۱۶:۲۵
۱۴۰۴/۰۱/۳۰
نجوای ریاض در تهران؛

رمزگشایی از دلایل سفر وزیر دفاع سعودی به تهران

سفر اخیر وزیر دفاع عربستان سعودی، شاهزاده خالد بن سلمان، به تهران که در آستانه دور دوم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا در رم صورت گرفت، رویدادی با ابعاد راهبردی قابل توجه است. این دیدار، که در سطحی کم‌سابقه طی دهه‌های اخیر انجام شد، نشان‌دهنده تعمیق روابط دو قدرت منطقه‌ای پس از توافق آشتی پکن و ورود مناسبات به مرحله‌ای عملیاتی‌تر، به‌ویژه در حوزه‌های امنیتی،دفاعی و اقتصادی است. انگیزه‌های ریاض از این سفر چندگانه به نظر می‌رسد؛ 1. تلاش برای درک دقیق‌تر مواضع کشورمان در قبال مذاکرات هسته‌ای و مدیریت پیامدهای احتمالی آن بر امنیت منطقه. 2. دوم، تحکیم و تعمیق همکاری‌های امنیتی و دفاعی دوجانبه برای مدیریت تنش‌ها، افزایش شفافیت و همکاری در موضوعاتی چون امنیت دریایی و مبارزه با تروریسم، با درک این واقعیت که امنیت پایدار خلیج فارس بدون همکاری تهران و ریاض ممکن نیست.3.وجه سوم تحلیل این سفر، به رقابت‌های منطقه‌ای، به‌ویژه میان ریاض و ابوظبی بازمی‌گردد. عدم پذیرش امارات به عنوان میزبان مذاکرات ایران و آمریکا از سوی تهران، مانع از ارتقاء ژئواستراتژیک ابوظبی شد که این امر با توجه به رقابت‌های موجود، ناخوشایند ریاض نبود. سفر وزیر دفاع سعودی می‌تواند تلاشی برای تقویت محور ریاض و ایجاد توازن در برابر دیگر بازیگران عربی باشد. 4. علاوه بر موارد فوق، نمی‌توان از تلاش محتاطانه عربستان برای فاصله‌گذاری راهبردی از عواقب ویرانگر درگیری احتمالی میان ایران و آمریکا در صورت شکست مذاکرات چشم پوشید؛ ریاض نگران آسیب‌پذیری منافع اقتصادی و خطوط انتقال انرژی خود در چنین سناریویی است!
نویسنده :
دکتر نوید کمالی کارشناس ارشد مسائل بین الملل
کد خبر:
۲۵۹۳

در شرایطی که تحولات منطقه‌ای با سرعتی چشمگیر در حال وقوع است و نگاه‌های افکار عمومی و حتی اهالی سیاست به دور جدید مذاکرات هسته‌ای میان کشورمان و ایالات متحده دوخته شده، سفر شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی و برادر کوچکتر ولیعهد این کشور، به تهران، ابعادی فراتر از یک دیدار دوجانبه معمولی دارد. این سفر که در سطحی کم‌سابقه طی دهه‌های اخیر صورت می‌گیرد، نه تنها نقطه عطفی در مسیر احیای روابط دو قدرت منطقه‌ای پس از توافق پکن با میانجیگری چین محسوب می‌شود، بلکه حامل پیام‌ها و اهداف راهبردی مهمی است که تحلیل آن برای درک پویایی‌های جدید در غرب آسیا ضروری به نظر می‌رسد.

ورود وزیر دفاع سعودی به تهران در آستانه مذاکرات حساس هسته‌ای، پرسش‌های مهمی را درباره انگیزه‌های ریاض و جایگاه این سفر در محاسبات کلان منطقه‌ای عربستان مطرح می‌کند؛ محاسباتی که بی‌شک تحت تاثیر رقابت‌های درون‌منطقه‌ای، نگرانی‌های امنیتی مشترک و تلاش برای تعریف نقشی نوین در ساختار قدرت آتی منطقه قرار دارد.

