- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
بازخوانی «دفاع مقدس» به مثابه یک دکترین راهبردی
تحلیل جامع منظومه فکری رهبر حکیم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی)، نشان میدهد که «دفاع مقدس» در نگاه ایشان، نه یک واقعه محصور در تاریخ، بلکه یک «دکترین پویا و کنشساز» برای مواجهه با چالشهای مستمر نظام اسلامی است. با تأمل و بازخوانی بیانات معظمله در طول سالیان متمادی، میتوان خطوط اصلی این دکترین را استخراج کرد؛ دکترینای که دفاع مقدس را به مثابه یک «منبع تولید قدرت مستمر» و یک «نرمافزار هویتساز» برای عبور از طوفانهای امروز و فردای ملت ایران بازتعریف میکند. فهم این معماری فکری، کلید خنثیسازی جنگ شناختی دشمن و تضمین حرکت رو به جلوی انقلاب است.
نخستین شالوده این دکترین بر «منطق راهبردی سبقت» استوار است. رهبر معظم انقلاب با استناد به مفاهیم قرآنی، همواره بر ارزش پیشگامی در لحظات خطیر تأکید ورزیدهاند. آنگاه که ایشان تصریح میکنند «سبقت گرفتن و گام نهادن در راههای نرفته یک ارزش است» (۱۴۰۳/۰۷/۰۴)، در حقیقت یک اصل کلیدی در مدیریت راهبردی را تبیین مینمایند که سالها پیش نیز آن را مصداق «کسانی که زودتر از دیگران نیاز را شناختند و دانستند، [و]برای برآوردن آن نیاز شتافتند» (۱۴۰۱/۰۶/۳۰) دانستهاند. در این منطق، «پیشکسوتی» یک کنشگری فعال، آگاهانه و بههنگام است. این الگو که در میدان سخت دفاع، عزت و تمامیت ارضی را تضمین کرد، امروز به مثابه یک نقشه راه برای تمام عرصهها عمل میکند و فراخوانی است برای پرورش «سابقون» امروز که در جنگ ترکیبی، مسئولانه و پیشدستانه وارد میدان شوند.
در کانون این معماری فکری، رمزگشایی از «منبع قدرت نامتقارن» ملت ایران قرار دارد. گزارش راهبردی ایشان از وصیتنامه شهیدی که زیر گلولهباران، دغدغهاش «حجاب» است، صرفاً یک خاطرهی صرف نیست؛ بلکه نمایش عینی آن «نرمافزار معنوی» است که تمامی محاسبات مادی دشمن را به هم میریزد. معظمله با بصیرتی ژرف تأکید میکنند که این نگاه به جنگ «مهمتر از آن گزارش توصیفی است» (۱۴۰۳/۰۷/۰۴)، زیرا نشان میدهد چگونه ایمان و تشرّع، یک نیروی مادی محاسبهناپذیر تولید میکند که سنت الهیِ نصرت را محقق میسازد. دشمن در جنگ ترکیبی امروز، دقیقاً همین «مرکز ثقل» را هدف گرفته است؛ تضعیف ایمان و ترویج اباحهگری، یک عملیات پیچیده برای خلع سلاح معنوی ملت ایران است و از همین رو، جهاد تبیین باید بر روایت همین قدرت نرم متمرکز شود تا نشان دهد که پایبندی به ارزشها، ضامن عزت و پیروزی نهایی است.
این دکترین راهبردی، ابعاد پدافندی خود را در میدان «جنگ روایتها» آشکار میسازد. سالهاست که رهبر فرزانه انقلاب نسبت به خطری بزرگ هشدار میدهند: تحریف و بایکوت این ثروت ملی. جریانی که با تولید آثار «ضد جنگ»، آگاهانه دو مقوله «خشونت ذاتی جنگ» و «ضرورت حیاتی دفاع» را خلط میکند، در حقیقت سرباز پیادهنظام دشمن در جنگ نرم است. ایشان پیشتر با قاطعیت این اقدام را به مثابه آتش زدن «نُسخ منحصربهفرد» یک ملت توصیف کرده و تأکید نمودهاند: «دفاع مقدّس یک حرکت حیاتی بود، یک نفس کشیدن بود برای این ملّت؛ نفس نمیکشیدیم، میمردیم» (۱۳۹۵/۱۲/۱۶). این تحلیل عمیق نشان میدهد که هدف از روایتهای تحریفآمیز، نه نقد جنگ، بلکه «مشروعیتزدایی از مقاومت» و القای خودباختگی است.
افق نهایی که این بازخوانی راهبردی ترسیم میکند، کارکرد بیبدیل دفاع مقدس در تولید و بازتولید «انسجام ملی» است. در شرایطی که دشمن با راهبرد خطرناک «دوقطبیسازی» به دنبال ایجاد شکاف در جامعه است، تجربه آن هشت سال یک الگوی موفق از «اتحاد ملی» را پیش روی ما قرار میدهد. همانگونه که ایشان پیشتر یادآوری کردهاند، در آن دوران سخت، با وجود برخی صداهای مخالف، «قاطبهی ملّت، عمدهی ملّت، حرفشان یکی بود و ایستادگی کردند» (۱۳۹۶/۰۳/۲۲). این تجربه تاریخی به ما میآموزد که عبور از گردنهها، نه با کشمکشهای داخلی، بلکه با تمرکز بر مشترکات و وحدت کلمه حول محورهای اساسی نظام امکانپذیر است. بنابراین، دفاع مقدس در منظومه فکری رهبری، یک دکترین زنده و کارآمد است که منطق «پیشگامی»، قدرت «ایمان»، هوشیاری در «نبرد روایتها» و ضرورت «انسجام ملی» را به ما میآموزد. زنده نگه داشتن این دکترین حیاتبخش، یک اقدام استراتژیک برای تضمین حرکت پرشتاب ملت ایران به سوی قلههای تمدن نوین اسلامی است.