بازدارندگی؛
در تاریخ پرفراز و نشیب جنگهای اشغالگرانه، یک واقعیت تلخ همواره تکرار شده است: هرگاه ملتی خلع سلاح شده، کنترل سرنوشت سیاسی خود را نیز از دست داده است. خلع سلاح به معنای حذف کامل «توان بازیگری ملتها» در بحبوحه تحولات سرنوشتساز منطقهای و جهانی است. این حقیقت تلخ بهطور چشمگیری در فلسطین، لبنان، یمن و عراق مشهود است. در دل این تجارب تاریخی، "اسلحه مقاومت" نه تنها یک تهدید امنیتی، بلکه تنها مؤلفه باقیمانده از قدرت مستقل ملتهای اشغالدیده است.
امروزه، پروژهی هدفمند خلع سلاح مقاومت با فشار سیاسی، امنیتی، رسانهای و حتی تهدید مستقیم رهبران مقاومت دنبال میشود. بنابراین، ضروری است پروندههای گذشته و معادلات کنونی را در یک چارچوب راهبردی و فعالانه مورد بازخوانی قرار دهیم. بر این اساس، اسلحه مقاومت را میتوان در سه سطح کلیدی تحلیل کرد:
۱. کارکرد موازنهساز درونی در میدان امتمحور
۲. نقش بازدارنده اسلحه مقاومت در مقابل جنگهای هیبریدی
۳. راهبرد تضعیف سلاح مقاومت؛ ابزاری برای مهندسی نظم پساایرانهراسی
اسلحه مقاومت، به درستی، «خط قرمز امنیت تمدنی» در منطق دفاعی جمهوری اسلامی تلقی میشود. هیچ نسخهای از امنیت منطقهای که بر پایه خلع سلاح مقاومت بنا شده باشد، از نگاه ایران مشروع، مؤثر و ماندگار نیست. این اصلی است که چه از زبان فرماندهان سپاه بشنویم و چه از زبان دیپلماتهای امنیتی، ثابت باقی میماند. شهید حاج قاسم سلیمانی به زیبایی این اصل را بیان کرد: "اگر مقاومت سلاح نداشت، دشمن ترمز نمیزد."
مقاومت در منطقه، بدون سلاح، مترادف با بازگشت اشغال، عقبنشینی تاریخی و بستهشدن افقهای استقلال تمدنی است. اسلحه باقی خواهد ماند، زیرا تهدید همچنان پابرجاست. اما مهمتر از آن، اسلحه باقی میماند، زیرا فهم سیاسی امت عمیقتر از آن است که تجربه تلخ خلع سلاح یاسر عرفات را بار دیگر تکرار کند.
کد خبر: ۳۱۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۵/۲۶
بحران آفرینی
کد خبر: ۲۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۰۷