واکاوی پشت‌پرده تهدیدات رژیم‌صهیونیستی مبنی بر حمله به ایران

در روزهای اخیر شمار قابل توجهی از مقام های ارشد سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی و همچنین طیفِ تحلیلگران و کارشناسان صهیونیست متحد با آن ها، اظهار نظرهای مختلفی را دال بر آمادگی کامل رژیم اشغالگر قدس جهت حمله به تاسیسات هسته ای کشورمان و البته اقدام بر اساس طرح و برنامه های مشخص در این رابطه، مطرح کرده اند. شدت جوسازی های روانی و تبلیغاتی در این رابطه تا حدی زیاد بوده که بسیاری از قریب‌الوقوع بودنِ رخداد یکچنین اتفاقی نیز خبر می دهند.

با این همه، اینطور به نظر می رسد جوسازی های اخیر سیاستمداران، و چهره های شناخته شده اطلاعاتی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس مبنی بر ماجراجویی نظامی علیه ایران، تا حد زیادی ماهیتی پوشالی و غیرواقعی دارند و به طور خاص 4 عامل و محرک اصلی، طرح این قبیل موضع گیری ها را تحریک و تشویق می کنند.

1: انحراف اذهان افکار عمومی داخلی و بین المللی از انفجار بحران ها در اراضی اشغالی

پس از پیروزی بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود و متحدان وی از جریان راست افراطی در انتخابات پارلمانی اخیر اراضی اشغالی و متعاقبا تشکیل دولت از سوی آن ها و پیگیری سیاست های تهاجمی در اراضی اشغالی که از یک سو ملت فلسطین را آماج اقدامات تهاجمی در مواردی نظیر توسعه شهرک سازی ها و حمله به خانه هایشان و اماکن مقدس مسلمانان قرار داده و از سوی دیگر با طرح اراده خود جهت انجام تغییرات در نظام قضایی رژیم صهیونیستی که دست دولت و به طور خاص شخص نخست وزیر را در زمینه دور زدن قانون و فرار از تبعات اقدامات فراقانونی‌اش باز می گذارد، اراضی اشغالی عملا به یک بمبِ در آستانه انفجار تبدیل شده است.

از این رو، جدای از افزایش عملیات های شهادت طلبانه جریان مقاوت فلسطین در عمق اراضی اشغالی و ناتوانی سیستم های امنیتی اسرائیل جهت متوقف ساختنِ آن ها، هزاران شهروند صهیونیست نیز در تظاهرات هفتگی در شهرهای اقصی نقاط اراضی اشغالی(تظاهرات شنبه های هر هفته) به خیابان ها ریخته و می ریزند و نسبت به طرح و برنامه های نتانیاهو جهت تسلط دولت رژیم صهیونیستی بر نظام قضایی آن هشدار و این مساله را نمود عینی حرکت به سمت دیکتاتوری ارزیابی می کنند.

معادله ای که در کلیت خود حاکی از تشدید قابل توجهِ قطبی‌گرایی‌ سیاسی و اجتماعی در اراضی اشغالی است و اساسا به همین دلیل هم بوده که اخیرا "اسحاق هرتزگ" رئیس جمهور رژیم اشغالگر قدس و بنی گانتس وزیر جنگ سابق این رژیم در موضع‌گیریهای جداگانه ای نسبت به خطر به راه افتادن قریب الوقوع جنگ داخلی در اسرائیل و آنچه آن ها برادرکشی یهودیان خوانده اند، اعلام هشدار کرده اند. جالب تر اینکه منابع خبری اسرائیلی گزارش داده اند که سرویس های امنیتی رژیم صهیونیستی به دلیل افزایش خطر ترور نتانیاهو نخست وزیر، و آریف لوین وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی، سطح حفاظت از آن ها را به شدت افزایش داده اند تا مانع از ترور احتمالیشان شوند.

در این فضا، اینکه مقام های ارشد صهیونیست و جریان‌های سیاسی و رسانه ای متحد آن ها از قریب الوقوع بودن حمله احتمالی این رژیم به ایران صحبت می کنند، تا حد زیادی به دنبال سرپوش گذاشتن بر مشکلات و بحران‌های جاری در اراضی اشغالی است و سعی دارند اذهان افکار عمومی داخلی(در اراضی اشغالی) و بین المللی را از اوج‌گیری فزاینده و آشکار شدنِ عینی جلوه های ضعف و بحران در رژیم صهیونیستی دور کنند.

2: رژیم صهیونیستی و اثرگذاری بر روند تعامل اتمی ایران و غرب

صهیونیست ها همواره چه در قالب موضع گیری های صریح خود و چه به صورت عملی نشان داده اند که با شکل‌گیری هر گونه تعاملی میان ایران و جهان خارج در مورد هر موضوع و مساله ای، به شدت مخالف هستند و وضعیت ایده آل از نگاهِ آن ها، منزوی شدن ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی است.

در این راستا، یکی از حوزه هایی که کاملا شاهد کنشگری مخرب و منفی صهیونیست ها بوده، پرونده اتمی ایران و مذاکرات ایران با غرب در این رابطه بوده است. جدای از خرابکاری ها و اقدامات تروریستی صهیونیست ها علیه برنامه اتمی و دست اندکاران صنعت هسته ای کشورمان، این رژیم تلاش های زیادی داشته تا به واسطه طرح تهدیدات نظامی و استفاده از ظرفیت های لابی گرانه خود نیز تا جای ممکن فضای تعامل بین المللی با ایران را محدود سازد.

