منتقدان دیروز برجام، امروز هم باید ساکت شوند؟!
روزنامه وطنامروز نوشت: در شرایط کنونی که بحث فعال شدن مکانیسم ماشه مطرح است، منتقدان روحانی نجابت به خرج دادند و با توجه به شرایط ویژه کشور و ضرورت پایبندی به همبستگی ملی و حفظ آن، از پیش کشیدن این موضوع اجتناب کردند. با این حال متاسفانه شخص روحانی به جای آنکه به خاطر وارد کردن این خسارات هنگفت به کشور، از پیشگاه مردم عذرخواهی یا دستکم سکوت اختیار کند، طبق معمول و به واسطه خلقیات خاص خود، با وارونهنمایی واقعیات، ژست طلبکاری گرفته و طبق معمول مطالبی خلاف گفته و به منتقدان برجام که حالا حقانیت مواضع آنها برای همه مردم ثابت شده، تاخته است. روحانی در تازهترین موضعگیری خود، گفته است منتقدان برجام الان باید ساکت شوند! در واقع آنچه را اکنون خودش باید انجام بدهد، از منتقدان برجام خواسته است. ذکر این نکته لازم است که در شرایط فعلی، حفظ همبستگی و پرهیز از اختلافات و بگومگوهای داخلی یک الزام و ضرورت ملی و یک تکلیف انقلابی است و در روزهایی که کشور مشغول رایزنیهای دیپلماتیک برای مقابله با فعالسازی مکانیسم ماشه است، مسببان وضعیت موجود باید ساکت شوند.
بفهمید چه کار میکنید!
مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری در روزنامه جامجم نوشت: این روزها وقتی تجویزات و راهحلهای برخی بیانیهها را میبینم یا در برخی اظهارات از کسانی میشنوم که ناکارآمدترین دولتها را بهنام خود ثبت کردهاند، شگفتزده میشوم. جای تعجب است که چگونه روح حاکم بر راهحلهای پیشنهادی آنها، همان بوی آزاردهنده ذلت و حقارت را میدهد و گاهی بوی تعفن خودمقصرپنداری را! واقعا چرا راهحلهای این جماعت پیش و پس از تجاوز اخیر ذرهای تغییر نکرده و تحقق مفهوم دشمن و دشمنی، کوچکترین تأثیری در تحلیل این جماعت نگذاشته است؟ نکته پایانی هم آنکه اگر این جماعت واقعا در پی حل مسأله و تجویزات مشکل گشا بودند بهتر نبود جای صدور بیانیه یا انتشار ویدئو و پروپاگاندا، این نظرات و پیشنهادات را مستقیم با مراجع تصمیم ساز یا تصمیمگیر نظام مطرح میکردند تا هم به انسجام واتحاد مقدس مردم لطمهای هرچند ناچیز واردنشودوهم موجباتخشنودی دشمن فراهم نگردد؟ گویندگان و نویسندگان به توصیه قطعی رهبر انقلاب توجه کنند و بفهمند چهکار میکنند تا به اتحاد مقدس مردم خدشهای وارد نیاید.
آقای وزیر؛ این درخت فقط میوه تلخ میدهد!
سایت نامهنیوز نوشت: در ماجرای لغو کنسرت همایون شجریان، نقش اصلی بر عهده مدیری بود که باید پیامآور بهار میبود، اما قاصد برف شد. نادره رضایی، معاون هنری وزارت فرهنگ، میتوانست گرهگشا باشد، اما به سایهای بر دیوار فرهنگ بدل شد. او آنجا که باید بذر همدلی را در زمان کاشت، به تعلل نشست؛ آنجا که باید پل بزند، بهانه آورد؛ و آنجا که باید مسئولیت بردارد، بار را بر دوش دیگران انداخت. تعللهای او در هماهنگی و زمانبندی، بهانهای شد برای لغو نامهها دیر صادر شد، هشدارها شنیده، اما جدی گرفته نشد و در نهایت، رؤیایی جمعی در خاک سپرده شد. این نه یک خطای فنی، که نشانهای از ضعف فلسفه حکمرانی فرهنگی بود: ناتوانی در دیدن «فرصت» بهمثابه امکان کمیاب بازسازی اعتماد. هر کس تجربهای از فرهنگ دارد، میداند فرصت همچون برف است؛ اگر در لحظه نگرفتی، در آفتاب ذوب میشود. رضایی، اما فرصت را به دست تعلل سپرد و بر باد داد. همین لغزش، بدخواهان و اپوزیسیون را نیز به تکاپو انداخت. آنان که سرمایهشان از شکاف میان مردم و حاکمیت میآید، با دیدن نشانههای همدلی به وحشت افتادند.
