- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
تعطیلی دولت فدرال آمریکا
در شرایطی که تعطیلی دولت فدرال آمریکا به سومین هفته خود وارد شده، امواج یک جنبش اعتراضی بیسابقه سراسر این کشور را درنوردیده است. این اعتراضات که در بیش از ۲۵۰۰ شهر و شهرک در هر ۵۰ ایالت به وقوع پیوسته، نه تنها واکنشی به تعطیلی دولت، بلکه پاسخی مستقیم به استبداد و تمرکز قدرت در دستان دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور توصیف میشود.
معترضان محرک اصلی خود را تضییع حقوق مندرج در نخستین متمم قانون اساسی توسط دولت ترامپ اعلام کردهاند. این اتهامات شامل سه بخش اصلی است:
۱. دخالت فدرال در روندهای انتخاباتی: که به عنوان تهدیدی برای بنیانهای دموکراسی آمریکا قلمداد میشود.
۲. محدودسازی آزادی رسانهها: که حمله به یکی از ارکان اصلی نظارت بر قدرت (رکن چهارم دموکراسی) تفسیر شده است.
۳. بازداشتها با انگیزه سیاسی: که حاکی از سوءاستفاده از قدرت برای سرکوب مخالفان دانسته میشود.
شعار (No kings) به نماد واحد این جنبش تبدیل شده است. این پیام اشارهای مستقیم به تاریخچه مبارزات آمریکا برای استقلال از پادشاهی بریتانیا دارد و هدف اصلی آن را یادآوری میکند: ایالات متحده بر پایه رد حاکمیت مطلقه و استقرار یک جمهوری بنا نهاده شده است. این شعار هشداری است مبنی بر این که رئیسجمهور نباید به پادشاهی با قدرتی فراقانونی تبدیل شود.
قلب تپنده اعتراضات در پایتخت بود، جایی که دهها هزار نفر در نزدیکی کاخ سفید و کنگره تجمع کردند. تظاهرات ۲۰۰ هزار نفری در واشنگتن، آن را به یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی اخیر تبدیل کرد. نکته قابل توجه، فراتر رفتن اعتراضات از کلانشهرهای سنتی و گسترش آن به شهرکهای کوچک و تمامی ایالتها بود. این امر نشاندهنده عمق نارضایتی و ملی بودن دامنه این جنبش است. بسیاری از معترضان تأکید کردهاند که به دلیل نگرانی از فروپاشی اصول قانون اساسی و هراس از حرکت به سوی استبداد برای اولین بار در زندگی خود به خیابان آمدهاند. این امر حاکی از آن است که اعتراضات تنها بر سر یک سیاست خاص نیست، بلکه نبردی ایدئولوژیک بر سر هویت و آینده نظام حکومتی آمریکا قلمداد میشود.
در مقابل، جریان محافظهکار و جمهوریخواهان حامی ترامپ به دنبال بیاعتبار کردن این حرکت هستند. برخی از چهرههای جمهوریخواه این اعتراضات را تجمعی در مسیر نفرتپراکنی علیه آمریکا خواندهاند. رسانههای محافظهکار با برجسته کردن حضور احتمالی گروههای افراطی چپ یا راست، سعی در زیر سؤال بردن مشروعیت مردمی و اهداف صلحآمیز کل این جنبش دارند.
این موج اعتراضی در بحرانیترین زمان ممکن از حیات سیاسی آمریکا شکل گرفته است:
تعطیلی دولت: این پدیده خود نشانهای از بنبست و شکاف عمیق سیاسی در ساختار حکومتی آمریکاست.
بحث بر سر اختیارات رئیسجمهور: مباحثات داغ درباره محدوده اختیارات اجرایی رئیسجمهور و تعادل قوا در حکومت فدرال به اوج خود رسیده است.
تناقض در سیاست خارجی: درحالی که ترامپ مدعی مدیریت جهان و پایان دادن به هشت جنگ در خارج از کشور است، این گزارش استدلال میکند که آشوب و شکاف داخلی در خود آمریکا به حدی است که این کشور بیش از سایر کشورها به مدیریت و کمک برای رسیدن به آرامش نیاز دارد. این جمله به وضوح بر این تضاد تأکید میکند که آمریکا در حالی به دنبال تنظیم نظم جهانی است که نظم داخلی آن با چالشهای بنیادین مواجه شده است.
تظاهرات سراسری با شعار ما پادشاه نداریم، فراتر از یک اعتراض سیاسی معمول نشانهای از یک بحران هویت حکومتی در ایالات متحده است. این جنبش بازتاب ترس بخش قابل توجهی از جامعه آمریکا از فرسایش دموکراسی، نادیده گرفته شدن قانون اساسی و گرایش به سمت یک حکومت خودکامه است. نتیجه این نبرد سیاسی میتواند آینده ساختار قدرت و تعریف دموکراسی در آمریکا را برای سالیان آینده تعیین کند.