از دیرباز تاکنون غرب آسیا و مشخصاً خلیج فارس به واسطه موقعیت برجسته جغرافیایی و اقتصادی خود مورد توجه کشورها و بازیگران مهم منطقهای و بینالمللی بوده است و در سدههای اخیر با توجه به اهمیت نقش انرژی در توسعه اقتصادی و وجود منابع عظیم انرژی در کشورهای این منطقه و همچنین مسیر انتقال انرژی این منطقه باعث شده کشورهای اطراف آن اهمیت بسیار زیادی داشته باشند. به این علت دولتها و بازیگران مطرح جهانی از جمله چین سعی دارند تا با ایجاد و بهبود روابطی پایدار، ارتباطی مناسب بین خود و این کشورها، منافع ملی خود را به بهترین شکل ممکن برآورده سازند.
جایگاه ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس برای چین
یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده چین در قبال ترتیبات امنیتی یا اقتصادی موجود در این منطقه حساس شود محیط جذاب آن است که از چند جهت اهمیت ویژهای دارد. تداوم رشد سریع اقتصادی چین به ویژه از نیمه دهه 1990، تقاضا برای انرژی، حفظ امنیت و ثبات در عرصه انرژی برای حاکمان این کشور را به یک اولویت حیاتی تبدیل کرده است به همین دلیل خلیج فارس به دلیل دارا بودن حجم عظیم ذخایراثبات شده نفتی و همچنین جایگاه و موقعیت جغرافیایی حوزه خلیج فارس در انتقال نفت خام اهمیت خاصی برای چین داشته و در سالهای اخیر چین به بزرگترین وارد کننده انرژی از کشورهای حوزه خلیج فارس تبدیل شده است. علاوه بر آن کشورهای خلیج فارس به خصوص کشورهای عربی این منطقه جدای از مسئله انرژی، به دلیل اقتصادهای نفتی و غیرتولیدی خود یکی از مهمترین بازارهای مصرف کالاهای چینی محسوب میشوند، در واقع چین یکی از مهمترین شرکای اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس میباشد.
مزایای چین نسبت به سایر رقبا
الف) بیطرف بودن
چین به علت نوع خاص حکومت خود سعی دارد به عنوان کشوری بیطرف در منطقه حضور داشته باشد و در درگیریهای منطقه دخالت نکرده و به عنوان یک عنصر مستقل، خواهان صلح بدون جهتگیری شناخته شود. طرح پیشنهاد سهگانه این کشور برای صلح و ثبات در منطقه خلیج فارس که در نشست مجازی شورای امنیت مطرح شد، را میتوان نشانگر بیطرف بودن این کشور در منطقه دانست. در واقع چین را میتوان جز معدود کشورهای جهان دانست که با تمامی بازیگران اصلی منطقه خاورمیانه روابطی مبتنی بر احترام متقابل و روابط سیاسی و اقتصادی مطلوب دارد و برخلاف قدرتهای بزرگ نظیر ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به سیاستهای داخلی کشورهای منطقه ورود نکرده و همواره در مورد سیاستها و مسائل داخلی کشورهای این منطقه اظهار نظر نمیکند. این در حالی است که در نقطه مقابل آمریکا به عنوان یک بازیگر مهم این منطقه همواره با تحت فشار قراردادن کشورهای منطقه نسبت به برخی موارد و یا محکوم کردن آنان از این کشورها امتیاز میگیرد. برای نمونه به بهانه مسائل حقوق بشری همواره در مسائل داخلی کشورهای مختلف دخالت میکند
ب) برنامههای اقتصادی
برنامههای اقتصادی چین و سرمایهگذاریهای این کشور را میتوان مهمترین علت جذاب بودن این کشور برای حاکمان و دولتمردان کشورهای منطقه غرب آسیا دانست.
در این راستا، باید از ابتکار یک کمربند - یک راه نام برد که در رأس پروژههای کلان اقتصادی و سرمایهگذاری چین قرار دارد. یک کمربند – یک راه در سال 2013 توسط رئیس جمهور چین آقای شیجینپینگ مطرح شد. چین با استفاده از این ابتکار سعی دارد تاثیرگذاری بیشتری در جهان داشته باشد و با استفاده از آن به نوعی علاوه بر درگیر کردن اقتصاد دیگر کشورها با کشور خود موجب پیشرفت و سرمایهاندوزی کشورهای دیگر شده و در کنار آن هدف اصلی خود یعنی گسترش تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی، توسعه و نفوذ سیاسی را دنبال میکند. اهمیت این ابتکار در مشارکت جدی چین در پیشبرد آن است که کشورهای مختلف جهان را با توجه به جذابیتهای آن در سرمایهگذاری خارجی، انتقال کالا و ترانزیت تشویق به انعقاد قراردادهای استراتژیک میکند.
