بعد از عملیات طوفان الأقصی از سوی مقاومت فلسطین، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا برای ارتباطگیری با متحدان منطقهای خود ۱۱ بار به خاورمیانه سفر کرده است. اخیراً نیز وزیر خارجه آمریکا دیدارهایی با مقامات متحدان واشنگتن در منطقه غرب آسیا داشته است. براساس گزارش رویترز، بلینکن وزیر خارجه ایالات متحده، به خاورمیانه سفر کرده تا در زمینه آتشبس در غزه و آزادی گروگانها گفتگو کند. همچنین در بیانیهای از سوی وزارت خارجه امریکا گفته شده، قصد بلینکن از این سفر، گفتگو با رهبران منطقه خاورمیانه جهت یافتن راهحل دیپلماتیک برای پایان دادن به تنشهای موجود در منطقه است. در طی این سفرها، آزادی گروگانها و کاهش مشکلات معیشتی مردم غزه با هدف راضی نگهداشتن افکار عمومی، در دستور کار وزیر امور خارجه امریکا قرار گرفت. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد به مهمترین ابعاد سفر آنتونی بلینکن به سرزمینهای اشغالی و عربستان بپردازیم.
در زمینه برقراری آتشبس میان رژیم صهیونیستی و حماس، تاکنون مقامات قطری و امریکایی هشدارهایی را به دو طرف درگیر جنگ دادند؛ اما تاکنون هیچ آتشبس به طور رسمی اعلام نشده است. با موضوع برقراری آتشبس، حماس این ایده را قبول دارد، اما در طرف مقابل یعنی تلآویو حاضر به کاهش جنایتهای خود در منطقه نیست. حتی به گفته وزیر خارجه لبنان، قبل از شهادت سید حسن نصرالله قرار بود آتش بس میان دوطرف برقرار شود، اما از اقدامات رژیم صهیونیستی، تنها شعلهور شدن مجدد آتش جنگ در لبنان مشاهده شده است. در تماس اخیر وزیر امور خارجه ترکیه با بلینکن، هر دو طرف به بررسی مسائل منطقهای پرداختند و در ادامه طرف ترکیهای با توجه به نیت جنگطلبانه اسرائیلیها از کشتار بیوقفه مردم فلسطین، تلآویو را طرفدار صلح ندانست و بنابراین تنها مانع مهم آتشبس را خود رژیم صهیونیستی دانست؛ بنابراین وضعیت فاجعهبار آوارگان غزه و لبنان و از سویی دیگر عدم کمکرسانی کمکهای بشر دوستانه به مناطق جنگزده به فشارهای بینالمللی در زمینه کاهش تنشها منجر شده است. از طرفی دیگر برای امریکاییها شرایط کنونی و افزایش تنشها در خاورمیانه به هیچ عنوان به سود آنها نبوده و آنان را مجبور کرده تا به دنبال راهحلی برای اتمام جنگ تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در دو هفته آینده باشند.
وزیر امور خارجه امریکا در سفر خود قصد دارد تا بار دیگر قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل را اجرایی کند. زیرا شرایط کنونی، دموکراتها را متقاعد کرده تا هرچه سریعتر وضعیت باثباتی را در خاورمیانه حکم فرما کنند. بلینکن در دیدار با نتانیاهو، به مسئله آزادی گروگانها و پایان دادن به درگیریها پرداخت و همچنین در ادامه به مسئله ایران اشاراتی داشت. در روز چهارشنبه نیز وزیر امور خارجه امریکا با هدف کاهش تنشها وارد پادشاهی عربی سعودی شد. او در این سفر با مقامات سعودی همچون محمد بن سلمان و فیصل بن فرحان دیدارهای دوجانبه داشته است. روند کلی گفتگو میان آنها رایزنیهای منطقهای در رابطه با وضعیت پرتنش موجود بوده است، اما در ادامه طرف امریکایی به مسئله عادیسازی رابطه رژیم صهیونیستی با عربستان سعودی پرداخت. مسئله عادیسازی روابط میان ریاض- تلآویو قبل از عملیات طوفانالاقصی پیشرفت قابل توجهی داشت، اما با اتفاقاتی که طی یک سال اخیر در منطقه رخ داد، از میزان اهمیت موضوع کاسته و تا حدودی به فراموشی سپرده شد. اما مطرح شدن دوباره آن نشاندهنده چند نکته اساسی است. اول آنکه موضوع عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای خاورمیانه برای مقامات کاخ سفید بسیار اهمیت دارد تا در شرایط کنونی (قبل از برگزاری انتخابات) بتوانند حداقل بخشی از آن را زنده کنند. دوم نیز ممکن است امریکاییها با مطرح کردن بهبود روابط، به دنبال توافقی جدید در خاورمیانه باشند، به صورتی که در ازای کاهش تنشها در خاورمیانه، از طریق به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای منطقه، به میزان اعتبار رژیم اشغالگر قدس بیافزایند.
اگرچه در ظاهر امر نقش مثبتی از مقامات امریکایی در سفرهای مقامات آنها به خاورمیانه نشان داده میشود. اما تجربه یکساله شعارهای امریکایی به خوبی چهره واقعی آنها را نشان میدهد. از همان ابتدا جنگ صهیونیستها با مردم بیگناه غزه، سران کاخ سفید شعارهای صلحآمیز و خویشتندارانه برای اتمام جنگ سرمیدادند. اما این شعارها نه تنها به جنایت رژیم در غزه پایان نداد، بلکه جبهه جنگ جدیدی در لبنان نیز آغاز شد. همچنین امریکاییها در عمل همیشه از متحدان منطقهای خود حمایت و دفاع کردهاند. ارسال تجهیزات پیشرفته نظامی امریکا به فلسطین اشغالی، خود به تنهایی به میزان جسارت رژیم صهیونیستی افزوده است. در همین روزهای اخیر امریکاییها برای آنکه متحد خود را مصون از حملات حزبالله نگه دارند، اقدام به ارسال سیستم پدافندی تاد به سرزمینهای اشغالی کردهاند. این اقدام نمونه بارز عملکرد آنهاست. هر فعل و انفعالات صورت گرفته از سوی مقامات امریکا در مرحله اول نشان از منافع بلندمدتشان دارد و در مرحله بعد در باطن امر به دنبال حمایت از متحد خود و ضربه زدن به رقباشان در مناطق مختلف جهان هستند.