجرا کنند.(7) در این راستا، "امیر خان متقی" سرپرست وزارت خارجه طالبان در اواخر سال ۱۴۰۱ پس از تکذیب ادعای روسیه مبنیبر تجمع حدود ۶۰۰۰ داعشی در شمال افغانستان اعلام کرد که «اگر یک داعشی هم در افغانستان سربلند کند، سرش بریده خواهد شد. داعش در افغانستان جای ندارد و خاک افغانستان علیه کسی استفاده نمیشود». همچنین "سراجالدین حقانی" سرپرست وزارت کشور افغانستان در مصاحبه با یک شبکه هندی در مرداد ۱۴۰۱ عنوان کرد که داعش در افغانستان حضور آشکاری ندارد و طالبان به تعهداتش به جامعه بینالملل در خصوص مبارزه با داعش متعهد است. طالبان در موازات تشدید عملیاتهایش علیه داعش، با تقویت پایگاه خبری-تحلیلی خود به نام «المرصاد» به جنگ نرم با داعش و نفی جریان سلفیت نیز پرداخت و تلاش کرد تا از میزان گرایش مردم افغانستان به داعش بکاهد.(8)
علیرغم اقدامهای مذکور طالبان و همچنین افتراقهای مبانی فکری آنان با داعش که در ادامه به شرح آنان پرداخته میشود، کشورهای منطقه بهویژه ج. ا. ایران، روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی بهدلیل تداوم عملیاتهای داعش در افغانستان، وجود اخباری مبنیبر تعاملات پنهانی این دو گروه و همچنین خودداری طالبان از ارائه اطلاعاتی پیرامون عملیاتهایش علیه داعش، نگران فعالیتهای داعش و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان هستند و آنها را تهدیدی برای منطقه میدانند. اخیراً دبیر شورای امنیت روسیه نیز در ششمین نشست امنیت افغانستان(9) در شهر بیشکک اظهار کرد که ۲۰ سازمان تروریستی و ۲۳ هزار شبهنظامی در افغانستان تحت تسلط طالبان حضور دارند.(10) نامبرده تصریح کرد که فعالترین و خطرناکترین این سازمانهای تروریستی حاضر در افغانستان، داعش خراسان است. همچنین دبیر کل سازمان ملل متحد در هجدهمین گزارش خود مورخ ۲۴/۱۱/۱۴۰۲ تأکید کرد که داعش بهعنوان بزرگترین تهدید در افغانستان، میتواند برای منطقه و فرامنطقه نیز تهدید ایجاد کند. وی ضمن اعلام زندهبودن "ثناءا... غفاری" رهبر داعش خراسان و حضورش در استان کنر افغانستان افزود که داعش خراسان که هماکنون استعدادی بالغبر ۶ هزار نفر (اعضا و خانواده آنان) دارد، استراتژی گستردهای برای جذب نیرو در افغانستان (بهویژه از اعضای ناراضی طالبان و جنگجویان خارجی) در دست اقدام دارد.
در مقابل، مقامهای امارت اسلامی همواره گزارشهای مذکور را کذب و برگرفته از اخبار نادرست میدانند. دولتمردان طالبان همچنین ضمن اشاره به عدم تهدید کشورهای منطقه و فرامنطقه از ناحیه افغانستان، بر این مطلب که داعش خراسان گروهی سرکوب شده در جغرافیای افغانستان است، همواره تأکید میکنند. البته علیرغم تکذیبهای مقامهای دولت طالبان، تداوم حضور و فعالیت داعش در افغانستانِ تحت تسلط طالبان موضوعی غیر قابل انکار و امری مبرهن برای جامعه جهانی است و به نظر میرسد که امارت اسلامی بهتنهایی قادر به شکست این گروه در افغانستان نیست و در این مسیر به کمک کشورهای منطقه بهویژه روسیه، چین و ج. ا. ایران که از گسترش داعش در افغانستان هراسان هستند، نیازمند است.