ابتکار یک کمربند - یک راه میتواند به توسعه اقتصادی و دور شدن از اقتصاد رانتیر در این منطقه کمک کند. عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران و امارات متحده عربی به دلیل موقعیت استراتژیک و فرصت مناسب سرمایهگذاری، از جمله کشورهای هدف چین برای توسعه روابط سیاسی و اقتصادی می باشند. این کشورها خود نیز به علت مزایای اقتصادی چین از هرگونه قراردادی استقبال میکنند. جمهوری اسلامی ایران به واسطه شرایط بینالمللی خود و تحریمهای ظالمانه ایالات متحده آمریکا، چین را یک شریک راهبردی میداند طوری که در سال 2021 با امضای سند برنامه 25 ساله همکاری مشترک سطح روابط خود را ارتقا داد. در واقع چین یکی از حامیان اصلی ایران در زمان تحریم بوده و به نوعی به گلوگاه تنفسی اقتصاد ایران تبدیل شده بود. به عبارت دیگر در شرایطی که اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی ایران را به واسطه تحریمهای همه جانبه رها کرده بودند، این چین بود که با حفظ روابط اقتصادی خود با ایران به جمهوری اسلامی ایران این پیام را مخابره کرد که بازیگری مورد اعتماد در منطقه است.
علاوه بر ایران، طرح مشارکت راهبردی دیگری نیز بین چین و امارات در سال 2019 امضا شد. امضای این قرارداد زمینهساز همکاری اقتصادی و سرمایهگذاریهای بیشتر شرکتهای چینی در امارات متحده عربی شده است. به عنوان مثال چین پس از سفر محمد بن راشد به این کشور متعهد شد در یک بازار بزرگ تجاری در شهر دوبی که به عنوان بخشی از طرح یک کمربند - یک راه میباشد به میزان 2.4 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. علاوه بر این در سالهای اخیر شرکت ملی نفت چین (cnpc) به یک بازیگر مهم در بخش پروژه های نفو گاز شرکت ملی نفت ابوظبی تبدیل شده است.
روابط با چین برای عربستان سعودی نیز اهمیت بسیار زیادی دارد. در سالهای اخیر پس از روی کار آمدن محمد بن سلمان این کشور سعی دارد روابط خود را با تمام قدرتهای جهانی توسعه داده و از ظرفیت های آنان استفاده کند. در واقع محمد بن سلمان در اندیشه تنوع بخشی به سیاست خارجی خود است. طرح ابتکار یک کمربند یک راه تقریبا با چشم انداز 2030 عربستان سعودی منطبق شده است، به نوعی که میتوان گفت این طرح اقتصادی و سند توسعه 2030 عربستان سعودی با یک دیگر پوشش راهبردی دارند.
سرمایهگذاریهای این طرح در صنایع و بخشهای مختلف اقتصادی عربستان سعودی منجر به ایجاد اشتغال و در کنار آن فاصله گرفتن عربستان از اقتصاد رانتیر میشود. منعقد شدن قراردادهای تجاری مختلف بین سه کشور ایران، عربستان و امارات با چین نشان دهنده اهمیت مداوم انرژی برای این رابطه است و امنیت انرژی برای هر دو طرف اهمیت بسیار زیادی دارد. ایران، عربستان و امارات به عنوان صادرکنندگان انرژی و چین به عنوان وارد کننده انرژی مطرح است.
نتیجه گیری
توانمندی چین در رشد و توسعه قدرت اقتصادی و علاوه برآن سیاست خارجی خاص این کشور که به دور از هرگونه تنش و درگیری، بر پایه احترام متقابل با تمام بازیگران است، باعث خلق جذابیت و مطرح شدن چین به عنوان الگویی از توسعه و پیشرفت و در کنار آن شریکی بدون خطر شده است. چین بر خلاف سایر رقبای خود در منطقه خلیج فارس هیچگونه سابقه نظامیگری نداشته و این بر ذهنیت مثبت حاکمان این منطقه نسبت به چین تاثیرگذار گذاشته است. روابط چین و کشورهای منطقه را میتوان روابطی دوطرفه عنوان کرد از طرفی چین به عنوان یکی از بزرگترین وارد کنندگان انرژی جهان نیاز بسیاری به سوختهای فسیلی دارد و در کنار آن کشورهای منطقه جز بزرگترین صادرکنندگان این سوختها هستند. علاوه بر این، ابتکار یک کمربند - یک راه و سرمایهگذاری های چین در این منطقه سبب شده اقتصاد کشورهای این ناحیه با اقتصاد چین همپوشانی بیشتری نسبت به قبل داشته و امید به این داشته باشند تا با استفاده از منابع اقتصادی چینی اقتصاد خود را بهبود ببخشند. در آخر میتوان گفت با توجه به عوامل یاد شده چین به عنوان شریکی جذاب برای کشورهای منطقه خلیج فارس اهمیت بسیار زیادی دارد و هرکدام از کشورهای منطقه سعی دارند با استفاده از ظرفیتهای چین به اهداف خود در رشد و توسعه اقتصادی دست یابند.