رژیم صهیونیستی اعلام موافقت کرد تا آتش بس شصت روزه در جنگ غزه با فلسطینیها رقم بخورد. موضوعی که شگفتی مقاومت را مجدداً برای همگان اثبات کرد. کمی به قبل بر میگردیم. عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ اتفاق افتاد. رژیم صهیونیستی برای اولین بار غافلگیر شد. مقاومت فلسطینی برای اولین بار بود که رژیم را آچمز کرده و عملاً کنترل و فرماندهی مناسبی بر روی بازی و میدان نبرد داشت. رژیم صهیونیستی که در شکنندهترین حالت خود قرار داشت ناگزیر با پشتیبانی و حمایت بی حدو حصر غربیها و آمریکاییها تلاش کرد تا از حیثیت و مشروعیت بر باد رفته خود دفاع کند.
نتیجه، اما باور نکردنی بود. رژیم نتوانست در پرونده جنگ غزه عملاً دستاورد ملموسی داشته باشد. گروگانهای اسرائیلی هیچگاه از طریق جنگ آزاد نشدند. سازمان رزم حماس اگر چه آسیبهایی دید، اما به سرعت بازسازی شده و همچنان در حال دفاع از سرزمین باریکه غزه است. بمبارانهای هوایی رژیم دستاورد ژئوپلیتیکی و استراتژیک خاصی برای آنها نداشت و فلسطین و حماس و مقاومت با انگیزه و ایمان مضاعفتری نسبت به قبل به دنبال تحقق آرمان آزادی قدس اشغالی و تشکیل کشور فلسطین مستقل و نابودی رژیم بودند. وعدههای بی بی نتانیاهو یکی پس از دیگری با شکست مواجه شده و عملاً صدای اعتراضات مدنی صهیونیستها نسبت به سیاستهای جنگ توزانه نتانیاهو به گوش همگان رسیده است.
دو سال و نیم جنگ با غزه، جنگ با سوریه و لبنان و یمن و ایران آن هم با همراهی و مشارکت مستقیم ایالات متحده آمریکا و با هزینههای بسیار گزاف عملاً هیچ عایدی برای غرب و آمریکا و اسرائیل نداشته است. جز اینکه هر بار ورود به جنگی نهایتاً منجر به شکست و پذیرش آتش بس از سوی آنها شده است.
و، اما امروز به نظر میرسد که غرب و آمریکا از ادامه این بحران در غزه خسته و ملول شده و خواستار پایان بخشیدن به این جنون وحشیانه نتانیاهو و صهیونیستها هستند. در همین راستا طرح آتشبس ۶۰ روزه در غزه با میانجیگری مصر و قطر، پس از ۱۰۸ روز جنگ ویرانگر از بعد از آتش بس قبلی و نزدیک سه سال از عملیات طوفان الاقصی، در حال نهاییشدن است. این توافق شامل آزادی تدریجی اسرا، عقبنشینی محدود نظامی رژیم صهیونیستی و تسهیل ورود کمکهای انسانی است، اما تعهدی به پایان دائمی جنگ ندارد. موضوعی که میتواند چالش برانگیز باشد و زمینهها برای شکستن مجدد این آتش بس توسط رژیم را تسهیل کند. اما پشت پرده پذیرش این آتش بس توسط رژیم چیست؟ در ادامه به مهمترین فاکتورهای تحمیل این آتش بس به رژیم صهیونی و محور عبری غربی اشاره خواهد شد.
۱. فشار میدانی مقاومت؛ محور تغییر معادلات
• مقاومت فلسطین با وجود محاصره، حملات هوایی و بحران انسانی، نه تنها تسلیم نشد، بلکه هزینههای سنگینی بر اشغالگران تحمیل کرد.
• تاب آوری بسیار بالای فلسطینیها و همراهی مثال زدنی مردم فلسطین با مقاومت باعث شد تا عملاً رژیم صهیونی در برابر آنها شکست را بپذیرد.