ویتکاف به عراقچی پیام داد که دیگر نزنید
ابراهیم عزیزی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ضمن تشریح ابعاد نبرد ۱۲ روزه اظهار داشت: «از همان ابتدای حمله رژیم به کشور گروههای معاند و وابسته نیز آماده شده بودند تا وارد کشور شوند که تمامی توطئهها با واکنش دقیق و عالی خنثی شد؛ اقدامی که کمتر در رسانهها نمود داشت. برخورد کوبنده نیروهای مسلح ما با رژیم صهیونیستی موجب شد ویتکاف، نماینده آمریکا به وزیر خارجه ما پیام آتشبس دهد که دیگر از طرف ایران موشکی ارسال نشود چراکه متوجه قدرت ایران شدند».
از نفی شرق برای اثبات غرب عبور کنید!
خبرگزاری تسنیم نوشت: هنگامی که بازیگران در نظام بینالملل با تهدیدات فزایندهای روبهرو میشوند، بهطور طبیعی بهدنبال یافتن شرکای تاکتیکی و استراتژیک میگردند؛ این یک اصل عقلانی در روابط بینالملل است. ایران، روسیه و چین توانایی آن را دارند که برای مقابله با تهدیداتی که منافعشان را از سوی برخی کشورها به خطر میاندازد، یک بلوک یا منظومه همافزا تشکیل دهند. ایران هرگز قرار نیست به یک متغیر وابسته در نظام بین الملل تبدیل شود، زیرا این امر با گفتمان انقلاب اسلامی همخوانی و نسبتی ندارد، اما این مسئله نه به معنای نفی ظرفیتهای ارزنده شرق و نه به معنای اثبات عدم دشمنی غرب با ایران است! بهتر است مدعیان روشنفکری و واقعگرایی (از نگاه غربی) در حوزه سیاست خارجی آگاه باشند که «نگاه به شرق» در چارچوب «سیاست خارجی متوازن» تعریف شود، جایی که وزن ظرفیتهای دیپلماتیک و استراتژیک و تاکتیکی نظام بین الملل شناسایی و در راستای منافع ملی بهکار گرفته میشوند.
تناقض گفتار و رفتار
روزنامه فرهیختگان نوشت: مهدی کروبی که سال ۸۴ کمی بیشتر از ۵ میلیون رأی داشت، در انتخابات ۸۸ یکدهم این مقدار رأی را هم کسب نکرد و پس از آن برای اینکه وزنش بیشتر به چشم بیاید خود را به یکی از اضلاع فتنه تبدیل کرد. او اخیراً بعد از آزادی از حصر خانگی در جلسه با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی حضور یافته و در این جلسه اظهاراتی را مطرح کرده است که نشان میدهد او همچنان برای دیده شدن و در صدر اخبار قرار گرفتن، مسیر جدیدی جز حاشیهزی بودن را نیاموخته است. او شرایط کنونی را بحرانزده توصیف کرده و با مقصر دانستن شیوه حکمرانی ایران، مذاکره مستقیم با آمریکا را به عنوان چاره معرفی کرده است. کروبی با متهم کردن ایران به انحصارطلبی و نادیده گرفتن قانون اساسی سعی دارد تصویر استبدادی از حاکمیت کشور ساخته و آن را با حکومت پهلوی برابر کند. او در حالی با چنین اتهاماتی یک هویت دیکتاتوری از ایران ساخته و سایر نهادهای تصمیمگیر را تلویحاً مسلوبالاراده جلوه میدهد که بارها در انتخاباتهای مختلف مجلس و ریاستجمهوری کاندیدا شده است.