از این رو، در روزهای اخیر نیز همزمان با طرح اخبار غیررسمی مبنی برتمایل ضمنی آمریکا به تعامل با ایران در مورد مساله هسته ای کشورمان و همچنین بحث در مورد دیگر مسائل نظیر آزادسازی شماری از زندانیان آمریکایی در ایران(در ازای آزادسازی برخی منابع بلوکه شده خارجی کشورمان)، بار دیگر جریان های سیاسی و رسانه ای رژیم صهیونیستی احساس خطر کرده اند و جوسازی های تبلیغاتی و مخرب علیه ایران را در دستورکار قرار داده اند.

موضوعی که یکی از نمودهای عینی آن را می توان در طرح تهدیدات گسترده اخیر مسوولان ارشد سیاسی و نظامی صهیونیست علیه کشورمان و طرح ایده قریب الوقوع بودنِ حمله به تاسیسات اتمی ایران مشاهده کرد. موضع گیری که در نوع خود سعی دارد هرگونه فضای تعامل و مذاکره با ایران را تا جای ممکن سلب و تحت‌الشعاع قرار دهد.

3: ژست تبلیغاتی صهیونیست ها در مورد معادله ایران

بر کسی پوشیده نیست که رژیم صهیونیستی همواره سعی داشته در مواجهه با ایران خود را به مثابه قدرت برتر و کنشگری که بر همه چیز مسلط است نشان دهد. در این رابطه، به طور خاص بنیامین نتانیاهو سالهاست که در مقام نخست وزیر رژیم صهیونیستی خود را به مثابه متخصص معادله مقابله با ایران و آنچه وی دستیابی ایران به تسلیحات اتمی ادعا می کند می خواند و معرفی می کند.

اساساً به همین دلیل هم است که نتانیاهو با تصویرسازی از خود به عنوان تنها کسی که می تواند ناجی امنیت صهیونیست ها در برابر تهدیدات خارجی ادعایی به ویژه از سوی ایران باشد، سعی داشته تا لقب "آقای امنیت" را که برخی جریان های سیاسی و رسانه ای متحد وی آن را به نتانیاهو نسبت می دهند برای خود جا بیندازد و از این طریق، آرا افکار عمومی صهیونیست را در انتخابات عمومی این رژیم به سمت خود جلب کند. از این رو، لفاظی‌های اخیر نتانیاهو و طیف های سیاسی و رسانه ای همراه با وی علیه کشورمان را نیز نباید خارج از این معادله درک کرد و بدون تردید آن ها به دنبال بزرگنمایی از قدرت رژیم صهیونیستی در تقابل با ایران و به اصطلاح دست برتر خود در مقابله با کشورمان چه در عرصه داخلی و چه منطقه ای و بین المللی هستند.

اهمیت این مساله مخصوصا در سطح منطقه ای با توجه به اینکه برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز تا حد زیادی ایران را به مثابه تهدید اصلی خود در سال های اخیر تعریف کرده اند(نظیر امارات و عربستان)، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می شود و حاکی از این است که نتانیاهو می تواند از این دسته از کنشگران نیز باج های قابل توجهی را بگیرد.

این در حالی است که تاکنون اندیشکده های مختلف بین المللی و حتی خودِ مقام های سابق رژیم صهیونیستی تاکید کرده اند که اولاً حمله رژیم اشغالگر قدس به ایران به تنهایی از سوی آن ایده ای شُدنی نیست و دوماً، حتی اگر رژیم اسرائیل به یکچنین اقدامی دست هم بزند، باید انتظار تبعات ویرانگری را داشته باشد که حداقل در شرایط کنونی با توجه به بحرانی بودن شرایط داخلی خود، توان پرداخت هزینه های لازم در این رابطه را ندارد و بعید به نظر می رسد سیاستمداران رژیم صهیونیستی دست به یکچنین ریسک خطرناکی بزنند.

در عین حال، ایده حمله به تاسیسات اتمی ایران آن هم در شرایطی که تاسیسات هسته ای ایران در اقصی نقاط این کشور پراکنده است و از سطح حفاظتی قابل قبولی نیز برخوردار است، از شانس بالایی جهت تحقق موفقیت صد در صدی برای رژیم صهیونیستی برخوردار نیست.

4: ایجاد حس اتحاد در جامعه چند‌تکه صهیونیستی

در نهایت باید گفت که با توجه به حجم قابل توجه بحران ها و قطبی‌گرایی سیاسی و اجتماعی در اراضی اشغالی، نتانیاهو و طیف سیاسی و نظامی همراه با وی با طرح تهدیدات جدید علیه ایران و بزرگنمایی و انجام مانور در مورد آنچه تهدید ایران ادعا می کنند سعی دارند تا با استناد به یک تهدید ادعایی آنی و قریب الوقوع خارجی که همان ایران باشد، تا حدی شرایط داخلی اراضی اشغالی را سامان دهند.

راهکاری که رژیم صهیونیستی تاکنون بارها و بارها از آن استفاده کرده و سعی داشته با تکیه بر ترساندن شهروندان صهیونیست از تهدیدات خارجی، آن ها را در برابر دستورکارهای خود رام کند و تا جای ممکن در کنترل داشته باشد.