• عملیاتهای هماهنگ گردانهای عزالدین قسام در خان یونس و رفح، توان نظامی رژیم صهیونیستی را به چالش کشید و تلفات انسانی و ادوات نظامی تاثیرگذاری را متوجه رژیم صهیونی کرد.
• ناامن سازی دو منطقه شمال سرزمینهای اشغالی توسط حزب الله لبنان و همچنین جنوب سرزمینهای اشغالی، بندر ایلات و فرودگاه بن گوریون توسط انصارالله یمن عملاً رژیم را ناگزیر به قبول شکست و آتش بس در غزه کرده است.
• آمار کلیدی: ۴۵۰ عملیات نظامی موفق مقاومت در ۳ ماه اخیر، ۱۷۲ دستگاه زرهی صهیونیستی را نابود کرد.
۲. شکست پروژه «فشار حداکثری روی ایران» و تأثیر آن بر غزه
• جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در خرداد ۱۴۰۴، افسانه شکستناپذیری تلآویو را فروپاشاند.
• جنگ ۱۲ روزه اخیر ایران و رژیم باعث از بین رفتن بخش اعظمی از پدافندهای هوایی گنبد آهنین رژیم شده و عملاً ترس و ناامنی همراه همیشگی صهیونیستها شده است.
• ضربات موشکی ایران به پایگاههای آمریکا در العُدید و قلب اسرائیل، واشنگتن را مجبور به بازتوزیع منابع نظامی خود در خلیج فارس کرده است فلذا پایگاه نظامی اسرائیل توان ادامه این نبرد را دیگر ندارد.
• گزارش پنتاگون: کاهش ۳۷٪ حضور نیروهای آمریکایی در شرق مدیترانه پس از جنگ اخیر.
۳. بحران داخلی اسرائیل؛ آتش زیر خاکستر
• موج اعتراضات در شهرکهای اشغالی به دلیل شکستهای نظامی و اقتصادی، نتانیاهو را تا آستانه سقوط کابینه پیش برده است.
• آمار اقتصادی: کاهش ۷.۲٪ تولید ناخالص داخلی اسرائیل در سه ماهه نخست ۱۴۰۴، بالاترین رکورد منفی از سال ۲۰۰۱ به بعد است.
• استعفای ۵ وزیر ارشد کابینه در دو هفته اخیر، نشانه آشفتگی عمیق در ساختار تصمیمگیری رژیم است.
• انتشار اخبار استعفاها و همچنین به هلاکت رسیدن فرماندهان و مسئولین رژیم در پی حملات کوبنده موشکی جمهوری اسلامی ایران موجی از افسردگی و استیصال را در افکار عمومی رژیم به همراه داشته است که باعث افزایش فشارها برای پایان دادن به جنگها توسط مردم شده است.
• به نظر میرسد بعد از انتشار یک نظرسنجی در رابطه با نتایج انتخابات آتی در سرزمینهای اشغالی که همراه با پیروزی مجدد حزب لیکود بود، نتانیاهو تصمیم گرفته است که با توقف جنگ و انحلال کابینه جنگ در یک فرآیند مسالمت آمیز مجدداً به عنوان نخست وزیر رژیم باقی بماند. روایت گری آمریکاییها و به ویژه ترامپ از پیروزی نتانیاهو و رژیم و همچنین خواستار حمایت از نتانیاهو و عدم انتقاد به وی که در هفته گذشته توسط ترامپ مطرح شد در همین راستا قابل بحث و بررسی است.
۴. محاسبات واشنگتن؛ از نفت تا انتخابات
• افزایش قیمت نفت به ۷۸ دلار در پی تنشهای منطقهای، اقتصاد آمریکا را با تورم ۶.۳٪ مواجه کرد.
• لابی صهیونیستی در کنگره آمریکا، با وجود حمایت سنتی از اسرائیل، این بار نتوانست مانع تصویب قطعنامه محدودکننده کمکهای نظامی شود.