توافق پکن در سال ۲۰۲۳، پایانی بر سال‌ها تنش و قطع روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض بود؛ دورانی که سایه تقابل دو کشور بر بسیاری از بحران‌های منطقه از یمن تا سوریه سنگینی می‌کرد و بی‌ثباتی را در پهنه خلیج فارس تشدید می‌نمود. از آن زمان، گام‌های متعددی در جهت عادی‌سازی و توسعه مناسبات برداشته شده است، از بازگشایی سفارتخانه‌ها تا دیدار‌های مقامات سیاسی و حتی برگزاری رزمایش مشترک دریایی، اما سفر اخیر وزیر دفاع عربستان به تهران و دیدار‌های مهم وی با مقامات عالی‌رتبه سیاسی و نظامی کشورمان، از جمله رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی، نشان‌دهنده ورود این روابط به مرحله‌ای جدید و عملیاتی‌تر است. تمرکز گفت‌و‌گو‌ها بر «توسعه روابط دفاعی و همکاری منطقه‌ای برای تقویت صلح و ثبات در منطقه و همچنین مبارزه با تروریسم»، آنگونه که رسانه‌ها داخلی و بین‌المللی گزارش دادند، و تأکید سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح کشورمان، بر بهبود روابط نیرو‌های مسلح دو کشور پس از توافق پکن، گویای اراده طرفین برای عبور از صرف تعارفات دیپلماتیک و ورود به حوزه‌های همکاری ملموس امنیتی، دفاعی و حتی اقتصادی است؛ حوزه‌هایی که پیش از این کانون اصلی اختلافات بوده‌اند.

اما چرایی انتخاب این مقطع زمانی برای سفر وزیر دفاع سعودی به تهران، به ویژه همزمانی آن با آمادگی‌ها برای دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در رم، نمی‌تواند تصادفی باشد! عربستان سعودی، به عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه که تحولات برنامه هسته‌ای کشورمان و آینده روابط تهران-واشنگتن را با حساسیت دنبال می‌کند، اهداف چندگانه‌ای را از این سفر پیگیری می‌نماید که به بررسی مهمترین آنها می‌پردازیم:

نخست، ریاض به دنبال درک دقیق‌تر مواضع و رویکرد کشورمان در قبال مذاکرات آتی و چشم‌انداز احتمالی آن است. پیام ملک سلمان به رهبر معظم انقلاب که توسط شاهزاده خالد منتقل شد، هرچند محتوای آن به تفصیل منتشر نشده، به احتمال زیاد حاوی دیدگاه‌ها و شاید نگرانی‌های ریاض درباره این روند و تاثیرات آن بر امنیت منطقه است!

عربستان پیشتر از مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا استقبال کرده و حمایت خود را از تلاش‌ها برای حل‌وفصل اختلافات منطقه‌ای و بین‌المللی اعلام نموده بود. این سفر فرصتی برای رایزنی مستقیم و سطح بالا جهت اطمینان از لحاظ شدن ملاحظات امنیتی ریاض در هرگونه توافق احتمالی یا مدیریت پیامد‌های عدم توافق است. سعودی‌ها به خوبی می‌دانند که تنش یا توافق میان ایران و آمریکا، تاثیر مستقیمی بر محیط امنیتی آنها خواهد داشت و لذا تلاش می‌کنند تا در این بزنگاه مهم، خطوط ارتباطی خود را با تهران فعال و شفاف نگه دارند.

