فرار غیرمسئولانه آمریکا از افغانستان باعث شد گفتگوهای بین الافغانی به نتیجه نرسیده و در شرایط بحرانی ناشی از بیثباتی و ناامنی، قدرت به طالبان واگذار گردد. احتمال سوء استفاده حدود ۳۰ گروه تروریستی مستقر در این کشور از شرایط موجود و تبدیل شدن افغانستان به بهشت امن تروریستها یکی از مهمترین نگرانیهای جهانی و منطقهای بود. طبق ارزیابی گزارش سازمان ملل در ژوئن ۲۰۲۱ میلادی حدود 10 هزار مبارز از کشورهای مختلف منطقه وارد افغانستان شدهاند که در این میان نباید از نقش اصلی آمریکا در پدید آمدن مشکلات امروز افغانستان غافل شد.
آمریکا داعش را به عنوان ابزار نفوذ قدرت خود در منطقه به وجود آورده و درصدد است با مهندسی سیاسی منطقه برای دوران پساآمریکا از آن به عنوان هستهای جدید برای بیثباتسازی در منطقه استفاده نماید. برخی از اهداف آمریکا از ایجاد داعش به شرح ذیل می باشد:
1- آمریکا با اطلاع از اینکه کشورهای دچار هرج و مرج و دارای دولت درمانده و شکست خورده میتوانند بستر مناسبی برای گروههای تروریستی فراملی باشند، از چندین سال قبل شروع به اقداماتی کرد که ماحصل آن جان تازه بخشیدن به داعش و گسیل دادن آنها به افغانستان بوده است. اجرای۳۴ حمله توسط داعش خراسان در کمتر از دو ماه اخیر که سنگینترین آن، حمله به مسجد شیعیان در قندوز بود نشان دهنده چالشهای فرا روی کشورهای منطقه است.
2- آمریکا از مدتها قبل پروژه داعشسازی در افغانستان را ایجاد و دنبال میکرد. در زمان حکومت غنی مرگبارترین حملات تروریستی بعد از ایست و بازرسیهای ارتش و در داخل شهرها و مدارس و مساجد اتفاق میافتاد و علیرغم مخالفت دولتمردان افغانستان؛ توسط آمریکا به داعش نسبت داده میشد تا در راستای سیاستهای پیش گفته هم از طالبان و هم از دولت غربی غنی رفع مسئولیت نموده و از طرف دیگر پروژه برساخته استعماری و وارداتی داعش در افغانستان را بزرگنمایی کند.
3- افغانستان به دلایل چند تکه بودن قومیتی، فقر، توزیع سلاح و استمرار چهار دهه جنگ داخلی این ظرفیت بالقوه را دارد که صحنه رقابت گروههای نیابتی شود. آمریکا برای دوران پسا آمریکا در افغانستان به دنبال پر کردن خلاء حضور خود با سلسله نبردهای نیابتی است.
4- افغانستان کشوری است که منافع برخی سرویسهای منطقه و فرامنطقهای در گرو بیثباتی امنیتی و سیاسی آن میباشد. لذا نقش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در پشتیبانی از داعش و دیگر گروههای تروریستی و افراطی نیز نباید نادیده گرفته شود. احتمالا زمینهسازی برای مداخله مجدد نیروهای خارجی به اسم مبارزه با تروریسم با هدف بهره مندی از مواهب آن در دستور کار این بازیگران قرار دارد.
با توجه به تحولات اخیر منطقه میتوان نتیجه گرفت ترکیب فتنه قومی با فتنه مذهبی و اجرای جنگ نیابتی از پروژههای امنیتی جدید آمریکاست تا امنیت منطقه در دوران پساآمریکا به چالش کشیده شود. احیای داعش در افغانستان نیز طرح آمریکا برای دوران پس از عقبنشینی از افغانستان بوده تا به عنوان کانون تهدیدی برای کشورهای مخالف آمریکا استفاده گردد. به عبارت دیگر تحرکات جدید داعش در افغانستان را میتوان مقدمهای برای اجرای طرحی بزرگتر با هدف مدیریت ناامنی در این کشور و به تبع آن در منطقه دانست.