• واقعیت این است که جنگ طولانی مدت برای رژیم صهیونیستی همان گونه که پیشتر گفته شده است به هیچ عنوان مناسب نیست و بنابراین هزینههای جنگی رژیم در طول این تقریباً سه سال بسیار بیشتر از منافع و آوردههای آن بوده است.
• ترامپ و آمریکا تلاش دارد تا با قبول این آتش بس به نوعی حداقل به یکی از وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده و روند اعتراضات گسترده مردمی به سیاستهای آمریکا در قبال فلسطینیها را تا حدودی مدیریت کند.
• ایجاد موازنه در برقراری رابطه با اعراب و اسرائیل توسط آمریکا باعث شده است که ادامه جنگ غزه کم کم اعراب را به سمت ایران یا کشورهای حوزه شرق سوق بدهد فلذا توصیه آمریکا در این مرحله قبول آتش بس و استفاده از موقعیت خود در میان اعراب است.
• از سوی دیگر ایالات متحده مایل است تا تهدید اصلی خود را نه بحرانهای اروپا و غرب آسیا بلکه کلان موضوع نفوذ و قدرت بسیار جدی چین مطرح سازد فلذا تمایل دارد تا با بستن پروندههای باز در غرب آسیا به دنبال تقابل با چین حرکت کند.
• سند محرمانه وزارت خارجه آمریکا: ادامه جنگ، ائتلاف عربی ضد ایران را متلاشی میکند.
۵. پشت پرده میانجیگری قطر؛ بازی چندسویه
• دوحه با استفاده از ذخایر ۴۵۰ میلیارد دلاری صندوق ثروت ملی، همزمان به اسرائیل گاز مایع میفروشد و شبکه حماس را هم میزبانی میکند.
• قطر در این برهه تاریخی تلاش دارد تا بازیگری خود را مجدد احیا کرده و نفوذ و تأثیر گذاری خود را قوام ببخشد به ویژه اینکه الجولانی در سوریه نیز تا حدود زیادی نزدیک به قطریها بوده و بنابراین قطر به دنبال تأمین حداکثری منافع خود از این ورطه است.
• نشت اطلاعاتی: به نظر میرسد قطر در ازای میانجیگری، خواستار لغو پروندههای قضایی علیه امیر سابق خود در اروپا شده است.
• نقش ترکیه و قطر در این میان با بازی یک بام و دو هوای آنها عملاً معادله امنیتی را پیچیدهتر کرده است و باعث شده است که آتش بسهای شکل گرفته شکننده و کوتاه مدت و موقتی باشند.
سخن پایانی: آتشبس موقت و جنگ دائمی
این توافق به خودی خود نه پیروزی کامل محور مقاومت و فلسطینیان است و نه شکست کامل اشغالگران، بلکه نقطه عطفی در جنگ و تقابل محور مقاومت و محور عبری غربی است. رژیم صهیونیستی با خرید زمان به دنبال بازسازی سپر هوایی خود است، واشنگتن در پی مهار تورم پیش از انتخابات ۱۴۰۴، و مقاومت فلسطین فرصت تجدید قوا برای ضربه نهایی را میطلبد. غزه امروز، صحنه آزمون توازن جدید قدرت در غرب آسیا است؛ توازنی که محور مقاومت به رهبری ایران، هر روز سهم بیشتری از آن را تصاحب میکند؛ بنابراین آنچه به صورت قطعی در رابطه با جنگ رژیم و فلسطین گفتنی است این است که آتش بس موقت و شکننده بوده و جنگ دائمی و قطعی است. فلذا محور مقاومت نیاز دارد تا با شناختن نقاط آسیب پذیر خود در هم آوردی آتی آسیب کمتری خورده و ضربات کوبندهتری را وارد سازد. به همین سان انتظار میرود تا به سرعت از فرصتهای جدید به وجود آمده برای تقویت محور مقاومت استفاده شود و جلوی هر گونه ابتکار عمل در جنگ آینده توسط رژیم را گرفت.