ولیعهد سعودی در یک سفر دوره ای به کشورهای منطقه از جمله ترکیه، اردن و مصر سفر کرد. این سفر از این جهت حائز اهمیت است که اخیراً هم راستایی هایی بین این چند کشور به وجود آمده است. البته در این میان سه کشور ترکیه، اردن و مصر با رژیم صهیونیستی در مدت اخیر ارتباطاتی برقرار کرده اند و گمان می رود که سفر بن سلمان برای سوق دادن بیشتر ریاض به سمت صهیونیست ها باشد. در رابطه با چرایی این سفر و اهداف آن ذکر چند نکته قابل تامل است: عربستان سعودی بعد از قبول تلویحی شکست در یمن و آتش بس موقت با انصارالله، به دنبال تشکیل ائتلافی برای جبران شکست خود در یمن است. البته برخی کشورها همچون مصر و اردن همواره دنباله رو سیاست های عربستان در منطقه بوده اند، اما ترکیه در برخی موارد مشاهده شده که جهت گیری های خلاف عربستان را داشته است. سفر بن سلمان در واقع یک سفر برای کسب اعتبار مجدد عربستان در میان کشورهای منطقه ایی به ویژه بعد از شکست در جنگ یمن است. همچنین این گزاره را نیز می توان مطرح کرد که عربستان بعد از آتش بس کنونی در یمن به دنبال تجدیدقوا برای حملات جدید به این کشور است و در این میان به دنبال همراهی کشورهایی همچون ترکیه در عملیات های آینده ائتلاف عربی است.همواره هر اقدام و عملی در فرآیندهای سیاسی منطقه و به ویژه در میان کشورهای عربی برگرفته از تهدیدات واهی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی با گزاره ایران برای این کشورها ایجاد کرده اند. بسیاری معتقدند که سفر بن سلمان را باید در راستای همگرایی بیشتر میان این کشورها در مقابله با ایران تعریف کرد. البته یک گزاره نقض نیز وجود دارد و آن مذاکراتی است که اخیراً بین ایران و عربستان شکل گرفته و منجر به نزدیکی دو کشور شده است. اما آنچه اکنون در منطقه مشاهده می شود تلاش ها برای تشکیل ائتلافی علیه ایران متشکل از کشورهای منطقه توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی است. گفته می شود همزمان با سفر بایدن به عربستان قرار است اجلاسی در ریاض برگزار شود و در صورت شکست مذاکرات هسته ای، ائتلافی نظامی و امنیتی علیه ایران شکل بگیرد. طی چند وقت اخیر تلاش های زیادی برای سوق دادن عربستان به سمت رژیم صهیونیستی صورت گرفته است. بسیاری این سفر دوره ای را مقدمات حرکت عربستان به سمت اسراییل می دانند. زیرا این کشورها طی چند وقت اخیر بیشترین همکاری ها را با صهیونیست ها داشته اند. این گزاره بیش از همه خود رانشان می دهد که با توجه به نزدیکی اخیر ترکیه به رژیم صهیونیستی، این دوبازیگر به دنبال واردکردن عربستان در ائتلاف خود و تشکیل یک محور عبری- ترکی – عربی در منطقه هستند. ترکیه و اسراییل بعد از جنگ اوکراین به دنبال تبدیل شدن به هاب انرژی نه در سطح منطقه ایی بلکه در سطح جهانی نیز هستند و در این میان استفاده از منابع انرژی عربستان برای هر دو بازیگر حائز اهمیت است. در نتیجه می توان گفت سفر بن سلمان می تواند مقدمات تشکیل یک ائتلاف انرژی محور میان این سه بازیگر باشد و عربستان مرکز ثقل این محور انرژی با بازیگری ترکیه و اسراییل برای منافع غرب باشد. در میان کشورهای ذکر شده سفر بن سلمان به ترکیه از دو منظر از اهمیت بیشتری برخوردارتر است: الف) در قتل قاشقجی، ترکیه ابتدا موضع مخالف و سپس در موضع کتمان قضیه قرار گرفت و حرکت عربستان را کاملا توجیه کرد و همین عاملی در ایجاد نزدیکی های بیشتر میان دو کشور شد. این در حالی است که در بحران عربستان با قطر، آنکارا در موضع حمایت از قطر قرار گرفت و همین عاملی در جهت تیرگی روابط میان دو کشور بود. ب) اردوغان برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 2023 در ترکیه با چالش اساسی در بحث اقتصادی مواجه است و همین امر به پاشنه آشیل رقبای وی برای مقابله تبدیل شده است. در این میان عربستان که همواره به دنبال تاثیرگذاری در انتخابات در کشورهای مختلف اعم از آمریکا و فرانسه و.. است، استفاده از این ظرفیت ریاض برای اردوغان در انتخابات آینده بسیار حیاتی است. سرمایه گذاری عربستان در ترکیه و حمایت های مادی از اردوغان می تواند حداقل در کوتاه مدت شرایط را برای اردوغان در انتخابات تغییر دهد. هرچند اردوغان با ایجاد شرایطی همچون جنگ در شمال عراق و سوریه به دنبال فرصت سازی برای خود در انتخابات آتی است. 5- به دلیل اختلافات ایدئولوژیک بین عربستان و ترکیه و همچنین مصر بعد از کودتای السیسی، اکنون مشاهده می شود که یک همگرایی منفعت محور بین این سه بازیگر نیز به وجود آمده است که ترکیه قبلا در این محور نبوده است. سفر بن سلمان در واقع این گزاره را نشان می دهد که اختلافات ایدئولوژیک بین عربستان و حتی مصر با ترکیه از بین رفته و همگرایی براساس منافع شکل گرفته است.
ارزیابی نهایی
عربستان بعد از شکست در جنگ یمن، به دنبال بسترهایی برای کسب جایگاه گذشته خود است و در این میان در رویکردهای جدید خود تعامل با برخی بازیگران منطقه ای همچون ترکیه را در دستورکار قرار داده است. روند تحولات منطقه به ویژه بعد از شکست عربستان در یمن و چالش های مختلف اسراییل از فروپاشی دولت تا چالش های داخلی منجر به این شده است که بازیگران منطقه ایی با رهبری آمریکا به دنبال ایجاد ائتلاف های امنیتی و نظامی با محوریت کشورهای منطقه ایی و اسراییل باشند. تشکیل این ائتلاف ها از یک سو در جهت منافع رژیم صهیونیستی است و از سوی دیگر مشارکت کشورهای مختلف در آن است. به نظر می رسد که محوریت تحولات آینده در منطقه هدفی همچون ناتوی عربی باشد که در آن صهیونیست ها نقش هژمون داشته باشند و سایر بازیگران تابع آن باشند. همچنین هدف دیگر این محور تمرکز بر ایران به جای اسراییل باشد تا اقداماتی که این رژیم با همکاری آمریکا در ذهن می پروراند بدون ایجاد چالشی اجرایی شود.