هدف دوم، تحکیم و تعمیق همکاری‌های دوجانبه در ابعاد امنیتی و دفاعی است. سال‌ها بی‌اعتمادی و رقابت، زمینه‌های سوءتفاهم و برخورد‌های ناخواسته را فراهم کرده بود. اکنون، با گشایش فضای دیپلماتیک، طرفین به دنبال ایجاد سازوکار‌های عملی برای مدیریت تنش‌ها، افزایش شفافیت و همکاری در حوزه‌هایی، چون امنیت دریایی، مبارزه با تروریسم و کنترل بحران‌های منطقه‌ای هستند. دیدار وزیر دفاع سعودی با همتایان نظامی خود در تهران، از جمله رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح که از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز محسوب می‌شود، نشان‌دهنده عبور از خطوط قرمز پیشین و آمادگی برای گفت‌و‌گو‌های صریح و عملی در حساس‌ترین سطوح است. تأکید اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان بر اینکه «راهبرد همکاری» میان ایران و عربستان، امنیت و پیشرفت منطقه را تضمین خواهد کرد و همچنین استقبال وزیر دفاع سعودی از تعامل با ایران به عنوان «سنگ بنای همکاری‌های امنیتی در منطقه»، نشان از درک مشترک فزاینده‌ای دارد که امنیت پایدار در خلیج فارس بدون همکاری دو قدرت اصلی آن دست‌یافتنی نیست. این رویکرد، به ویژه با توجه به تهدیدات مشترکی، چون تروریسم و افراط‌گرایی و همچنین ضرورت تضمین امنیت آبراه‌های حیاتی منطقه، اهمیتی مضاعف می‌یابد.

وجه سوم و بسیار مهم تحلیل این سفر، در بستر رقابت‌های منطقه‌ای، به خصوص رقابت میان ریاض و ابوظبی، قابل فهم است. جمهوری اسلامی ایران همواره بر سیاست اصولی خود مبنی بر استقبال از روابط سازنده با تمام همسایگان تأکید داشته است. با این حال، تصمیم اخیر کشورمان مبنی بر عدم پذیرش امارات متحده عربی به عنوان واسط و میزبان دور جدید مذاکرات با آمریکا، پیامد‌های ژئوپلیتیکی قابل توجهی داشت. این اقدام، فارغ از دلایل خاص خود، عملاً مانع از آن شد که ابوظبی بتواند از طریق میزبانی این مذاکرات مهم، وزن ژئواستراتژیک و نقش‌آفرینی دیپلماتیک خود را در منطقه به شکل محسوسی ارتقا دهد. این مسئله، بدون شک، با ناخشنودی پنهان مقامات ریاض مواجه نشده است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی، با وجود همکاری در برخی چارچوب‌ها، در سال‌های اخیر رقابت فزاینده‌ای را در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و نفوذ منطقه‌ای تجربه کرده‌اند. ریاض تمایلی ندارد که ابوظبی، به ویژه در حوزه‌هایی که به طور سنتی تحت نفوذ عربستان تلقی می‌شود، به بازیگری با ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی برتر تبدیل شود. از این منظر، سفر وزیر دفاع سعودی به تهران، می‌تواند به عنوان بخشی از تلاش ریاض برای تقویت محور خود و ایجاد توازن در برابر پویایی‌های منطقه‌ای تفسیر شود؛ جایی که نزدیکی بیشتر با تهران، می‌تواند به عنوان اهرمی در برابر نفوذ فزاینده دیگر بازیگران عربی عمل کند و موقعیت عربستان را به عنوان قدرت اصلی جهان عرب و منطقه تثبیت نماید. این اقدام نشان می‌دهد که ریاض در حال بازتعریف راهبرد‌های منطقه‌ای خود است و دیگر صرفاً در چارچوب تقابل سنتی با ایران عمل نمی‌کند، بلکه محاسبات پیچیده‌تری را با در نظر گرفتن رقابت‌های درون‌عربی دنبال می‌نماید.