افتراقهای مبانی فکری داعش و طالبان
در سالهای اخیر مباحث متعددی پیرامون اختلافها و قرابتهای فکری این دو گروه حتی توسط مقامهای رسمی برخی از کشورها منتشر شد که منطبق با واقعیت موجود نیست. در تبیین این مباحث، مقامهای دولت سابق افغانستان نیز بسیار تأثیرگذار بودند؛ چراکه مکرراً با استفاده از عباراتی نظیر «طالبانِ داعشی» و اینکه «داعشی در افغانستان وجود ندارد و هرچه هست طالبان است» در تلاش برای واحد نشان دادن این دو گروه در افغانستان بودند. حال آنکه در همان برهه، طالبان با داعش در مناطق مختلف افغانستان درگیر بود و این درگیریها توسط مقامهای خارجی نیز مورد تائید قرار گرفته بود.(11)
در خصوص مبانی فکری طالبان و داعش، چندین قرابت و تفاوت عمده وجود دارد که البته اهمیت افتراقات فکری دو گروه به مراتب بیشتر و با اهمیتتر از قرابتهای آنان است. این اختلافهای فکری طالبان و داعش سبب آغاز درگیریهای این دو گروه از همان اولین روزهای اعلام موجودیت داعش خراسان، شد.(12) در این راستا، مقامهای طالبان نیز بارها(13) ضمن اعلام برائت از داعش و سخن گفتن از تفاوتهای فکری جنبش خویش با سلفیت و داعش، این گروه تروریستی را مخلوق آمریکاییها و از جمله خوارج دانستهاند. اختلافهای طالبان و داعش در آثار مکتوب و بیانیههای آنان نیز مشهود است و اندیشمندان آنها، کتب و مقالات متعددی را در رد تفکرات یکدیگر منتشر کردهاند. یکی از این آثار، کتاب منتشر شده توسط انتشارات العزائم وابسته به داعش خراسان، تحت نام «السیف القدسی فی ردّ اباطیل المقدسی/ شمشیر قُدسی در رد دیدگاههای باطل مَقدَسی» در رد تفکرات حامیان طالبان است که گواهی بر وجود تفاوتهای فاحش فکری میان طالبان و داعش است. داعش در این کتاب ضمن رد دفاعیات ابو محمد المقدسی(14) از سیاستهای مذهبی طالبان، عدم تخریب زیارتگاهها و مجسمههای تاریخی توسط طالبان را شرک دانسته و در قسمت سوم این کتاب، داعش به رهبران طالبان انتقاد میکند که آنها چرا شیعیان را کافر نمیدانند.
افتراقها
جنبش طالبان در فقه پیرو مذهب حنفی، در کلام ماتریدی و از منظر مسلک، اهل تصوف است و با وهابیت تکفیری فاصله دارد.(15) در مقابل، داعش گروهی سلفی، تأثیر پذیرفته از فرقه وهابیت و به شدت تندرو و تکفیری است که سر سازش با هیچکس بیرون از اعتقاد خود را ندارد.
طالبان در مواضع اعلامی خود، بر برپایی حکومت اسلامی (امارت) و اجرای شریعت در جغرافیای افغانستان تأکید دارد و بارها تأکید کرده است که رسالتش ایجاد امارت اسلامی در افغانستان است و هیچ برنامهای برای خارج از افغانستان ندارد، اما داعش به دنبال تأسیس حکومت اسلامی جهانی (خلافت) است و خود را محدود به هیچ جغرافیایی نمیداند. البته در میان طالبان، افرادی نیز وجود دارند که رهبر خود را خلیفه مسلمان جهان دانسته و جهاد خود را منحصر به جغرافیای افغانستان نمیدانند.
قومگرایی در طالبان یک شاخصه قوی و حتی شاید بتوان گفت قویتر از شاخصه دینی یا حداقل همتراز با آن است. پشتو بودن حاکمان اصلی و تثبیت حاکمیت پشتونها در افغانستان آرمان طالبان است که در عمل هم بدان پایبند بودهاند. اما داعش هیچ اعتقادی به قومیت ندارد و در میان نیروهایش افرادی از تمام قومیتها و ملیتها دیده میشوند.
طالبان سرزمین افغانستان را متعلق به خود میداند و حاضر نیست هیچ گروهی را در حاکمیت این سرزمین با خود شریک کند، به همین دلیل نمیتواند تلاش داعش را برای داشتن پایگاه و جایگاه در افغانستان تحمل کند.
1- دخالت، هسته سیاست امریکا را شکل میدهد و مبتنی بر همین سیاست و برای حفظ هژمونی و رقابت با رقبای منطقهای، واشنگتن از گروههای تروریستی بهویژه گروههای تروریستی حاضر در خاورمیانه حمایت میکند. در راستای سیاست مذکور، آمریکا داعش را به افغانستان منتقل کرد تا امنیت رقبای خود نظیر ج. ا. ایران، روسیه و چین را تحت تأثیر قرار دهد.
2- البته پیش از اعلام موجودیت رسمی داعش خراسان، برخی افراد نظیر مولوی مهدی در استان فراه و رئوف خادم در استان هلمند تحت نام داعش حضور داشتند.
3- نهادهای امنیتی افغانستان با هدف قراردادن داعش در مقابل طالبان و تضعیف این گروه، اقدام به برقراری ارتباط با داعش کردند.
4- در همین راستا "محمد عاصم" استاندار پروان در مصاحبه با تلویزیون کابل نیوز در اواخر سال ۲۰۱۷ م. فاش کرد که «چندی پیش ارتش افغانستان در تلاش برای راهاندازی عملیاتی به منظور بازداشت "عتیق ا... " فرمانده داعش در این استان بود که نیروهای سرویس انگلستان مداخله کرده و تأکید داشتند که عتیق نباید دستگیر شود و اگر بازداشت هم شود باید به نیروهای خارجی سپرده شود.»
5- طالبان پس از تشکیل حکومت در افغانستان با تشکیل کمیسیون تصفیه صفوف، اقدام به اخراج عناصر نامطلوب از بدنه دولت خود کرد.
