در شرایطی که بحران در منطقه غرب آسیا تحت تاثیر تداوم جنگ غزه و جنایات رژیم صهیوینستی در این جنگ تشدید شده است، گمانه زنیها در باب احتمال گسترش درگیریها به سمت شکل گیری جنگی شدید میان ایران و اسرائیل افزایش پیدا کرده است. کارشناسان بسیاری بر این باور هستند که شکل گیری چنین جنگی میتواند معادلات از پیش برنامه ریزی شده آمریکا برای افزایش قدرت نفوذ این کشور در خاورمیانه را به هم ریخته و فصل جدیدی از اشتباهات استراتژیک را در تاریخ سیاست خاورمیانهای این کشور رقم بزند.
اگرچه اولویت دولت بایدن در چنین شرایطی که جنگ غزه فشارهای زیادی بر این کشور وارد کرده این مسئله است که در وهله نخست اقدامات بازدارندهای را جهت جلوگیری از شکل گیری چنین جنگی (جنگ میان ایران و اسرائیل) در منطقه تدارک ببیند، با این حال شکی نیست که این کشور در صورت شکل گیری چنین جنگی و درگیری در آن، خود را برای حمایت از رژیم اسرائیل در دو جبهه دفاعی و پشتیبانی در برابر جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت آماده خواهد کرد. بر این اساس میتوان نقش آمریکا در صورت آغاز چنین جنگی را از سه منظر مورد بررسی قرار داد:
اتخاذ موضع دفاعی در برابر دفع حملات موشکی و پهپادی ایران
در صورت شکل گیری جنگی تمام عیار میان ایران و رژیم اسرائیل، مأموریت آمریکا تلاش برای دفع حملات احتمالی ایران به اراضی اشغالی و منافع صهیونیستها خواهد بود. این اقدام در وهله اول با هدف مقابله با حملات موشکی و پهپادی کشورمان انجام خواهد گرفت که قطع به یقین در مقیاس بسیار گسترده تری نسبت به عملیات موشکی و پهپادی ایران در جریان عملیات وعده صادق خواهد بود. از این رو، در بحث پدافند هوایی رژیم صهیونیستی، استفاده از سامانه پدافند موشکی گنبد آهنین ساخت مشترک آمریکا و اسرائیل در وهله اول مورد توجه قرار خواهد گرفت. با این حال، این سامانه برای مهار برخی از پهپادها و موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی ایران طراحی نشده است، ضمن اینکه حمله مشترک ایران و دیگر متحدانش در منطقه خاورمیانه علیه اسرائیل در صورت آغاز چنین درگیری بزرگی میتواند از میزان عملکرد موثر سامانههای مذکور نیز بکاهد. در حوزه پهپادی نیز ایران و دیگر اعضای محور مقاومت نشان داده اند که هنوز تمام توانمندیهای خود را رو نکرده اند و میتوانند شوکهای جدی را به اسرائیل و متحدان غربی اش تحمیل کنند. موضوعی که هم نقطه آسیب پذیری اسرائیل و هم آمریکا است.
اتخاذ موضع پشتیبانی در بحث سوخت رسانی به جنگندههای اسرائیلی
قطعا در صورت بروز جنگ میان ایران و اسرائیل، هماهنگیهای لازم برای پاسخ به حملات ایران از طریق فرماندهی مرکزی سنتکام آمریکا انجام خواهد شد که بر عملیات نظامی آمریکا در غرب آسیا نظارت کامل را دارد. بحث سوخت رسانی به جنگندههای اف ۳۵ اسرائیل و مراقبت از این جنگندهها به واسطه جنگندههای اف ۲۲ رپتور ارتش آمریکا برای انجام احتمال حملات متقابل اسرائیل علیه ایران از سوی آمریکا پررنگ خواهد شد. به خصوص آنکه قابلیت بالای این جنگندهها امکان انجام ماموریت طی ۲۴ ساعت شبانهروز و در هر شرایط آب و هوایی را برای نیروهای رژیم صهیونیستی فراهم خواهد کرد. از این رو، برای آمریکا استفاده و مراقبت از امنیت آنها بسیار اهمیت دارد. بر همین اساس، طی هفتههای گذشته دولت بایدن ۷ فروند از این نوع جنگندهها را وارد منطقه خاورمیانه کرد. علاوه بر این، آمریکا شمار قابل توجهی ناو را نیز عازم منطقه کرده تا در صورت وقوع سناریوهای ناخواسته دست بالایی را جهت کنشگری به نفع اسرائیل داشته باشد.
تلاش برای جلوگیری از جنگ
با وجود آنکه از زمان تشدید تنشها در منطقه تحت تاثیر ماجرای ترور اسماعیل هنیه (رئیس دفتر سابق سیاسی حماس) در تهران، مقامات آمریکایی از ترس حمله ایران به اراضی اشغالی، برای تقویت توان دفاعی اسرائیل کارهای زیادی را انجام داده اند، با این حال اولویت دولت بایدن جلوگیری از هر گونه تنشی در منطقه است که در نهایت به شکلگیری جنگی تمام عیار میان ایران و اسرائیل ختم شود. اصرار بایدن برای منع ایران از آغاز چنین جنگی و روانه کردن آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه اش برای نهمین بار به منطقه خاورمیانه جهت مذاکره با صهیونیستها برای برقراری آتش بس در غزه نشان از عدم تمایل آمریکا برای شکل گیری چنین جنگی در منطقه غرب آسیا خواهد بود. جنگی که خسارتهای آن برای آمریکا و اسرائیل به مراتب بیشتر از منافعش خواهد بود و اساساً نه آمریکا و نه اسرائیل در موضع و موقعیت مدیریت یکچنین جنگ پرهزینه و خطرناکی نیستند.