افزون بر ملاحظات پیش‌گفته، نمی‌توان از یک نگرانی عمیق‌تر و شاید محتاطانه‌تر در پسِ این سفر چشم پوشید: تلاش پیشگیرانه عربستان سعودی برای فاصله‌گذاری راهبردی و کاهش آسیب‌پذیری خود در برابر تبعات ویرانگر یک درگیری احتمالی میان کشورمان و ایالات متحده، به ویژه در صورت شکست یا بن‌بست دور جدید مذاکرات هسته‌ای. در محاسبات آینده‌نگر ریاض، چشم‌انداز هرگونه رویارویی نظامی در منطقه خلیج فارس، سناریویی فاجعه‌بار تلقی می‌شود که ثبات شکننده منطقه و مهم‌تر از آن، امنیت خطوط حیاتی انتقال انرژی را به طور مستقیم تهدید می‌کند. رهبران عربستان سعودی به خوبی آگاهند که ایجاد هرگونه اخلال جدی در این شریان‌های اقتصادی، صرف‌نظر از عامل و مقصر آن، منافع ملی و اقتصادی عربستان را به طور مستقیم و شدید به مخاطره خواهد انداخت و این کشور را ناخواسته درگیر پیامد‌های بحرانی خواهد کرد که تمام تلاش خود را معطوف به جلوگیری از آن کرده است. از این منظر، سفر وزیر دفاع به تهران می‌تواند بخشی از یک استراتژی مدیریت ریسک باشد؛ تلاشی برای ارسال پیام‌های اطمینان‌بخش، تقویت کانال‌های ارتباطی جهت کاهش سوءتفاهم‌ها و به حداقل رساندن احتمال کشیده شدن ناخواسته ریاض به درون بحرانی که می‌تواند دستاورد‌های اقتصادی و برنامه‌های توسعه بلندپروازانه این کشور را به شدت تحت‌الشعاع قرار دهد.

همانگونه که مشخص است، سفر خالد بن سلمان به تهران را باید در چارچوب یک دیپلماسی چندوجهی و نگاه راهبردی بلندمدت‌تر ریاض دید. عربستان تحت رهبری محمد بن سلمان، در حال پیگیری برنامه‌های جاه‌طلبانه توسعه اقتصادی و اجتماعی (چشم‌انداز معروف ۲۰۳۰) است که تحقق آن نیازمند محیطی با ثبات و امن در منطقه است. تداوم تنش با همسایگان قدرتمندی، چون کشورمان، با این هدف استراتژیک در تضاد قرار دارد. از سوی دیگر، ریاض به دنبال تنوع‌بخشی به شرکای بین‌المللی و کاهش اتکای صرف به تضمین‌های امنیتی غرب، به ویژه آمریکاست. تجربه سال‌های اخیر و تغییر اولویت‌های واشنگتن، سعودی‌ها را به این نتیجه رسانده که باید ابتکار عمل بیشتری در مدیریت امنیت منطقه به دست گیرند و روابط خود را با قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی دیگر از جمله چین، روسیه و البته ایران، متوازن سازند. توافق پکن و سفر اخیر وزیر دفاع، نماد‌هایی از این تغییر رویکرد هستند. ریاض با ارسال برادر ولیعهد به تهران، پیامی قوی از جدیت و اهمیت این روابط در بالاترین سطح حاکمیتی خود ارسال می‌کند و نشان می‌دهد که به دنبال ایجاد یک رابطه پایدار و قابل اتکاست که بتواند به کاهش تنش‌ها، مدیریت بحران‌ها و شاید حتی همکاری در برخی پرونده‌های منطقه‌ای منجر شود. تأکید وزیر دفاع سعودی بر اینکه عزم رهبران عربستان بر روابط دوستانه با تهران در همه سطوح است، گویای همین چشم‌انداز است.

به طور کلی از منظر کشورمان، این تحول در چارچوب سیاست همیشگی حسن همجواری و استقبال از گفتگوی سازنده با همسایگان قابل ارزیابی است و فرصتی برای کاهش تنش‌ها، افزایش ثبات منطقه‌ای و پیشبرد منافع مشترک فراهم می‌آورد. البته پرواضح است که آینده روابط تهران و ریاض و تاثیر آن بر معماری امنیتی منطقه، به گام‌های عملی بعدی و میزان پایبندی طرفین به تعهدات و درک متقابل بستگی خواهد داشت، اما سفر اخیر، بی‌تردید، فصلی نو و امیدوارکننده را در این مسیر گشوده است.

گزارش خطا