6- ترور استاندار بلخ از طریق اجرای عملیات انتحاری در تاریخ ۱۸/۱۲/۱۴۰۱ و ترور ناموفق استاندار نیمروز در دی ماه ۱۴۰۲ انجام شد.
7- از جمله مهمترین عملیاتهای طالبان علیه داعش در دو سال اخیر میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
• عملیات مورخ ۲۴/۰۸/۱۴۰۰ در استان قندهار که منجر به کشته شدن ۴ نفر و اسارت ۱۰ نفر از اعضای داعش شد.
• عملیات مورخ ۱۴/۱۰/۱۴۰۱ در شهر کابل که منجر به کشته شدن ۷ نفر و بازداشت ۷ نفر دیگر از اعضای داعش خراسان شد.
• عملیات مورخ ۲۴/۰۴/۱۴۰۲ در فرمانداری بگرامی کابل که منجر به کشته شدن ۳ داعشی و بازداشت ۶ نفر از آنان شد.
8- شاید بتوان گفت که فلسفه تأسیس رسانه تحلیلی-خبری المرصاد که تاکنون توانسته است طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جذب کند، مقابله با سربازگیری داعش خراسان در افغانستان باشد. این رسانه تازه تأسیس، در چندین زبان مختلف اعم از انگلیسی، پشتون، اردو، ازبکی، فارسی مشغول به انتشار محتوا است.
9- این نشست در تاریخ ۲۷/۱۱/۱۴۰۲ و با حضور دبیران شورای امنیت کشورهای روسیه، ایران، چین، هند، پاکستان، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان در شهر بیشکک پایتخت قرقیزستان برگزار شد. این نشست با پیشنهاد تهران آغاز شد و تاکنون شش دور آن در شهرهای مختلف در منطقه برگزار شده است.
10- چندی پیش نماینده روسیه در سازمان ملل متحد در نشست شورای امنیت درباره افغانستان گفت که کشورش نگران خطرات گروههای تروریستی در افغانستان برای امنیت منطقه است. وی افزود که گروههای تروریستی مانند داعش، در افغانستان تقویت شدهاند.
11- برخی از مقامهای کشورهای خارجی از جمله کابلوف، نماینده ویژه ولادمیر پوتین در امور افغانستان بارها ضمن بیان عدم موفقیت آمریکا و دولت افغانستان در مقابله با داعش خراسان، این مطلب را عنوان کرده بودند که حضور طالبان در شمال افغانستان از رشد تهدید داعش برای کشورهای آسیای مرکزی پیشگیری کرده است.
12- آمریکا و استخبارات دولت سابق افغانستان نیز با علم به این موضوع در تلاش بودند تا با استفاده از ابزار داعش به مقابله با طالبان و ایجاد ناامنی در منطقه بپردازند که البته واضح است که آمریکا در این پازل اهداف وسیعتری نظیر آسیب زدن به کشورهای چین، ج. ا. ایران و روسیه را هم دنبال میکرد.
13- بهعنوان مثال، عبدالنعیم وردک از سخنگویان طالبان در مصاحبهای اعلام کرد که «امارت اسلامی با سلفیت و داعش به لحاظ فکری و فقهی تفاوت دارد. ما در افغانستان پیرو مذهب حنفی هستیم و با سلفیت و داعش هیچ نوع نسبتی نداریم. سلفیت و داعش در افغانستان جایگاه مهم و مردمی ندارند لذا امارت اسلامی برای دوری از جنجالها و اختلافات میان مسلمانان و دفع فتنه و فساد با گروه نام نهاد داعش در افغانستان مبارزه میکند. مشکلات مذهبی که با طرز تفکر داعش وجود دارد، بیشتر برای دفع فساد و فتنه از بین مردم مسلمان افغانستان است. شکی نیست که داعش افغانستان پدیدهای آمریکایی و حمایت شده توسط استخبارات کابل است تا چالشها و مشکلاتی را برای مردم افغانستان ایجاد کنند و به نوعی بر جنایات دولت کابل سرپوش بگذارند و امور جهادی امارت اسلامی افغانستان را نیز کُند کنند.»
14- مقاله مذکور علیه ابو محمد المقدسی از ایدئولوگهای القاعده منتشر شده است. مقدسی که در بین سلفیها جایگاه مهمی دارد، در دفاع از طالبان و همچنین علیه داعش خراسان در مقاطع مختلف مطالبی تألیف و منتشر کرده است. داعش در این جزوه صد صفحهای دلایل مهمی برای رد و ابطال دیدگاههای المقدسی ذکر کرده است.
15- البته این بدان معنی نیست که پایبندی کامل به اصول فقه حنفی داشته باشند؛ چراکه رسوم پشتونی ایشان بسیاری از عملکردهای طالبان را تحتالشعاع قرار داده است و در حقیقت، طالبان عرف (رسوم پشتونی) را در کنار قرآن، سنت، اجماع و... از منابع فقهی خود قرار دادهاند.